_ آموزش کتاب İstanbul
_ضربالمثلهای شیرین
_مکالمات روزمره به همراه تلفظ
_تدریس خصوصی
ابتدای کانال
https://t.me/turkce_ogretmenimiz/6
💢ارتباط با مدیر کانال @Samila_ls
Last updated 1 month, 1 week ago
شهناز آزاد نام دختر بزرگ میرزا حسن رشدیه موسس مدارس نوین و آموزش و پرورش مدرن در ایران است
او زنی آزادیخواه بود که به خاطر مقالاتش تبعید و زندانی شد
شهناز با روزنامه نگاری روشنفکر به نام ابولقاسم آزاد مراغه ای ازدواج کرد و نام فامیل همسرش را انتخاب کرد و با همدیگر روزنامه " نامه زنان" را منتشر کردند.
او تبعید و زندان را به خاطر مقالات بی پروای خود چشید اما مردم به سبب خدمات او از جمله تاسیس "کودکستان شهناز " درسال سی شمسی لیلاوا را به نام او شهناز نامیدند.
شهناز آزاد در سال چهل شمسی درگذشت
هیچ کس نمی تواند با جعل چهار راه شهناز را به نام دختر شاه پهلوی سند بزند.
لغت غُلام در زبان عربی به معنی فرزند و پسر است. این لغت بیش از ده بار در سورههای آلعمران، یوسف، مریم، الکهف، الصافات، الذاریات آمده است که همگی آنها همراه با مژده و بشارت است. بدین معنی که داشتن چنان پسرانی، چنان مایه مباهات است که خداوند خبر تولدشان را به والدین آنها بشارت میدهد. این آیات مربوط به زمانی است که قاصد خداوند به ابراهیم، زکریا و مریم مژده میدهد که صاحب غلامی ( فرزندِ پسری) خواهند شد که در آیات بعدی از آنها با صفات غلاماً زکیّاً، نفساً زکیهً، غلامٍ حلیم و غلامٍ علیم یاد شده است. جمع مکسر این لغت نیز در سوره الطور به صورت غِلمان آمده که به معنی جوانان بهشتی است. پس غُلام در ادبیات عرب به معنی پسر جوان، پاکیزه، بردبار و داناست و این لغت با این مفهوم وارد زبان فارسی نشده است.
لغت قول در زبان ترکی به معنی بنده و برده است. از این اسم، لغات قُلدر (قولدور) به معنی صاحب بنده و برده، قوللوق به معنی بندگی و خدمت و قوللوقچو به معنی خدمتکار و خادم در دست است. این لغت بصورت غول به معنی بردهای افسانهای، قوی هیکل و گوش به فرمان ارباب، وارد زبان فارسی شده است. عبارت غولام که به معنی من غول هستم، من نوکر هستم به صورت غُلام و به معنی نوکر و خدمتکار وارد زبان فارسی شده بکلی با لغت غُلام عربی فوقالذکر متفاوت است و نباید آنها را بجای یکدیگر بکار برد.
کتب تاریخی عربی مملو از عبارت غُلام التُّرک است که براساس مفهوم لغت غلام در قرآن اشاره به سرداران شجاع و پاکیزه ترکی دارد که در راه اسلام و خلیفه دست به فتوحات زدهاند. ولی مترجمان بیمار و شوونیستی که این کتابهای عربی را به زبان فارسی ترجمه کردهاند بجای ترجمه صحیح این عبارات، غلام الترک عربی را به صورت غلامان ترک نوشتهاند. با توجه به حضور لغت ترکی غلام به معنی نوکر و برده در زبان فارسی تصویری که از این سرداران در اذهان خوانندگان نقش بسته نوکرمآبی و بردگی ترکها بوده است. این تغییر مفهوم خوشایند کسانی قرار گرفت که هزار سال رعیتی همان ترکها را کرده بودند و خواستند با چسباندن صفت غلام به ترکها دق دل خود را خالی کرده باشند. با این تحریف عباراتی مانند غلامان و کنیزکان ترک، غلامان و بردگان ترک، مزدوران ترک، استفاده از غلامان ترک، سنت بکار گرفتن غلامان ترک، استعداد جنگی و نوکربابی غلامان ترک به موضوع کتابها و پایاننامههایی تبدیل شده است که نیتی جز تحقیر کردن حاکمان هزار ساله خودشان نداشتند.
✍I.r
به مناسبت سالگرد وفات شیخ شامیل
قدیمیها به تارهای خام ابریشم قَز گفتهاند. قز مانند لغات یاشیل، قیزیل و... با قبول پسوند، بصورت قزیل درآمده، مفهوم پشم بُز و موهای زائد بدن انسان میدهد. در گذشته از قز پیراهنی به نام قَزین بافته و در جنگ از زیر زره میپوشیدند که شمشیر بر آن کارگر نبود.
زمانی تزار روس بزرگترین ژنرالهای روسیه مانند پاسکوویچ (فاتح لهستان) را با ماموریت «مطیع کردن طوایف تورک داغستان یا نابودی آنهایی که حاضر به تسلیم نمیشوند» روانه داغستان کرد، ولی این ماموریت برای آنها بسیار سخت شد. در حالیکه آنها ظرف دو سال قشون ناپلئون را داغون کرده بودند سد محکم داغستانیها، 280هزار سرباز روسی را 55 سال زمینگیر کرد که یکی از دلایل شکست ناپذیری داغستانیها در پوشیدن قَزَیَن نهفته بود.
امام شامیل صرفا پیروز جنگ نشد بلکه با اثبات حقانیتش، اذهان اندیشمندان روزگارش را نیز فتح کرد. کارل مارکس او را «دموکرات بزرگ» نامید. الکساندر دوما به قلمرو فرمانروایی او سفر کرده و به پاریس گزارش داد که «شامیل اعجوبهای است که علیه همه فرمانروایان روسیه میجنگد». پوشکین، لرمانتوف، تولستوی و سایر بزرگان ادبیات روس، تجاوز روسیه را محکوم و با مدافعان داغستان ابراز همدردی کردند. پوشکین نوشت که سنگدلی ژنرال یرملوف و تسلیم ناپذیری و عشق خروشان فرزندان قفقاز به آزادی باعث شد تا آنها یکی پس از دیگری به خاک بیافتند. لرمانتوف در مقدمه شعری به نام «اسماعیل بیگ» نوشت: آزادی خدای آنها، جنگ قانون آنهاست، آنجا دوستی صادقانه، اما انتقام صادقانهتر است و نفرت هم مثل عشق بیحد و حصر است.
شیخ عبدالرحیم تبریزی یکی از فرماندهان نهضت داغستان بود که پس از اتمام تحصیلاتش در بخارا و سمرقند به نیروهای امام شامیل پیوست و امام بخاطر شایستگیهایش او را تا درجه ژنرالی ارتقاع داد. شیخ عبدالرحیم بعد از پیروزی در نبردی که همه قشون اعزامی روسها کشته یا اسیر شدند، با وجود مخالفت امام شامیل، اجازه بازگشتش به تبریز را از امام گرفت و شامیل بعدها به پاس خدمات بیشائبه عبدالرحیم، عکس امضا شده خود و پسرش را به تبریز فرستاد. در تبریز نیز ولیعهد قاجار، لقب سلطانالقرایی را به عبدالرحیم، آن قهرمان مبارزه با اشغالگری روسی داد. عبدالرحیم؛ جدّ خانواده سلطانالقرایی و جدّ مادری دکتر ضیاء صدر است.
✍I.s
سومر از تمدنهای بین النهرین که یکی از مهم ترین اختراعات بشر یعنی" خط نوشتاری " به این تمدن کهن تورک تعلق دارد.
شهر سومرین درست در وسط فاصله 35 کیلومتری اردبیل و ساوالان قرار دارد. این شهر در دوره فرقه دموکرات روستایی بود که نامش را دشمنان هویتمان بصورت ثمرین مینویسند.
سومرین از مراکز فعال فرقه دموکرات در روزگار خوشی و سعادت آذربایجان بود و بعد از شکست فرقه نیز توسط ارتش جلاد شاهنشاهی به شدت داغدار شد. کثافتهایی که برای سفیدشویی حکومت مرکزی ایران، کشتارهای بعد از شکست فرقه را به گردن لباس شخصیها انداخته، ارتش و تهران را تبرئه میکنند قطعا در مواجه با فاجعه سومرین، باید خفه خون بگیرند.
ارتش سومرین را محاصره کرده و هفده نفر از مردم آنجا را با خود برد. کسی فکرش را هم نمیکرد که قرار است چه اتفاقی بیافتد. سریه زنی 55 ساله و مسئول کمیته زنان در بخش سومرین (شامل 32 روستا) بود. او سنگرش را ترک نکرد و یک شبانه روز با ارتش جنگید. فرمانده ارتش و راهنمایان محلی آنها، قرآن مهر کرده، برایش فرستادند و به او امان دادند. سریه تسلیم شد و او را همانجا تیرباران کردند.
هفده اسیر سومرینی را به نزدیکیها شهر برده، در محلی به نام آغا دَگیرمانی (آسیاب آقا) همه آنها را تیرباران کرده، سرهایشان را از بدن جدا کردند. میگویند بریدن سرها کار افسری به نام رزاق بود در حالیکه برخی از آنها هنوز زنده بودند. افسران دستها و پاهای آنها را بریده، شکمهاشان را دریدند و دستور صادر شد که برای عبرت دیگران اجازه دفن به اینها داده نشود و برای پیکرهای آنها نگهبان گذاشتند. ابراهیم دارابی در رمان اشک سبلان (ص 162 به بعد) این فجایع را به تصویر کشیده و مینویسد: به خون خفتگان در آن دشت سفیدپوش، هنوز بس جسور و سلحشور مینمودند. آیاز که صحنه را زیر نظر داشت، از خود پرسید: بیچاره قورقود، با این همه کشته چه خواهد کرد؟
مردم سومرین در سرمای گرگکُش آذرماه اردبیل، شبانه پیکرهای بیسر فرزندانشان را درون کیسههای کاه کرده و به روستایشان آورده و دفن کردند. سریه قبل از تیرباران با صدای بلند گفته بود: این برای شما ظفر نیست، تاریخ از عهدشکنان با نفرت یاد خواهد کرد، آدمکشان و جانیان از این معامله خیر نخواهند دید و فرزندان آذربایجان انتقام مرا خواهند گرفت.
✍I.r
کسانی که تازه سگبازی رو شروع کردن یا میخوان شروع کنن ، قبل از اینکه برای سگ یا توله جنگی هزینه کنن بهتره یدونه یا دوتا توله معمولی که هزینه چندانی هم نداره تهیه کنن بعد ازدو سال که توله ها بزرگ شدن و با سگهای معمولی همطراز خودشون جنگ کردن موقع باخت اگه صاحب سگ در خودش جنبه باخت رو مشاهده کرد و یا موقع برد سگش فاز کوسه نگرفت اون موقع هست که میتونه وارد سگبازی بشه و سگ جنگی نگه داره و در این عرصه برای خودش احترام و جایگاه کسب کنه،در غیر این صورت نتیجه میشه مثل امروز...
صحبت حسین مارالان
_ آموزش کتاب İstanbul
_ضربالمثلهای شیرین
_مکالمات روزمره به همراه تلفظ
_تدریس خصوصی
ابتدای کانال
https://t.me/turkce_ogretmenimiz/6
💢ارتباط با مدیر کانال @Samila_ls
Last updated 1 month, 1 week ago