کتابخانه‌ی یونان و روم باستان

Description
مجموعه‌ی آثار ادبا، شعرا، اندیشمندان و دانشمندان یونان و روم باستان

مدیر کتابخانه:
@Hamy1985
Advertising
We recommend to visit

💯تبلیغات 👇🏻
https://t.me/tarefebankmusic

🎵پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/bankemusic._

تیک تاک tiktok.com/@_musicir

یوتیوب
https://youtube.com/@Musicir_

ساندکلود
https://on.soundcloud.com/rdgTA

🎵آهنگ درخواستی
@TonoBankbot

فرشتــه‌ی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نت‌ها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .

#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
‌‌‌•• 🎧🖤📀🔐••

╰) ایران موزیک♪ (╯

"ما بهتریـن‌ها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"


تبلیغات و ثبت موزیک :
@IranMusicSP

1 month, 1 week ago

من، گرفتار مردمی گشته‌ام که فهم و دانش از افق وجودشان غروب کرده و دیدگانشان از نگرش به انوار حکمت و رازهای آن _ مانند شبکوران _ از تابش انوار معرفت و آثار آن نابینا و کور است، آنان، تفکر در امور ربّانی و اندیشیدن در آیات سبحانی را بدعت شمارند و مخالفت با مردم عادی و فرومایگان را گمراهی و مکر پندارند، آنان نسبت به کتب حدیث همانند حنبلیان‌اند (یعنی متحجرند و نسبت به معارف جمود دارند) که واجب و ممکن و قدیم و حادث نزدشان متشابه و همانند است، چون نظرشان از اجسام و قیود آن فراتر نرفته و فکرشان از این کالبدهای تاریک و ظلمت‌زا گامی بیرون نگذارده است.

لذا به واسطه‌ی دشمنی با علم و عرفان و رهاکردن راه حکمت و یقین و برهان، از علوم مقدس الهی و اسرار شریف ربّانی که پیامبران و اولیاء، آن‌ها را به رمز و کنایه، و حکما و عرفا به ایماء و اشاره بیان داشته‌اند محروم ماندند.

در این حال جهل و نادانی رایت برافراشته و نشانه‌های خویش را آشکار ساخته و جاهلان، دانش و برتری آن را از بین برده و عرفان و اهل آن را خوار شمرده و از حکمت روی برگردانده و از روی ستیز و انکار آن را از اهلش بازمی‌دارند، لذا طبایع را از حکما رمانده و دانشمندان و عارفان و برگزیدگان امت را مردود شمرده و خوار می‌دارند، از این روی هرکس که در مرداب جهل و کودنی بیشتر فرو رفته و از نور علوم معقول و منقول عاری‌تر است، به اوج اقبال و قبول پیوسته و در نظر دنیاداران داناتر و شایسته‌تر است.

بسا عالمی که با کوبیدن در آرزو، به درون راهی نیافت
و جاهلی پیش از کوبیدن در، ره به درون یافت

چرا چنین نباشد؟ در حالی که پیشوایان ایشان گروهی هستند به دور از فضل و درستی که شانه‌هاشان از لباس عقل و راستی خالی و سینه‌هاشان از زینت آداب و علم تهی است و جهات خیر و نیکی در چهره‌هاشان ناپیداست.

و چون حال را بر این گونه مشاهده کردم، شهر را از کسی که ارزش اسرار را بداند و قدر دانش آزادگان را شناسد خالی دیدم و دریافتم که علم و اسرار آن از بین رفته و حقیقت و انوارش به خاموشی گراییده، روش معتدل و راستین تباه و نابود گشته و آراء باطل و دروغین منتشر و پخش شده، آب حیوان در زمین فرو رفته و تجارت اهل آن به کسادی و چهره‌هاشان _ پس از شادابی _ به پژمردگی گراییده و سرمایه‌هاشان موجب زیان شده است؛ روی از فرزندان زمان گردانده و پهلو از معاشرت آنان خالی نمودم.

در این حال به واسطه‌ی دشمنی زمان و عدم یاری دوران، مرا خاموشی فطنت و خشکی طبیعت به پناهگاهی استوار کشاند تا آن‌که در یکی از نواحی شهرها (قریه کهک قم) منزوی گشته و با گمنامی و شکسته‌بالی به گوشه‌ای خزیده و از تمامی آرزوها بریدم، آنگاه با خاطری شکسته همت را صرف کردم تا واجب را به جا آورم و آنچه را که پیش از این در آن زیاده‌روی کرده بودم تلافی و جبران نمایم.

در این صورت نه درسی گفتم و نه کتابی تألیف نمودم، زیرا تصرف در علوم و صنایع (نظری) و بیان مباحث و دفع مشکلات و روشن کردن مقصود و رفع دشواری‌ها نیاز به تصفیه اندیشه و زدودن خیال از آنچه که موجب افسردگی و نابسامانی و پایداری بر اوضاع و احوال، همراه با آسایش خاطر دارد.

صدر المتألهین شیرازی (ملاصدرا)
اسفار اربعه، مقدمه‌ی مؤلف، ترجمه‌ی محمد خواجوی

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان
@Graecia_et_Roma

1 month, 1 week ago
1 month, 1 week ago

منطقه رومانيا پیش از آنکه پاپ آلکساندر ششم شهریاران کوچک را از آنجا بیرون کند، نمونه زندگی فسادآلود بود و هر بهانه کوچک در آنجا سبب دزدی و غارت و آدمکشی می‌گردید. مردمان آن منطقه از آن رو چنان بودند که زمامدارانشان فاسد بودند نه از آن رو که، طبیعت مردمانش فاسد باشد.
آن زمامداران می‌خواستند، توانگر باشند. از این رو چاره نداشتند جز اینکه راه دزدی و غارت در پیش گیرند؛ و این کار را به انحاء گوناگون انجام می‌دادند. یکی از وسایل زیانباری که از آن استفاده می‌کردند این بود که با وضع قانون، عملی را ممنوع می ساختند و آنگاه خودشان نخستین کسانی بودند که موجبات تجاوز از آن قانون را فراهم می‌کردند؛ ولی کسانی را که خلاف قانون عمل کرده بودند هنگامی مجازات میکردند که می‌دیدند مردمان بسیاری مرتکب آن تقصير شده‌اند: پس مجازات برای نگاه داشتن حرمت قانون نبود بلکه مرادشان این بود که جریمه‌هایی هر چه بیشتری وصول کنند. نتیجه این بود که مردم روز به روز فقیرتر می‌شدند ولی بهتر نمی‌شدند؛ و فقیرشدگان به اموال کسانی دست درازی می‌کردند که ضعیفتر از خود ایشان بودند. از اینجا همه‌ی معایبی ریشه گرفتند که پیشتر برشمردم و منشأ اصلی همه‌ی آنها خود زمامداران بودند.

گزارش «تیتوس لیویوس» سخن مرا تأیید می کند: وقتی که فرستادگان روم مقداری از غنیمت شهر «ویی» را که وقف پرستشگاه آپولون بود به پرستشگاه می‌بردند، راهزنان دریایی شهر لیپاریس در سیسیل آنان را دستگیر کردند و به شهر بردند. چون تیماسی تئوس شهریار لیپاریس شنید که آن اموال را چه کسان و به چه منظور روانه کرده‌اند، با اینکه در شهر لیپاریس به دنیا آمده بود مانند شهروندی رومی رفتار کرد، و به مردم شهر گفت غارت کردن چنین مالی دور از انصاف است، و فرستادگان روم را با اموال وقفی شان آزاد کرد.

لیویوس در این‌باره می‌گوید: «مردمان همیشه مشابه زمامدار خویشند و تیماسی تئوس با رفتار خود، دلهای آنان را این گونه با احساس خداپرستی آشنا کرده بود».

‍ هیچ زمامداری حق ندارد از تقصیرهایی که شهروندان مرتکب می‌شوند، شکایت کند چون تقصیرهای اینان یا از اهمال خود او نشأت می‌گیرند یا از اینکه خودش سرمشق بدی برای شهروندان است.

لورنتسو دِ مدیچی نیز در تأیید این سخن می‌گوید: «مردمان از زمامدار الگو می‌گیرند چون همیشه چشمشان به او دوخته است».

نیکولو ماکیاولی
گفتارها، ترجمه‌ی محمدحسن لطفی

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان
@Graecia_et_Roma

1 month, 1 week ago
2 months, 1 week ago

پس طبیب باید دین‌دار و باایمان باشد و بکن و نکن‌های دین را بزرگ دارد و از علم طب، باید «فصول بقراط»، «مسائل حنین اسحاق»، «مرشد محمد زکریّای رازی» و «شرح نیلی» را به دست آورد و بخواند.
و نیز کتاب‌های «ذخیره‌ی ثابت قرّه» یا «منصوری محمد زکریای رازی» یا «هدایه‌ی ابوبکر اخوینی» یا «کفایه‌ی احمد فرج» یا «اغراض سید اسماعیل جرجانی» را نزد استادی مهربان فراگیرد و یکی از کتاب‌های داروهای گیاهی مانند «ستّة عشر جالینوس» یا «حاوی محمد زکریای رازی» یا «کامل الصناعه» یا «صد باب بوسهل مسیحی» یا «قانون بوعلی سینا» یا «ذخیره‌ی خوارزمشاهی» را به دست آورد و مطالعه کند و اگر بخواهد از همه‌ی این کتاب‌ها بی‌نیاز باشد، به کتاب «قانون بوعلی سینا» بسنده کند. این همه که گفتم در قانون یافت می‌شود و هر کس جلد اول قانون را بفهمد، اصول و کلیات علم طب را می‌شناسد؛ زیرا اگر «بقراط» و «جالینوس» زنده شوند، رواست که پیش این کتاب سر خم کنند. عجیب آن که شنیدم کسی بر این کتاب ایراد گرفته و کتابی به نام «اصلاح قانون» نوشته و این نویسنده تا چه اندازه سبک‌سر است و مؤلف چه کتاب ناپسندی است! چرا کسی باید به بزرگی ایراد بگیرد که ساده‌ترین مطالب کتابش را هم نمی‌فهمد.
فرزانگان چهار هزار سال جان کندند تا علم فلسفه و کلام را تدوین کنند و نتوانستند تا آن که فیلسوف بزرگ، «ارسطو» آن را به ترازوی منطق سنجید و نقد کرد و پس از وی، در این هزار و پانصد سال هیچ فیلسوفی به عمق اندیشه‌ی او نرسید، مگر ابوعلی سینا و هر کس که بر این دو بزرگ‌مرد ایراد گرفت، خود را از گروه خردمندان بیرون آورد و در گروه دیوانگان جای داد. و خدای بزرگ ما را از این لغزش‌ها و هوس‌ها دور نگه دارد. پس اگر طبیبی جلد اول قانون را فرا گرفته و در چهل سالگی باشد، قابل اعتماد است و هر کس به این درجه رسید باید یکی از این کتاب‌ها را که استادان باتجربه تألیف کرده‌اند با خود داشته باشد، از جمله «تحفة الملوک‌ محمد بن زکریای رازی» و «کفایه‌ی ابن مندویه‌ی اصفهانی» و «تدارک ابوعلی» و «یادگار اسماعیل جرجانی»؛ زیرا به حافظه اعتمادی نیست و می‌توان از این کتاب‌ها کمک گرفت‌. بنابراین هر پادشاهی که طبیبی را انتخاب می‌کند باید این شرایط را در او دیده باشد، زیرا جان و عمر خویش، به دست هر نادان و بی‌خبری دادن کار آسانی نیست.

نظامی عروضی
چهار مقاله، نسخه دکتر محمد معین، بازنویسی عباس جهانگیریان، صص ۱۰۴-۱۰۳.

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان
@Graecia_et_Roma

Telegram

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان

***✍*** هیپوکراتس یا بقراط (۴۶۰ تا ۳۷۰ پیش از میلاد) Hippocrates (460-370 BC) آثار: ***✒️*** ON ANCIENT MEDICINE ***✒️*** PROGNOSTICS ***✒️*** APHORISMS ***✒️*** EPIDEMICS I AND III ***✒️*** ON REGIMEN IN ACUTE DISEASES ***✒️*** ON AIRS, WATERS AND PLACES ***✒️*** ON THE ARTICULATIONS ***✒️*** ON FRACTURES…

***✍*** پس طبیب باید دین‌دار و باایمان باشد و بکن و نکن‌های دین را بزرگ دارد و از علم طب، …
2 months, 1 week ago
2 months, 1 week ago

در سال ۵۰۶ هجری قمری، در شهر بلخ، در کوی برده‌فروشان، خواجه امام «عمر خیّامی»، و خواجه امام «مظفّر اسفزاری»، در خانه‌ی «امیر ابوسعد جره» میهمان بودند، و من در خدمت آن‌ها بودم.
در مجلس خوشگذرانی، از عمر خیامی شنیدم که گفت: «گور من در جایی خواهد بود که نسیم بهاری آن را گلباران می‌کند.»
این سخن ناممکن به نظر می‌رسید، اما می‌دانستم کسی چون او، بی‌حساب سخن نمی‌گوید. چند سال بعد به نیشابور رسیدم، چهار سال از وفات آن بزرگوار می‌گذشت و او را بر من حق استادی بود، جمعه‌ای برای زیارت خاکش رفتم و کسی را با خود بردم تا گور او را به من نشان دهد. او مرا به گورستان «حیره» برد، گورش را کنار دیوار باغی دیدم و شاخه‌های درختان گلابی و زردآلو، آن‌قدر شکوفه بر خاک گورش ریخته بود که گورش پیدا نبود و من به یاد آن سخن او افتادم که در شهر بلخ از وی شنیده بودم. اشکم سرازیر شد؛ زیرا در تمام جهان نظیر او را ندیدم. ایزد او را در بهشت جای دهد.

نظامی عروضی
چهار مقاله، نسخه دکتر محمد معین، بازنویسی عباس جهانگیریان، ص ۹۱.

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان
@Graecia_et_Roma

2 months, 2 weeks ago
2 months, 2 weeks ago

در آن سال‌ها، معلم فن خطابت بودم. عشق به مال‌اندوزی بر من چیره شده بود و از این روی، طرق پیروزی در منازعات را به دیگران می‌فروختم. اما خدایا می‌دانی که من صداقت را، البته تا آن‌جا که برای این لفظ معنایی باقی مانده باشد، در شاگردانم ترجیح می‌دادم و آن‌گاه که فوت و فن وکالت را تعلیم می‌کردم، نیت پلیدی در سر نداشتم. قصد من هرگز آن نبود که با به کار بستن آن شگردها و ترفندها، بی‌گناهی محکوم شود و یا اگر موقعیتی دست می‌داد، مجرمی از مرگ برهد. خدایا! از دور می‌دیدی که بر این زمین خطرخیز پایی لغزان دارم، اما هم‌چنین از دل توده‌های دود، تلألؤ ایمانِ راستین را در من رؤیت می‌کردی؛ زیرا اگرچه در تعلیم شاگردانم، صرفاً نقشه‌های بیهوده و طرح‌های خدعه و تزویرشان را تقویت می‌کردم، اما نهایت وسعم را به کار می‌گرفتم تا وظیفه‌ی تعلیم را با صداقت به انجام رسانم.
آن روزها با زنی زندگی می‌کردم که نه همسر قانونی، بلکه معشوقه‌ی من بود. دلیل من از انتخاب او تنها آن بود که هواهای بی‌قرار نفسانی‌ام را ارضا می‌کرد. البته او یگانه معشوقه‌ی من بود و من به او بس وفادار. در زندگی با او، به تجربه‌ی شخصی دریافتم که قید و بند پیمان زناشویی که هدف از انعقادش به دست آوردن فرزندان است، بسیار متفاوت است از سودای شهوت که در آن، از تولد فرزندان خودداری می‌شود؛ هرچند که اگر فرزندی از آن حاصل شود، نمی‌توانیم دوستش نداشته باشیم.
باز به خاطر دارم که یک بار قصد کردم در مسابقه‌ی اجرای اشعار نمایشی شرکت کنم. یکی از جادوگران کسی را به جانب من روانه کرد تا بداند که برای تضمین پیروزی‌ام در آن رقابت، چه مقدار پول می‌توانم به او بپردازم. من از آیین‌های پلید ایشان بیزار و متنفر بودم و از این روی، به او گفتم که جایزه‌ی مسابقه، اگر تاجی از زر باشد که هرگز از بین نرود، برای تحصیل آن تاج، حتی به هلاکت پشه‌ای رضا نخواهم داد؛ زیرا او در مراسم خود، حیوانات زنده را سر می‌برید و چنین وانمود می‌کرد که با این قربانی‌ها، اجنّه را به یاری من فراخوانده است. اما ای پروردگار محبوب قلب من! امتناع از قبول این پلیدی، از سر عشق خالصانه به تو نبود. طریق عشق به تو را هنوز نمی‌دانستم؛ زیرا هرگاه در خیال خود تو را موجودی فوق‌العاده تجسم می‌کردم این موجود، سراسر جسمانی بود. آیا جانی که در آتش اشتیاق به چنین خیالاتی می‌سوزد، عهد خویش با تو نمی‌شکند؟ آیا او به امیدهای واهی دل نمی‌بندد و باد را شبانی نمی‌کند؟ در حالی که مانع از آن شدم که این مرد، محض خاطر من به شیاطین خویش قربانی تقدیم کند، به خاطر باورهای باطل خود، همواره خویشتن را به قربان‌گاه آن ارواح خبیث می‌بردم. آن‌گاه که باد را شبان می‌شویم، چراگاهی برای شیاطین فراهم می‌آوریم؛ زیرا با دور شدن از حقیقت، خوراک قهقهه‌ی ایشان می‌شویم و جام لذت را بهرشان پر می‌گردانیم.

آگوستین قدیس
اعترافات، دفتر چهارم، صص ۱۱۶-۱۱۷، ترجمه‌ی سایه میثمی

کتابخانه‌ی یونان و روم باستان
@Graecia_et_Roma

2 months, 2 weeks ago
We recommend to visit

💯تبلیغات 👇🏻
https://t.me/tarefebankmusic

🎵پیج اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/bankemusic._

تیک تاک tiktok.com/@_musicir

یوتیوب
https://youtube.com/@Musicir_

ساندکلود
https://on.soundcloud.com/rdgTA

🎵آهنگ درخواستی
@TonoBankbot

فرشتــه‌ی موسیقی💙"
- موسیقی تَپیت و نت‌ها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .

#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
‌‌‌•• 🎧🖤📀🔐••

╰) ایران موزیک♪ (╯

"ما بهتریـن‌ها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"


تبلیغات و ثبت موزیک :
@IranMusicSP