•
بــر من گذشتی، سر بر نکردی
از عشق گفتم، باور نکردی

دل را فــکندم آسان به پایت
ســـودای مِهرش در سر نکردی

گفتم گلم را مـی بویی از لطف
حتی به قهرش پــر پــر نکردی

دیــدی سبویی پُــر نوش دارم
با تشنگــی‌ها، لب تر نکردی

هنگــام مستی شورآفرین بود
لطــفی که با ما دیــگر نکردی

آتش گــرفتم چون شاخ ِ نارنج
گفتم نظر کن! سر بر نکردی

سیمین بهبهانی

•
در بیابانی که ما راهِ طلب گم‌ کرده‌ایم
کرمِ شب‌تابی اگر در جلوه آید کوکب است

بیدل

•
نزد خُداپرستان دانی که چیست طاعت؟
آن سیرتی که در وی آزارِ دل نباشد

اوحدی

•
در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت
حسن تو ز تحسین تو بسته‌است زبان را

سعدی ِ عزیز

•
میان ماندن و رفتن درنگ می‌کُشدم
مرا گدایِ خیابان اضطراب نکن

سیاوش مطهری

•
بی‌انتظار نتوان، از وصل‌ کامِ دل بُرد
شادی چه قدر دارد، جایی‌ که غم نباشد؟

بیدل

°
از دوست رسیده‌. ✨

°
جانم به لب شد،
جانِ من! کِی فکرِ ماندن می‌شوی؟.

@ghazalkhann

•
گرچه افروختم و سوختم و دود شدم
شکوه از دست تو هرگز به زبانم نرسید

به امید تو چو آیینه نشستم همه عمر
گرد راه تو به چشم نگرانم نرسید

علامه کدکنی