Last updated 1 month, 2 weeks ago
من این را به تو گفتم
من این را به تو گفتم، بهخاطر ابرها.
من این را به تو گفتم بهخاطر درخت دریا،
بهخاطر هر خیزاب، بهخاطر پرندگانِ شاخ و برگها،
بهخاطر سنگریزههای صدا،
برای دستهای آشنا
بهخاطر چشمی که چهره یا چشمانداز میگردد،
و خواب، آسمان را به رنگ او درمیآورد
بهخاطر شبی که لاجرعه نوشیدیم،
بهخاطر نردههای راهها،
بهخاطر دریچهٔ گشاده، پیشانیِ باز،
من این را به تو گفتم، بهخاطرِ اندیشههای تو، گفتارِ تو
هر نوازشی، هر اعتمادی پس از مرگ دوباره پا به جهان مینهند.
شعرِ پل الوار، ترجمهٔ محمدتقی غیاثی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
محمدتقی (۱۴۰۳-۱۳۱۱) غیاثی درگذشت.
محمدتقی غیاثی در خمامِ گیلان زاده شد و تحصیلات ابتدایی را در خمام و متوسطه را در شهر رشت و تحصیلات دانشگاهی را در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه در دانشسرای عالی تهران گذراند. در سیسالگی با بورس تحصیلی وزارت فرهنگ ایران به پاریس رفت و موفق به اخذ دکتری ادبیات فرانسه از دانشگاه سوربن پاریس شد. «تأثیر استاندال روی ژید» عنوان تز دکتری او بود. پس از مراجعت تا هنگام بازنشستگی با سمت استاد تمامی در دانشگاه تهران و پس از آن چندین سال نیز در دورهٔ دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات به تدریس زبان و ادبیات فرانسه اشتغال داشت. محمدتقی غیاثی سوای فرهنگهای فرانسه-فارسی کارآمد و محبوب و کتابهای کمکدرسیای که در آموزش زبان فرانسه منتشر کرده، ترجمههایی نهچندان کمشمار نیز از آثار ادبی نویسندگان فرانسه در کارنامهٔ خود دارد. او امروز هفتم مردادماه ۱۴۰۳ در فرانسه درگذشت.
شماری از آثار تألیفی مهم او: دستور زبان فرانسه؛ فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات زبان فرانسه؛ فرهنگ مکالمهٔ گفتگوهای روزانهٔ زبان فرانسه؛ درآمدی بر سبکشناسی ساختاری؛ واژهشناسی در زبان فرانسه.
شماری از ترجمههای مهم او: فلسفۀ پوچی، آلبر کامو؛ دلهرهٔ هستی، آلبر کامو؛ عیش، آلبر کامو؛ زمین، امیل زولا؛ سهم سگان شکاری، امیل زولا؛ هفتۀ مقدس، لوئی آراگون؛ نقد تکوینی، لوسین گلدمن؛ آوازخوان طاس (ضد تاتر)، اوژن یونسکو؛ گزینش و ترجمه و توضیحِ شعر فرانسه در سدهٔ بیستم: بیش از صد قطعه شعر از ۳۰ شاعر؛ قصۀ نو، انسان طراز نو، آلن ربگرییه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
نیلوفر امرایی (۱۴۰۳-۱۳۶۷) دیروز پنجم خرداد ماه درگذشت.
نیلوفر امرایی مترجم و خبرنگاری بود که سالها زندگیِ حرفهییاش را به ادبیات کودک و نوجوان اختصاص داده بود. جز اینکه در این زمینه ترجمه میکرد، فعالیت تخصصی خبری و تحلیلی پیوستهای نیز داشت. دغدغههای اجتماعیاش به کودکان و نوجوانان محدود نبود و از یادداشتهای متعددش میتوان پی برد که خواستار آزادی سیاسی بود و از مخالفان حجاب اجباری. از نیلوفر امرایی بهجز یادداشتها و گزارشهای مطبوعاتی، ترجمۀ کتابهای آشپزخانۀ خانم گیلاس، با یک فکر بکر چهکار میتوان کرد؟، ساعتها و عددها منتشر شده است.
[تصویر: نیلوفر امرایی و پدرش اسد امرایی]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
احمد پوری بیستوسوم فروردین ۱۳۳۲ در یکی از محلههای قدیمی شهر تبریز زاده شد. پس از اتمام مقطع دبیرستان بهقصد معلم شدن تحصیلات خود را در «دانشسرای راهنمایی تحصیلی» پی گرفت و دو سال را در روستاهای اطراف تبریز بهعنوان معلم سپری کرد. پوری در سال ۱۳۵۶ برای ادامهٔ تحصیل به اسکاتلند رفت و مدرک لیسانس خود را از دانشگاه عالی اسکاتلند دریافت کرد و بعد فوقلیسانس خود را از دانشگاه نیوکاسل انگلستان دریافت کرد و در سال ۱۳۶۷ به ایران بازگشت.
پس از بازگشت به ایران علاوه بر تدریس زبان، کار ادبیاش را با ترجمهٔ شعرهای عاشقانه شاعران بزرگ جهان پی گرفت. تا امروز آثار شاعرانی مانند آنا آخماتووا، نرودا، لورکا، نزار قبانی و آن سکستون را از زبان انگلیسی ترجمه کرده است. رمانی از میخائیل بولگاکف و تعدادی مجموعه داستان دیگر نیز ترجمه کرده است. از او چند اثر داستانی تألیفی نیز منتشر شده است. اکنون در تهران زندگی میکند.
از ترجمههای او:
هوا را از من بگیر، خنده ات را نه، نرودا؛ خاطرهای در درونم است، آنا آخماتووا؛ تو را دوست دارم چون نان و نمک، ناظم حکمت؛ در بندر آبی چشمانت، نزار قبانی؛ گزیده اشعار شل سیلوراستاین؛ خلسه بر ویرانهها، نونو ژودیس.
از تألیفهای او: دو قدم این ورخط؛ فقط ده ساعت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
Telegraph
احمد پوری
احمد میرعلایی بیستویکم فرودین ۱۳۲۱ در اصفهان و در خانوادهای فرهنگی و تحصیلکرده زاده شد. در سال ۱۳۵۰ ازدواج کرد و سه فرزند دختر داشت. تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی در رشتۀ ادبیات انگلیسی در دانشگاه اصفهان ادامه داد و پس از آن با کسب رتبۀ اول و دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه لیدز انگلستان رفت و مدرک فوقلیسانس در رشتۀ ادبیات و زبان انگلیسی را از آنجا گرفت. میرعلایی برای دریافت دکتری ادبیات انگلیسی وارد دانشگاه سوربن شد اما آن را نیمهتمام گذاشت و به ایران بازگشت.
پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۶، دو سال بهعنوان عضو «سپاه دانش» به سیستان و بلوچستان رفت. از سال ۱۳۴۸ متناوب در دانشگاههای اصفهان، هنرهای دراماتيک، صنعتی اصفهان، هنر، آزاد و نیز دانشگاه کراچی به تدریس ادبیات انگلیسی پرداخت. ۴ سال نیز در مؤسسهٔ انتشارات فرانكلين به ويراستاری آثار ادبی مشغول شد. سپس از سال ۱۳۵۵ بهمدت ۴ سال به سرپرستی «خانهٔ فرهنگ ایران در هند و پاکستان» منصوب شد.
میرعلایی نخستین فعالیتهای ادبیاش را از نوجوانی و در مدرسه شروع کرد. همراه با دوستانش در مدرسه حلقهای ادبی تشکیل داده بودند و اولین تجربههایش نوشتن در قالب روزنامهٔ دیواری دبیرستان بود. اولین ترجمهاش در دوران دانشکده منتشر شد و به مرور به یکی از نامآورترین مترجمان آثار ادبی بزرگان ادبیات جهان در ایران تبدیل شد. شماری از نویسندگان جهان ازجمله میلان کوندرا، خورخه لوئیس بورخس، اوکتاویو پاز، گابریل گارسیا مارکز، گاوین بنتاک و وی. اس. نایپل نخستینبار با ترجمههای او به مخاطب ایرانی معرفی شد.
در زمان مرگ علاوه بر دهها مقاله در نشریات ادبی، ۲۲ کتاب منتشرشده داشت. میرعلایی پس از انقلاب و بازگشت از هند و پاکستان، به زادگاه خود اصفهان رفت و در آنجا کتابفروشی و «مرکز نشر آفتاب« را در سال ۱۳۶۸ تأسیس کرد که بعدها به زندهرود تغییر نام یافت. این مرکز علاوه بر فروش، کتاب نیز منتشر میکردــــــولی در تعداد و تیراژ محدود. کتابفروشی زندهرود از معدود مراکز رفتوآمد و گپوگفت نویسندگان در اصفهان بود. فصلنامۀ زندهرود را نیز که یک فصلنامۀ تخصصی در حوزۀ نشر و ترجمه بود منتشر میکرد.
از احمد میرعلایی متنهای تألیف و ترجمهٔ زیادی در مجلات منتشر شد، ازجمله در مجلاتی همچون جنگ اصفهان، سخن، نگین، الفبا، رودکی، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی، کتاب جمعه، مفید، گردون، آدینه، دنیای سخن، کلک، لیترَری ریویو.
پیکر بیجان او را اوایل آبان سال ۱۳۷۴ در کوچهای حوالی منزل زاون قوکاسیان، نویسنده و منتقد سینما، یافتند.
از ترجمههای او: هزارتوها، الف و داستانهای دیگر، ویرانههای مدور، خورخه لوئیس بورخس؛ کنسول افتخاری، گراهام گرین؛ سنگ آفتاب، اکتاویو پاز؛ کلاه کلمنتیس، میلان کوندرا؛ از چشم غربی، جوزف کنراد؛ بیلیباد ملوان، هرمان ملویل؛ هواردز اند، ای. ام. فورستر؛ خدای عقرب، ویلیام گلدینگ؛ عامل انسانی، گراهام گرین؛ دیر راهبان، فررایرا کاسترو.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
Telegraph
زادروز احمد میرعلایی
پرویز بابایی، مترجم فلسفه و علوم انسانی، درگذشت.
در سال ۱۳۱۱ در تهران محله گلوبندک زاده شد و در ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ در کرج درگذشت. دوازده ساله بود که پس از درگذشتِ پدرش در چاپخانهای شاغل شد. در جریان این کار به کتاب و سیاست گرایش پیدا کرد و متعاقباً به فعالیتهای سیاسی پیوست و دههها در این مسیر حرکت کرد. ترجمهها و تألیفهای او از میانسالی به بعد فزونی گرفت. ترجمههایش عمدتاً در امتداد دغدغهها و مضامین فلسفی و سیاسی مورد علاقهاش قرار داشت. تا کنون بیش از ۲۶ عنوان کتاب به ترجمه یا تألیف او منتشر شده است.
از ترجمههای او: نظریهٔ تکامل اجتماعی، تاریخ عرب در قرون جدید، لودیگ فوئر باخ و ایدئولوژی آلمانی، کانت و فلسفه معاصر، فلسفهٔ تجربهگرا، از سقراط تا سارتر، مسائل اساسی مارکسیسم، تاریخ مردمی جهان.
تألیفهای او: سؤال و جوابی دربارهٔ ماهیت حزب توده، بازخوانی گوشههایی از تاریخ معاصر ایران، فرهنگ اصطلاحات فلسفه انگلیسی – فارسی، فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیاسی.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
منوچهر بدیعی، مترجم کهنهکار ادبیات فرانسوی و انگلیسی، در این ویدئو دربارهٔ تعدادی از رمانهایی که ترجمه کرده صحبت میکند؛ از رمان تا ضدرمان، از اولیس تا ژلوزی. از پنج نفری که تا کنون ترجمهاش از اولیس جیمز جویس را خواندهاند.
دیروز، پانزدهم فروردین، زادروز ۸۶سالگیِ منوچهر بدیعی بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
| اذن ورود به جرگهٔ نامزدهای نشان و جایزهٔ ابوالحسن نجفی |
| منتقد: حسن هاشمی میناباد |
| #نقد_ترجمه ::: اليزابت فينچ، جولين بارنز، ترجمهٔ محمدرضا ترک تتاری، تهران: نشر نی، ۱۴۰۱. |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-۱ ترجمۀ رمان الیزابت فینچ از جولین بارنز، نویسندۀ نامدار بریتانیایى، را پارسال دیدم و از آنجا که به آثار این نویسنده علاقهمندم، با شوق و ذوق کتاب را خریدم و تورقى کردم، مواردى را با متن اصلى مقابله کردم، و نتیجه این شد که امیدم ناامید شد و کتاب را کنار گذاشتم. امسال که این رمان را جزو نامزدهاى جایزۀ ترجمۀ زندهیاد ابوالحسن نجفى دیدم در عجب ماندم. دوباره کتاب را به دست گرفتم و تا صفحۀ ۵۵ خواندم، یعنى حدود یکچهارم رمان، و مواردى را با متن اصلى مقابله کردم. گذشته از این، برخى از واژهها و ساختارهاى دستورى را که محل تأمل بودند در بخشهاى دیگر ترجمه نیز پیش چشم داشتم. متن حاضر حاصل این بررسى است.
۲-۱ هستند ناشرانى که کتاب عالى چاپ مىکنند و در مواردى هم به دلایلى کتابى ضعیف به چاپ میرسانند یا از زیر دستشان درمیرود. و نشر نى هم طبعاً از این قاعده مستثنا نیست. اما راه یافتن ترجمهاى اینچنین به فهرست نامزدهاى «جایزۀ ابوالحسن نجفى» که هم در ترجمه چیرهدست بود و هم صاحبنظر ترجمه بود و الگوى بسیارى از نویسندگان و مترجمان و پژوهشگران از جمله خودم که افتخار شاگردى ایشان را داشتم، برایم غریب بود.
۳-۱ جولین بارنز نویسندۀ بزرگ و صاحبسبکى است و مدتى از تدوینگران فرهنگ بزرگ انگلیسى آکسفورد (OED) بوده، در انتخاب واژگان و نحو و شیوۀ بیانش سهل نمىگیرد، و ترجمۀ کتابهایش از نوع «قورباغه را قورت بده» نیست.
[...] مخفى نماناد که نگارنده در صلاحیت داوران نشان و جایزۀ ابوالحسن نجفى تردیدى ندارد. برخی از آنها حق استادى به گردنم دارند و دوستى علمى دیرینهاى با برخى دیگر دارم. اما بر من پوشیده است که چگونه ترجمه آقاى محمدرضا ترکتتارى از الیزابت فینچ با چنین وصفى که در این نوشتار آمد صلاحیت ورود به جرگۀ نامزدهاى این جایزۀ معتبر را پیدا کرده. پرسش مهمتر این است: آیا سایر نامزدهاى این جایزه هم به همین نحو برگزیده مىشوند؟
? متن کامل این نقد در نسخهٔ پیدیاف ضمیمه است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]? GAMAper | Instagram
Telegram
attach 📎
فرامرز اصلانی درگذشت.
فرامرز اصلانی [۲۲ تیر ۱۳۳۳ – ۱ فروردین ۱۴۰۳]، آهنگساز، خواننده، شاعر، نوازنده، و نخستین مترجمِ اشعارِ چهار شاعرِ یونانیِ معاصر به فارسی بود: اودیسئوس الیتیس، جورج سفریس، کنستانتین کاوافی، نیکوس گاتسوس. این اشعار پیش از انقلاب ۵۷ با همکاری و بازنویسی بیژن الهی در مجلاتی نظیر تماشا و اندیشه و هنر منتشر شد.
Last updated 1 month, 2 weeks ago