✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
☘🌿🪴🌿☘
همخانوادهام با دریا
درنگیدهای در موجهای مشوش
و بازخوانی میکنم تکهای از آسمان را
در حواس پرتیِ ماهی
که هنوز به دهانِ حواصیل نیفتاده
رج میزند آبها را به نیت آزادی
پا در رکاب اقیانوسی ناآرام/
پلک میزنم با چشمهای آفتاب
به درازای جنوبگان
در عمق مرتعش اطلسی
بر حلقهای گمشده تا کوچ،
پرنده باش و بال بال کن
برای رسیدن
به شانههای شمال
در گذارِ سرکشِ وقت
لای درختان ایستاده در بساط پاییز
آب از آب که ...نه!
از آینه و دیوار
لب تا لبِ لیوان
گذشته است/بگذر...!
☄🌘🌙🌘☄
#غزل🌙
من :
خواب دیدم کلاغ شد خورشید
آسمان شد فقط دو بال سیاه
نعش خود را به دوش می بردم
بود بر سینه ام مدال سیاه
مثل یخ داشت آب می گردید
قطره قطره سراب می گردید
ماه بود و خراب می گردید
داس نو گشت آن هلال سیاه
هر ستاره که یاس می گردید
بی امان سهم داس می گردید
آسمان آس و پاس می گردید
روی گردن گذاشت شال سیاه
دور من هی درخت می روئید
هم زمان شکل دار می گشتند
گاوها زیر سم شان آسان
می شکستند چون نهال سیاه
کولی :
مثل درویش خیز و هویی کن
فکر غاری و فکر کوهی کن
سالهایی تباه در راهند
سخت تر از هزار سال سیاه
من :
سالهایی بدون زایش ها؟
قحط نان است و قحط آیش ها؟
کولی :
قحط نان نه که قحط انسان است
چیست بدتر از این زوال سیاه
من :
پا شد و قهوه ای برایم ریخت
خوردم و روح من به پایم ریخت
توی فنجان من نگاهش ریخت
کولی :
نقش بسته هزار فال سیاه
🌸🍀🌹🍀🌸
#دوبیتی
تمام شاعران بی تاب هستند
به فکر بیتهای ناب هستند
شبی زلف کجت را تاب دادی
از آن پس شعرها کژتاب هستند
🎋🎋🎋🎋🎋
# سپیدگویه 🧚♂ ....
بازیگر نقش اول و
نقش های کلیدی نیامده است
همه ی درهای صحنه قفل است
و درها
اگرچه
عمودی اند
اما
رو به افق باز و بسته می شوند!
دست
به
آسمان
بردند!
مگر
ورود و
خروج
عمودیست؟
پس چرا
درها رو به افق باز و بسته می شوند؟
آیا بازیگر نقش های کلیدی نمی خواهد بیاید؟
در به روی او قفل است؟!
#سین.الف.فخار 💐
https://telegram.me/sedapa
🌹🪸💐🪸🌹
حرف که از تو میشود
تَنم تا برهنگیِ خیالم گُر میگیرد
باد موهایم را تا شمالیترین نقطه میبرد
و شانههایم با آفتاب میرقصند
ماه در بیمناکیِ تاریکی
برکهبرکه خودنمایی میکند
در پاشویۀ ابر و آسمان
پرندههای کوچ در ناباوری
سرود رهایی میخوانند
لای شلال رنگهای افتادهبهفصل
و من تمامِ تو میشوم
از گهواره تا گور
مقیم روزهای آمده و نیامدهات
شرق تا غرب نور شده و
ذرهذرۀ تو را به شکوهمندی مدام میکوچم
که جاری در رگهای من هستی
منی که از دورترینِ نزدیکت
تا نزدیکترین دورِ دور
پناهندهام در آغوش بیکرانگیات
و با زلال آب و آینهات به سرخی صورتم
پایکوبی اینهمه سالهای رفته را
شاباش میکنم در خاک تو
ای پناهگاهِ امن
ای خانۀ مادری
که تمامِ تَنم تویی
وطنم!
🕊🦚🪶🦚🕊
#غزل🕊
شاعر تویی و قلب تو را آل برده است،
زاییده شعر زخمِ بزرگی برای تو
در استکان چای خودت صید میشوی
،دریا که باز دم بکشد توی چای تو
طوفان شکسته شاخهی دلتنگی تو را
طوفان هرزهای که تو را لُخت کرده است
آخ ای درخت خسته زمستان اگر گذشت
آن سیب سرخ کاش بماند به پای تو
در آینه برای خودت چهره میکشی
از آینه برای خودت چهره میخری
انگار کولهبار کسی روی دوش توست
یک مرد مست گم شده در ناکجای تو
جان دادی وُ عزای خودت را گرفتهای
شالی سیاه روی تو را ماه کرده است
در فکر چیدن تو وُ صدها ستارهاند
توی شب سیاهِ لباسِ عزای تو
بیروسری به کوچه زدی توی این غزل
بی روسری به کوچه زدی پیش چشم مرد
امروز باد هم شده یک چادر بلند
هی گریه گریه ریخته موی رهای تو
اصلا کدام معجزه دیگر کدام عشق؟
ایمان درست مثل جنون احمقانهست
باز ای درخت سجده نکردی به حکم عشق ،
انکار کرده بودن خود را خدای تو
🪸🍂🌷🍂🪸
#غزل🍂
جز مرگ ناگزیر گریزی نیست،راهی نماندهاست رسیدن را
عادت نمیکند دل تنهایم،هر روز نیش و طعنه شنیدن را
دنیا ندید و از بغلم رد شد،از من گذشت هرکه مردد شد
هرگز نمیشود که به خود آورد،چشمان مبتلا به ندیدن را
دنیا که داغ بر جگرم انداخت،آتش به جان بالوپرم انداخت
تا اینکه آخرش بهسرم انداخت،از روی پشت بام پریدن را
در این جهان تیره که نامرد است،هر روز روز تازهای از درد است
تا اینکه انتخاب کنی یکروز از دردورنج دست کشیدن را
مانند برگ زرد خزان دیده،از قیدوبند شاخه جدا گشتم
تا حس کنم میانهی موهایم،لمس رهای باد وزیدن را
من جاده ی بدون عبورم، آه، من تکههای سنگ صبورم،آه
من آرزوی رفته بهگورم آه، قلبم زدهاست قید تپیدن را
🍀🌸🌼🌸🍀
#رباعی🌹
**با اینکه به ما چشم چرانی می کرد
با ناز و کرشمه مهربانی می کرد
این آینه ی خیر ندیده انگار
عمری همه را داشت روانی می کرد!#هادی_ناظریان🌹**
🌹💐🌺💐🌹
#غزل🌷
تو از طلوع کنیزان بور میگیری
غروب را به غلامیِ نور میگیری
لباست از پریان است، هیچ میپوشی
زلالروحی و رو از بلور میگیری
گرفته گرم تو را آفتابک دلّاک!
همیشه بعد سحر دوش نور میگیری
متینی و کلماتی که میپزیشان را
به سختی از دهنت_ از تنور_ میگیری
ببین تو را به کجا میبرد کجاوهی ابر
تو را که با مِه خوشبو بخور میگیری
عبور میکنی از پردهها، سپس خود را
پس از الک شدن از زیر تور میگیری
زمان اجازهی جان دادن از تو میگیرد
که از دو عقربه حق عبور میگیری
شبانهروز خدایان در اختیار تواند
تو هرچه را که بخواهی به زور میگیری
شعر و خوانش
#سحر_هادیان🌺
🌸🪸💐🪸🌸
#غزل💐
روی دنیا ببند پنجره را
تا کمی در هوای من باشی
چون قرار است بعد از این، تنها
بانوی شعرهای من باشی
چند بیتی به یاد تو غمگین
چند بیتی کنار تو لبخند
عصرها عشق میزند به سرم
تلخ و شیرینِ چای من باشی
من بخوانم تو سر تکان بدهی
تو بخوانی دلم تکان بخورد
آخرِ شعر ازخودم بروم
تو بمانی، صدای من باشی
من پُرم از گناه و آدم و سیب
از تو و عاشقانههای نجیب
نیتت را درست کن، این بار
جای شیطان خدای من باشی
با چه نامی تو را صدا بزنم؟
آی خاتون با شکوه غزل
«عشق» هر چند اسم کوچک توست
دوست دارم «شما»ی من باشی
کاش یک شب بهجای زانوی غم
شانههای تو بود در بغلم
در تب خوابها و حسرتها
کاش یک لحظه جای من باشی
شاید این بغض آخرم باشد
چشمهای مرا ندیده بگیر
فکر دیوانهای برای خودت
فکر چتری برای من باشی
بیت آخر همیشه بارانیست
هر دو باید به خانه برگردیم
این غزل را مرور کن هرشب
تا کمی در هوای من باشی
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم 🎧
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94