بابام اومده بهم میگه "بیا باهم بریم." گفتم نه الان زوده من نیم ساعت دیگه میرم.
خیلی جدی پشت چشم نازک کرد بهم گفت "خب حالا، خواستم یه افتخاری بهت بدم منو همراهی کنی." :)))))
الان دیگه فهمیدم خودپسند بودنم به کی رفته رسما :))))))

یه روز گرم و عجیب که رزای ابی و بنفش، کاغذای صورتی، خامه و شکلات خوشگلش کردن.

امشب 👈🏻 خونه 👈🏻 اسنپ
امشب فقط و فقط اسنپ.

هوس پیچیدن بوی کیک شکلاتی توی خونه رو کردم

تو این ایونت جدید گنشین انگاری یه روز از خواب بیدار شدی و با یه شاه و یه پری جنگل و یه قهرمان راه افتادی به سمت‌ماجراجویی تو یه دنیای انیمه‌ای. همینقدر واقعی و کیوت بنظر میاد.

وقتی ازش پرسیدن میخوای تو این دنیا کی باشی؟ گفت میخوام خوشحال باشم، خوشحال‌ترین ادم دنیا که توی کوله پشتیش پر از رویاهای مختلفه.

انیمه کوروکو نو بسکتو شروع کردم و واقعا باید بگم از نظر سرگرمی و دوست داشتنی بودن انیمه‌های ورزشی تو یه سطح دیگه‌‌ن ✨ >>>>

برای همه مردم دنیا خوشبختی به اندازه خوشبختی گربه سر کوچمون رو ارزو میکنم، همه اعضای ساختمون به سرپرستی گرفتنش. زیر افتاب میخوابه، از سایه درخت توت استفاده میکنه، غذا میخوره، از باد بهاری لذت میبره و گاهیم اجازه میده انسان‌های شیفته شده نازش کنن.

یه لیست از سوال‌هایی که فقط با پرسیدنشون انگار طرف مقابلو بغل کردید : م ๑’-ੈ میخوای تیکه اخر پیتزا مال تو باشه؟ د ๑’-ੈ دوباره کی میتونم ببینمت؟ م ๑’-ੈ میخوای به جاش بهت زنگ بزنم؟ د ๑’-ੈ دوست داری یکم بیشتر پیشت بمونم؟ م ๑’-ੈ میخوای هودی منو بپوشی؟ ب ๑’-ੈ باشه،…