تبلیغات:👇
@ava_tab
آدرس ما در پیام رسان روبیکا:
https://rubika.ir/khabar_fureii
آدرس ما در پیام رسان سروش:
https://splus.ir/khabar_furei
Last updated 6 days, 19 hours ago
ارتباط با ما
@Tasnimcontact
تبلیغات در تلگرام
@planagency
تبلیغات در اینستاگرام
@NardebaneHonar
اینستاگرام
instagram.com/TasnimNews_Fa
توییتر
twitter.com/TasnimNews_Fa
پیامرسانهای داخلی
@TasnimNews
ورزشی
@TasnimSport
جهان تسنیم
@JahanTasnim
Last updated 2 weeks, 1 day ago
اخبار اعتراضات
برای پیام های مهم: @bashoma
Last updated 2 months, 1 week ago
✴️❇️ اهمیت رای هوشمند با پیامدهای استراتژیک
✍️ ابوالفضل فاتح
در رقابت های سنگین و حیاتی و معنادار، رای هوشمند با پیامدهای استراتژیک اهمیت ویژه ای پیدا می کند. چه بسا رای دهنده الزاما طرفدار کاندیدایی نیست، رایش دائمی نیست. ممکن است یک بار رای بدهد یا یک بار رای ندهد، یا رایش در شرایط ایده آل فرد دیگری باشد، اما می داند اگر این بار رای ندهد، رای ندادن او، رای آوردن رقیبی است که هیچ تمایلی به او یا جریان او و پیامدهای انتخاب او ندارد،
این رویکرد در انتخابات کشورهای مختلف به ویژه از سوی جریانات "پروگرسیو" مشاهده می شود. همین امروز در بریتانیا بسیاری از مردم از جمله مسلمانان، رای هوشمند می دهند، تا پس از ۱۴ سال قدرت را از ید محافظه کاران بستانند،
این لزوما به معنی ایده آل بودن دیگران نیست، به معنی اهمیت ناکام گذاشتن محافظه کاران حاکم در این نوبت از دید مردم بریتانیا است، بر اساس برآوردها، جهان تا صبح فردا خبر این ناکامی محافظه کاران را خواهد شنید،
در ایران عزیز ما که با تراکم قدرت و ثروت در یک سو، و تراکم مظلوميت و محرومیت در سوی دیگر که اکثریت ملتند مواجه هست، و خطر آشفتگی ها و بی ثباتی و رنج مداوم مردم، روزافزون است، بهترین رویکرد، بازگشت به عدالت و انصاف از مسیر بر هم زدن تراکم ثروت و قدرت نا عادلانه در یک ضلع این جامعه سه ضلعی است،
نمی شود همه منابع را در اختیار طیفی با حمایت کمتر از بیست درصد مردم قرار داد، و فریاد مردم مردم سر داد،
باید به سوی توازن ملی گامی برداشت. فضای نامتعادل همان بار کجی است که به مقصد نمی رسد.
از این منظر به نفع همه رای دهندگان، حتی به نفع اصولگرایان و حتی خود آقای جلیلی است که ولو اگر کاندیدای ضلع سوم را باور ندارند، به ضلع سوم رای دهند، تا از غلظت و خشونت فضای سیاسی کاسته شود و سپهر سیاسی رنگ طیف دیگر و وسیعتری از مردم را به خود بگیرد،
اینک در هفته چهارم، فضا انتخاباتی تر شده است. مطابق انتظار سه هفته برای انتخاباتی شدن کشور، کافی نبود، اساسا انتخابات زمان بیشتری نیازمند است. در آمریکا کمپین ها یک ساله است،
هفته گذشته، نظرسنجی ها در تخمین میزان مشارکت خطا کرده بودند، اما در تشخیص روند و کاندیدای پیشتاز خطا نداشتند. در آخرین نظرسنجی های ملی تا پایان سه شنبه، آقای پزشکیان پیشتاز است، اما با توجه به دامنه خطای نظرسنجی ها، رقابت می تواند بسیار سنگین و قطبی و یا با فاصله نسبی باشد. فراموش نشود که یک رقیب از پشتیبانی آشکار تریبون ها و اهرم های سازمانی برخوردار است،
می دانیم گروهی به دلیل پیامک های دولتی روز انتخابات و تلاش ها برای مصادره رایشان منصرف شدند. این که آیا این تلاش ها و پیامک ها تکرار می شود، و آیا گروهی از رای دهندگان منصرف می شوند یا با هشیاری اعتنا نمی کنند، مهم است،
پیشی گرفتن کمپین چند هفته ای با بیش از ده ميليون رای از کمپین چند ساله، نشان دهنده ی عطش جامعه برای اصلاح و تغییر است. جمعی بسیار بزرگتر نیز رسما رای نداده اند که مواضع ایشان برای تغییر مشخص است،
در پایان این مسیر؛
هر جا که هستیم، چه رای می دهیم و چه رای نمی دهیم، سحرگاهان از خداوند خالق هستی طلب کنیم، آنچه خیر این دیار شرافت خیز و این مردم مظلوم و نازنین است، محقق سازد.
✅ #سیاست_شناسی
? @Politicology
*❇️*✴️ چگونه میتوانیم بدون تقلید یا تحت تاثیر فضا انتخاب کنیم که رای بدهیم یا رای ندهیم
✍** ابوالفضل رحیمی شاد
اگر نمیخواهید تقلید کنید چون این سیاستمدار، جامعه شناس، حقوقدان، زندانی و ...رای داد پس ما هم باید رای بدهیم یا چون اون سیاستمدار، جامعه شناس، زندانی، مادر دادخواه و .... رای نداد پس ما نباید رای بدهیم. و خودتان میخواهید تصمیم بگیرید حتما ادامه متن را بخوانید.
رای دادن نوعی تصمیم گیری است. تصمیم گیری روشهای مختلفی دارد که سه روش آن در رای دادن یا ندادن مورد استفاده است.
1️⃣ روش وابسته: در این روش تصمیم شما کاملا وابسته به تصمیم دیگران است. نوعی عملکرد انفعالی برای شخصیتهای کمتر مستقل.
این افراد لباس هم میخواهند بخرند بسته به نظر دیگری است.
2️⃣ روش احساسی: در این روش عواطف فرد تحریک میشود. مثلا فروشندگان کالاها اغلب سعی میکنند احساس و عواطف شما را به نحوی تحریک کنند. حالا با پخش یک موسیقی یا فیلم قدیمی، سرود جمعی و حماسی یا..
3️⃣ روش عقلانی: در این روش تصمیم گیرنده اول دقیقا مشخص میکند چه میخواهد (هدف) و بعد بررسی میکند چگونه می تواند آنرا به دست آورد نهایتا محاسبه هزینه و فایده میکند و اگر فایده بیشتر بود تصمیمش را عملی میسازد.
حالا برای رای دادن اگر نگاه کنید کی رای داد و کی رای نداد و از روی آن تصمیم بگیرید. چون هدف شما در آن دیده نشده و یا به دروغ اهدافی برای شما تعریف شده آخرش بی نتیجه و پشیمانی است (روش وابسته). اگر اشک شما جاری شود، مضطربتان کنند، ترس در شما ایجاد کنند، حاضر شوید قسم بخورید و شرف گرو بگذارید و .. شما احساساتی (روش احساسی) شدید حتما در کوتاه مدت پشیمان می شوید چون خبری از هدف شما نیست. اما اگر چند ساعتی خلوت کنید بعد روی کاغذ یا گوشی همراه چیزهایی که برای خودتان، خانواده و جامعه میخواهید را بنویسید. بعد ببینید در سی سال گذشته آیا اصلا برآورده شده است یا نه؟ اگر برآورده شده توسط کدام گروه و اگر برآورده نشده آیا این کاندیداهای جدید میتوانند برآورده؟ اگر نه که هیچ! اگر بله کدامشان؟ (روش عقلانی)
?️مثال خودم: من آزادی بیان میخواهم. حق انتخاب سبک زندگی برای جوانان، رفع فقر و کاهش نابرابری، سرکوب نشدن و از همه بدتر کشته نشدن معترضان، نبود رانت و فساد. رابطه عادی، صلح آمیز طبق استاندارد با همه کشورهای جهان، نبود افراد آتش به اختیار. رفع نظارت استصوابی و کنار گذاشتن سپاه و آخوند از سیاست و اقتصاد. از سی سال پیش به این طرف تمام آنچه من خواسته ام کمتر و کمتر شده است و تمام وعده دروغ بوده و عملی نشده.حداکثر گفتند ما خواستیم اما نذاشتند. پس من بدون توجه به اینکه چه کسی چه میگوید،میفهمم رای دادن مرا نه تنها به هدفم نزدیک هم نمیکند بلکه باعث میشود از فکر پیدا کردن روشی برای تغییر هم دور شوم. پس رای نمیدهم و در عوض سعی میکنم تا با پیدا کردن افراد همفکر (همان شصت درصدی که رای ندادند) برای تغییر به شیوه ای که ما را به هدفمان برساند تلاش کنیم. من میدانم تداوم این شرایط روزربه روز وضعیت مردم و کشور را بدتر و بدتر خواهد کرد. شما هم کاغذ بردارید و به همین روش شروع کنید. نه از جامعه شناس و زندانی و مادر شهید و مادر دادخواه و دوست و آشنا و رحیمی شادها که رای میدهند یا نمی دهند تقلید کنید و نه اسیر فضا و جو رسانه ها شوید. تصمیم به رای دادن یا رای ندادن را با روش عقلانی را امتحان کنید.
✴️❇️ جنگ که ترس نداره!
✍ حبیب رمضانخانی
سعید جلیلی: «عدهای ملت را از جنگ میترسانند! ببینید حماس چطور مقاومت میکند. تمام دشمن با همه توانش نتوانسته حماس را شکست دهد»
برای بسیاری از ایرانیان، همواره این سوال مطرح است که؛ جریان و اقلیتی که دنبال تقابل با دنیا و امتداد وضعیت فعلی هست، این مشی و تفکر تقابلی را تا کی و کجا می خواهند ادامه دهند؟
پاسخ سوال را می توان به وضوح در این سخنرانی جناب جلیلی، که در میان هوادارن خود برای تبلیغات ریاست جمهوری انجام داده، گرفت!
تا پای جنگ ویرانگر با دنیا و نابودی ایران و تبدیل شدن به الگوی نوار غزه و مصیبت مردمان آن دیار، جا برای امتداد این وضعیت و این تفکر هست!
این وسط، بیچاره مردم غزه که داغدار جان ها و سرزمین های رفته هستند و ذره ذره ویرانی سرزمین و نابودی نسل های خود را به چشم می بینند و نمی دانند برای جماعتی خارج از گود نشسته، آن وضعیت فلاکتبار، ابزار تبلیغی و تهییج توده ها شده است!
جماعتی که نوار غزه شدن و جنگ با دشمن را نه با هزینه و حضور خود، بلکه، بسان تحریم ها، به هزینه و رنج مردم نگون بخت ایران می خواهند!
*✴️*❇️ از جنگ میترسم
✍جعفر شیر علی نیا**
♈️امروز در ویدئویی دیدم که سعید جلیلی میگفت: «برخی ایران را از جنگ میترسانند.»
و بعد توضیح داد که قدرتهای بزرگ با همهی توان به جنگ گروه کوچک حماس آمدهاند اما نتوانستهاند هیچ غلطی بکنند.
و بعد دوباره گفت: «عدهای ملت ما را از جنگ می ترسانند؟»
*❓آقای جلیلی از حال و زندگی مردم غزه خبر دارید؟*
♈️این سخنان مرا به یاد یکی از یادداشت های چند سال قبلم انداخت که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید؛
جوانتر که بودم از جنگ نمیترسیدم و حتی مشتاق بودم که دوباره جنگی شکل بگیرد. ادبیات دفاع مقدس از جنگ تابلویی زیبا برایم رقم زده بود؛ تابلویی سرشار از معنویت، انسانیت، صفا و برادری در مسیری که انتهایش به بهشت ختم میشود. در این ادبیات به جای جنگ از عبارت دفاع مقدس استفاده میشود؛ چون «واژهی دفاع فاقد صراحت و خشونت و زنندگی جنگ است.»
♈️بعدها که پرسشهای کودکیام مرا به تحقیق بیشتر در جنگ کشاند و با سیاهیها، ویرانیها و تلخیهای جنگ آشنا شدم، دریافتم «یکی از مشخصههای اساسی ادبیات همانا مخفی کردن اسراری است که امکان دارد هرگز برملا نشوند.»
دیدم چگونه عملیاتهای پرتلفات و خسارتبار همچون پیروزیهای بزرگ در ذهنم جا گرفته است و دریافتم این ادبیات کلمات و ترکیبهای تازه و معانیِ متفاوتی دارد؛ «برای مثال در ادبیات دفاع مقدس، شکست و سازش و مصالحه وجود و وجاهت ندارد.»
♈️بعد که مطالعات تخصصی را در حوزهی جنگ پیگیری کردم دریافتم چه مقدار اطلاعات متناقض و اشتباه در کتابهای ادبیات دفاع مقدس وجود دارد و بعدتر بود که فهمیدم «وظیفهی ادبیات ارائه و بیان حالتها و کیفیتهای عاطفی است... ادبیات ربطی به واقعیت ندارد و راست و دروغ بودن در آن بیمعناست. ادبیات نمیخواهد گزارشگر وقایع، راست یا دروغ یا حق و باطل باشد، تفاوت علم و ادبیات در اینجاست.»
♈️بهتدریج جنگ برایم به یکی از وحشتناکترین رویدادها بدل شد و دریافتم نترسیدنم از جنگ محصول گرفتاری در عاطفهها بوده؛ «هرگاه عواطفِ برخاسته از شعورِ نیمآگاه و آگاه از دری وارد شوند، اندیشه و خردِ آگاه از دری دیگر خارج میشود.» دیدم که مشتاق بودن برای جنگی دوباره چقدر نامعقول است و «ادبیات میتواند هرچیزی را که معقول مینموده نامعقول کند، از آن فراتر رود، آن را به گونهای متحول کند که مشروعیت و کفایت آن را در معرض تهدید قرار دهد.»
♈️ادبیات دفاع مقدس، شجاعت و نبردِ ستودنی رزمندههای عزیزِ ایرانی در خلیجفارس با آمریکاییها در سالهای پایانی جنگ را روایت میکرد اما چندان از صدها میلیون دلار خسارت عملیاتهای تلافیجویانهی آمریکاییها در نابودی سکوهای نفتی ایران نمیگفت.
♈️از برخی کاستیها و اشتباهات عجیب در سالهای جنگ احساس سرخوردگی به آدمی دست میدهد اما آثار ادبی برخی آرزوهای دستنیافته را دستیافته نشان میدهند و «سرخوردگیهای حاصل از تجربههای عینی تاریخی» را از میان میبرد و «با بیحس کردن عصبهای آگاهی به تسکین درد کمک میکند.» و غلبهی شناخت ادبی بهتدریج «ضرورت و اهمیت شناخت خردورزانه دربارهی جنبههای متنوع این پدیده و ماهیت آن را نفی و مسیر آن را مسدود میکند یا ناموجه و ناممکن جلوه میدهد.»
♈️حالا این روزها کاملا از جنگ میترسم؛ حتی اگر انتهایش پیروزی باشد، چون این پیروزی به قیمت فدا شدن و ویرانی بسیاری از زندگیهاست که شاید هیچگاه فرصت بازسازیاش فراهم نشود. اما میدانم که هنوز بسیاری از دریچهی همین ادبیات دفاع مقدس جنگ را میفهمند و مشتاق جنگند.
?مقصود از ادبیات در این یادداشت، ادبیاتی است که اغلب در ایران به عنوان ادبیات دفاع مقدس شناخته میشود.
?حاتم قادری:
?حاکمیت از رای ندادن مردم میترسد و این ترس را میشود احساس کرد بنابراین هر از گاهی این حاکمیت است که بامهندسی ذهن ،جامعه را از ایجاد این ترس در دل حاکمیت دور میکند
?از رأی آوری آقای جلیلی نترسید، ترس را در زمان احمدی نژاد و رئیسی هم حقنه کردند
?اگر آقای پزشکیان پنج تعهد مشخص بدهند و بعد بگویند اگر نتوانستند اجرا کنند چهار ماه دیگر استعفا می دهند و معترض می شوند من هم بعد از چهل سال به ایشان رأی می دهم
✳️✴️ دروغ و اقتصاد: تار و پود یک رابطه مخرب
✍محمدرضا حاجیان
دروغ و اقتصاد، دو مقوله به ظاهر مجزا، اما در واقع به شدت در هم تنیده هستند. دروغ، مانند تار عنکبوتی ظریف، میتواند در تار و پود اقتصاد نفوذ کند و به اعتماد، ثبات و کارایی آن آسیبهای جبرانناپذیری وارد کند.
⬇️ پیامدهای دروغ در اقتصاد:
⭕️کاهش اعتماد: دروغ، اعتماد سرمایهگذاران، مصرفکنندگان و فعالان اقتصادی را از بین میبرد. این بیاعتمادی، مانع از سرمایهگذاری، نوآوری و رونق اقتصادی میشود.
⭕️ایجاد ناکارآمدی: دروغ، اطلاعات نادرستی را به بازار تزریق میکند. این اطلاعات نادرست، تصمیمگیریهای اقتصادی را مختل میکند و به ناکارآمدی در تخصیص منابع میانجامد.
⭕️افزایش ریسک: دروغ، ریسکپذیری را در اقتصاد کاهش میدهد. فعالان اقتصادی در فضایی که دروغ حاکم است، تمایل کمتری به ریسکپذیری و سرمایهگذاری بلندمدت دارند.
⭕️رشد فساد: دروغ، زمینه را برای فساد اقتصادی فراهم میکند. در فضایی که دروغ و فریب رواج دارد، رشوهخواری، سوءاستفاده از قدرت و دیگر رفتارهای فسادآلود به راحتی رخ میدهد.
⭕️بیثباتی اقتصادی: دروغ، ثبات اقتصادی را به خطر میاندازد. انتشار اخبار دروغ و شایعات، میتواند به نوسانات ناگهانی در بازارهای مالی و بروز بحرانهای اقتصادی منجر شود.
⬇️ نمونههایی از دروغ در اقتصاد:
?اغراق در آمار و ارقام اقتصادی:
دولتها یا شرکتها ممکن است برای فریب مردم یا سرمایهگذاران، آمار و ارقام اقتصادی را دستکاری یا اغراقآمیز ارائه کنند.
?پنهانکاری اطلاعات: پنهانکاری اطلاعات مهم اقتصادی، مانند مشکلات مالی یک شرکت یا وضعیت واقعی تورم در یک کشور، میتواند به ضرر مردم و فعالان اقتصادی باشد.
?انتشار اخبار جعلی و شایعات:
انتشار اخبار جعلی و شایعات در فضای مجازی، میتواند به بیثباتی در بازارهای مالی و بروز ناآرامیهای اقتصادی منجر شود.
⬇️ راهکارهای مقابله با دروغ در اقتصاد:
?افزایش شفافیت: شفافیت در ارائه اطلاعات اقتصادی، از جمله انتشار آمار و ارقام دقیق و به روز، میتواند به اعتماد عمومی و کارایی اقتصادی کمک کند.
?تقویت سواد اقتصادی: افزایش سواد اقتصادی مردم، به آنها کمک میکند تا در برابر اخبار جعلی و شایعات مقاومتر باشند و تصمیمات اقتصادی آگاهانهتری اتخاذ کنند.
?اعمال قوانین و مقررات: وضع قوانین و مقررات سختگیرانه برای مقابله با انتشار اخبار جعلی و فریب اقتصادی، میتواند به حفظ سلامت و ثبات اقتصادی کمک کند.
در پایان، باید به یاد داشت که دروغ، آفت اقتصاد و جامعه است. برای داشتن یک اقتصاد سالم و پویا، باید با دروغ مبارزه کرد و به صداقت و شفافیت در همه سطوح اقتصادی و اجتماعی پایبند بود.
منبع: AI
?✴ حکمرانی غلط و گذر از فساد سیستماتیک
محمدرضا یوسفی
یکی از موانع جدی جهش تولید، فساد اقتصادی است.
هر چقدر فساد گستردهتر باشد، توسعه امکان ناپذیرتر خواهد شد.
شاید بتوان گفت، مهمترین مانع توسعه برای کشورهایی نظیر ما همین فساد است.
⛔فساد از سطوح مختلفی برخوردار است که شامل فساد فردی، فساد سازمان یافته، فساد سیستماتیک، فساد ساختاری و در نهایت فساد سیستمی می شود.
فساد به ویژه در دوران معاصر، سازمان یافته است که به صورت باندی هماهنگ، انجام می شود. وقتی در مواجهه با فساد سازمان یافته، برخورد لازم صورت نگیرد، این باندها گسترش می یابند و در سطح کشور سایه خود را پهن می کنند.
در این صورت بستر فساد سیتماتیک فراهم شده است.
⛔در فساد سیستماتیک، دیگر بحث از باندهای سازمان یافته و فاسد نیست.
در این نوع فساد، سیستم دچار کارکرد معیوب شده و به صورت خودکار نمی تواند فساد را از میان بردارد.
از این رو، فساد در حال انتشار و گسترش خواهد بود، به گونه ای که مواجهه با آن، به صورت فردی ممکن نبوده و باید عزمی استوار از سوی نظام، در برخورد با آن صورت گیرد.
فساد سیستماتیک چهار نشانه دارد.
◀اول، تکرار دائمی فساد؛
◀دوم، جابجایی دائمی فساد از جایی به جایی دیگر یا از زمانی به زمان دیگر یعنی فساد را در سازمان ها و در زمانهای مختلف می توان مشاهده کرد؛
◀سوم، بروز فساد در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک تک افراد.
این امر بدین معناست که هنوز فساد به اکثر یا تمامی سیستم سرایت نکرده است و انسانهای سالم در سیستم وجود دارند.
◀چهارم، فقدان سازوکار خوداصلاحی در سیستم و به جای آن، مبارزه با فساد در شکل برخورد با فرد رسواشده خود را نشان می دهد.
⛔⛔هر گاه نظام اراده جدی برای مبارزه با فساد سیستماتیک نداشته باشد، فساد از این مرحله عبور کرده و مبارزه با آن بسیار سخت تر و خطرناک تر می شود.
دادگاه های غیر علنی، اطلاعات غیرشفاف و قطره چکانی از دادگاه ها، عدم تمایل به شفافیت در توزیع قدرت و ثروت در جامعه، حکایت از عدم عزم برای مبارزه با فساد می کند.
⛔نورث به مرحله ای از فساد اشاره می کند که به آن فساد ساختاری می گوید.
در این مرحله، فساد به یک نهاد تبدیل شده و قواعد بازی سیاست، آلوده شده است. رشوه جزیی لاینفک از نظام اداری می شود.
شرط ارتقاء و ورود به عرصه سیاست؛ آلودگی، وابستگی و حامیگری است.
در این مرحله لایه های مختلف حکومت از گروههای فاسد حمایت کرده و چشمان خود را بر آنان می بندد.
⛔آخرین نوع فساد، فساد سیستمی است که علاوه بر سازوکارها، آدمها هم فاسد می شوند.
⛔ مدتی است که نشانه های فساد سیستماتیک در ایران آشکار شده است. از آنجا که متاسفانه هیچ اراده و عزمی در مبارزه با آن حس نشده و نمی شود.
اکنون، نشانه های گذر از فساد سیتماتیک نیز ظاهر شده و ایران در حال گذر از این نوع فساد است.
مصاحبه برخی نمایندگان از درخواست رشوه برای تایید صلاحیت گرفته تا پیشنهاد 150 تا 200 میلیاردی جهت انجام یک مصاحبه برای توقف اتومبیل های وارداتی، اتهام های فساد مالی افراد شاخص سیاسی و عدم انکار و پیگیری قضایی و.... حکایت از عبور می کند.
⛔بی حسی نظام قدرت نسبت به پدیده فساد نیز نشانه دیگری است.
کافی است به مواردی مانند نحوه مواجهه با جریان موسوم به سیسمونی، موسسات خیریه و عمومی رانت خوار، فولاد مبارکه، دبش، و همین مورد اخیر ازگل و موارد مشابه نگاهی شود و نحوه واکنش حکومت به آن مورد توجه و تامل قرار گیرد.
⛔دیگر نمی توان نام این را فساد سیستماتیک گذارد، این ورود به مرحله پسا فساد سیتماتیک است و نشانه آن بی حسی و بی اهمیتی فسادهای آشکار شده برای حاکمیت است.
بی حسی نشانگر دنیای متفاوت و ارزشهای جابجا شده در میان مقامات نسبت به مردم است.
?مبارزه با فساد یک فرایند چند مرحله ای است.
یکی از مهمترین سیاست گذاری ها در این زمینه، ایجاد شفافیت در تمامی عرصه ها که مهمترین آنها، شفافیت در جریان تخصیص منابع ثروت و قدرت در کشور است.
✴️❇️ شوروی چرا و چگونه به قهقرا رفت؟
✍رضیالدین طبیب
در پایان سده قبل هیچ کشوری در دنیا به قدر «شوروی» دچار رکود اقتصادی و تصلب ایدئولوژیک نبود. در عالیترین سطحِ قدرت، احدی به دیگری اعتماد نداشت و اختلاس، دزدی، رانت، دروغگویی و شوآف سیاسی بیداد میکرد.
بوروکراسی «پیرسالارانه»اش، شوروی را به یکی از بیخاصیتترین و متعفنترین نظامهای اداری دنیا مبدل کرده بود؛ صاحب منصبان از ارشدش گرفته تا محلی، تا زمان مرگ در پستهایشان حضور داشتند.
⭐️در سراسر نظام دولتی هیچکس کاری نمیکرد چـون نه هیچ طرح و ابتکاری وجود داشت، نه ارادهای برای فعالیت مفید و سازنده وجود داشت و نه از مبتکرین و ایدهپردازان حمایت و قدردانی میشد. آن کارگزاران مدام پیر و پیرتر میشدند و تنها مردانی در آستانه مرگ، بر شوروی حکـومت میکردند!
◀️شاید بپرسید: خب پس چرا حکومتی تا این حد نابود و ناکارآمد ٧٠ سال سرپا ماند و یک تنه برای "حریف" گردنکلفتی کرد و نامش لرزه بر اندام غربیان میانداخت؟!
⭐️روسیه از نظر منابع انرژی از نفت، گاز و فلزات گرفته تا اورانیوم و سنگهای قیمتی صاحبِ مقامِ نخست در دنیاست و همین ثروت بیکران بود که به حکومت ناکارآمد و تبهکار شوروی اجازه داد به مدت ٧٠ سال به حیات خود ادامه دهد و سخاوتمندانه این کشور غنی را در راه "انقلاب، سوسیالیسم و گردنکشی" مصرف کند!(دقیقاً فعل صحیحش "مصرف کردن کشور" است!)
رهبران شوروی برای تبدیل شدن کشورشان به قبله سوسیالیسمِ جهان، هرچه در اختیار داشتند و یا به دستشان میرسید تاراج، حیف و میل و نابود میکردند: از دریا و محیط زیست گرفته تا چاه نفت و اموال عمومی.
⭐️ولی تنها دغدغه آنها از صبح تا شام_نه ساختن و آباد کردن کشور و رفاه ملت_ که دشمنی ایدئولوژیک احمقانه با "غرب" ، ماجراجوییهای اتمی و مسابقۀ تسلیحاتی با آمریکا بود! البته اعداد و ارقام روی کاغذ میگفت که شوروی بزرگترین نیروی نظامی جهان(ارتش سرخ)را در اختیار دارد؛ همان ارتش ترسناکی که حالا بقایایش در اوکراین در حال جنگ است و واقعاً و بدرَقَم حیثیتش بربادرفته!
چون از همان بدو تأسیس نظام سیاسیشان، کار مملکتداری و حکمرانی خود را روی ایدئولوژی، خبرچینی، هیجان، انقلابیگری، بیاعتمادی و جمود اندیشه بنيان نهاده بودند، بیآنکه خودشان بدانند یا حتی بخواهند هرچه طرف مقابل میگفت بلافاصله در ذهنشان ترجمانی واژگونه مییافت:
"تعامل" را سازش کردن
"مذاکره" را تسلیم شدن
"سیاستورزی" را ابراز ضعف کردن
"همکاری" را خیانت کردن
"هیجانزدگی" را شجاعت داشتن
"استقلالنظر" داشتن را توطئهورزی و
"عقلانیت" را بیایمانی و الحاد به آرمان انقلاب تلقی میکردند.
اما همان شوروی قَدَر قدرت بعد از سقوط مبدل شد به کشوری مقروض و گورستانی متروک و مملو از هزاران تانک و هواپیمای جنگی بلااستفاده که میشد آشکارا آنها را در سرتاسر خاک روسیه و سایر جمهوریهای اقماریاش از قرقیزستان تا بلاروس تماشا کرد. تجهیزات نظامی گسترده و گرانقیمتی که نه هیچ مشتری سخاوتمندی پیدا میشد تا شوروی را از مرگ اقتصادی عنقریبش نجات دهند و نه حکومت وقت توان حفظ و پرداخت هزینۀ سنگین نگهداری از آنها را داشت.
آن زرادخانهها فوق سری و پایگاههای نظامی دیگر به گورستانهایی مبدل شده بودند که آینۀ تمام نمایی از انحطاط و سقوط یک ایدئولوژی کور و عقیم بودند. گورستان آرزوهای مردم بینوایی که به امید دستیابی به آزادی، دموکراسی، زمین و غذای بیشتر با «انقلاب» از تزارها عبورکردند، اما فرجام کارشان به ظهور حکومتی خونریز، مستبد و زباننفهم انجامید که جز آرمانهایی نظیر آزادی و دموکراسی و برابری، اقتصاد و نان آنها را در چشم برهم زدنی از دستشان ربود.
✴️❇️ خشکه مقدّسها بدترین جنایتکاران
به طور کلی افرادی که به دین میگروند و سپس بیرون میروند از افرادی که از اول گرایش پیدا نکردهاند خشنتر و ضد انسانتر میشوند؛ زیرا دین به حکم نیروی عظیم خود همه عواطف دیگر انسانی را تحتالشعاع قرار میدهد و اگر رفت همه آنها را که در خود هضم و جذب کرده بود نیز با خود میبرد. این است که افرادی که زمانی متدین بوده و سپس بیدین شدهاند از بیدینهای اوّلی خشنتر و بیعاطفهتر و خطرناکتر میشوند.
اما خطرناکتر از این طبقه، متدینان منحرفشده و کجسلیقه خشکه مقدساند. این طبقه علاوه بر اینکه عواطف انسانیشان تحتالشعاع عاطفه دینی قرار گرفته و از تأثیر مستقل افتاده، نیروی دین به حکم اینکه منحرف شده اثر خود را نمیبخشد و از آن طرف چون زائل نشده و به صورت انحرافی کار میکند به همان قدرت که مقتضای نیروی دین است فعال است. اینها دیگر از هر سبع خطرناکتر و وحشتناکترند.
تاریخ نشان میدهد که بیرحمانهترین جنگها، کشتارها، زجر و شکنجهها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. بزرگترین نمکنشناسیها را اینها انجام میدهند زیرا «یحْسَبونَ انَّهُمْ یحْسِنونَ صُنْعاً». جنگهای صلیبی، جنگهای خوارج، حتی فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است.
◀️مرتضی مطهری/پاسخهای استاد به نقدهایی بر کتاب مسئله حجاب، ص۷۵-۷۴
✴❇ **چرا ایران ثروتمند اینقدر فقیر شده؟ و شاهد مرگ تدریجی سرزمین مادری هستیم ؟
✍️امیر دبیریمهر**
♈️شاخصهای مطلوب اقتصادی در ایران از زبان بغضآلود دکتر مسعود نیلی اقتصاددان برجسته و دلسوز ایرانی که بخاطر حکمرانی نامطلوب و سیاستهای غلط، تحقق نیافته و کودکان زبالهگرد و اسیبهای اجتماعی و کولبری و….نتیجه این ناکارآمدی است. آنچه ایران شایسته آن است و کشور ثروتمندی مثل ایران با رتبه دوم در منابع گاز و رتبه چهارم ذخایر نفت استعداد آن را دارد عبارت است از:
♈️تولید ناخالص ملی ١٢٠٠ میلیارد دلاری
صادرات ٣۵٠ میلیارد دلاری
بودجه ٢۵٠ میلیارد دلاری
تورم ٣درصدی
رشد اقتصادی ۵ درصدی
♈️ابران به تنهایی استعداد و زمینه رقابت اقتصادی با امارات و ترکیه عربستان وقطر را دارد اما امروز در حوزههای رقابتی با هیچکدام توان رقابت ندارد.
♈️اما افسوس که واقعیات حاکم بر اقتصاد و معیشت مردم بسیار دردناک تر از این است و دردناکتر اینکه برخی میگویند تا قله پیشرفت یک گردنه بیشتر باقی نمانده!؟ و این شعارهای توخالی و بی «اساس و سند بیش از هر چیز اینده را ترسناک میکند.
تبلیغات:👇
@ava_tab
آدرس ما در پیام رسان روبیکا:
https://rubika.ir/khabar_fureii
آدرس ما در پیام رسان سروش:
https://splus.ir/khabar_furei
Last updated 6 days, 19 hours ago
ارتباط با ما
@Tasnimcontact
تبلیغات در تلگرام
@planagency
تبلیغات در اینستاگرام
@NardebaneHonar
اینستاگرام
instagram.com/TasnimNews_Fa
توییتر
twitter.com/TasnimNews_Fa
پیامرسانهای داخلی
@TasnimNews
ورزشی
@TasnimSport
جهان تسنیم
@JahanTasnim
Last updated 2 weeks, 1 day ago
اخبار اعتراضات
برای پیام های مهم: @bashoma
Last updated 2 months, 1 week ago