امین پورصادقی

Description
https://t.me/NEDAYE_IMAN1
We recommend to visit


‌بزرگ ترین‌ چنل کارتووووون و انیمهه ?
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
‌‌
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot

Last updated 1 month, 3 weeks ago

وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️

Last updated 1 year, 2 months ago

⚫️ Collection of MTProto Proxies ⚫️

?Telegram?
Desktop v1.2.18+
macOS v3.8.3+
Android v4.8.8+
X Android v0.20.10.931+
iOS v4.8.2+
X iOS v5.0.3+


? تبليغات بنرى
@Pink_Bad

? تبلیغات اسپانسری
@Pink_Pad

Last updated 1 month, 1 week ago

4 weeks ago

۲۷ جمادی الآخر

وفات علامه شوکانی

شیخ علامه و امام بزرگ و مجتهد مطلق، قاضی القضاة یمن، یکی از مجتهدان حافظ و شیخ الاسلام زمانش، محمد بن علی بن محمد بن عبدالله شوکانی ِصنعانی؛ وی در ماه ذي القعده‌ی سال ۱۱۷۲ در شهر "هجرة شوکان" متولد شد که شهری کوچک در فاصله‌ی کمتر از یک روز با صنعاء و به مساحت ۳۰ کیلومتر مربع بود. در یمن جاهای مختلفی وجود دارد که همگی شوکان نام دارند.

شوکانی در خانه علم و دیانت و عفاف پرورش یافت و این پدرش بود که او را در مسیر علم شرعی قرار داد و او در مجالس علما و پیشوایان معروف وقت نشاند و او را وقف تحصیل علم نمود. پدر شوکانی نسبت به او حسن ظن داشت. شوکانی حافظه‌ و صبر عجیبی در شنیدن علم و نشستن در مجالس علمی و در برابر شیوخ و استادان و پیشوایان نشان داد و در فنون و علوم مختلف تبحر یافت و به اجازه‌نامه‌های زیاد و سندهای عالی دست یافت. و به این ترتیب در فقه و تفسیر و حدیث و اصول مهارت یافت. و علم و دانش را از بزرگترین علمای دورانش فراگرفت که همگی او را ستایش می‌کردند و به نبوغ و ذکاوت و پیشگامی او تصریح داشتند. در این میان کسی که بیشترین تاثیر را در او داشت، علامه صنعانی ملقب به امیر بود.

علی رغم اینکه شوکانی در مذهب زید بن زین العابدین از اهل بیت تفقه نمود که مذهب رایج و معتمد در یمن بود و حکومتش در آن زمان در دست امامان و پیشوایان زیدی بود، اما شوکانی در مطالعه‌ی حدیث نبوی تبحر یافت و به یکی از حفاظ کبار تبدیل گشت. و همین جمع نمودن میان کسب و مطالعه‌ی فقه زیدی و فقه اهل حدیث، منجر به آن شد که افسار تقلید را از خود جدا کند و به مرتبه‌ی اجتهاد آراسته شود.

وی کتاب "السیل الجرار المتدفق علی حدائق الازهار" را تألیف کرد و در آن به شدت بر مذهب زیدیه حمله نمود و بسیاری از مسائل آن را که اصل و دلیلی نداشتند، ابطال نمود و مسائلی را که موافق با اصول و مقید به دلایل بود تایید نمود؛ این مساله باعث شد تا معاصران وی که اغلب آنان از مقلدان و متعصبانِ اصول و فروع زیدیه بودند، یکپارچه علیه او بپاخیزند، چنانکه پیش‌تر علیه استاد او امیر صنعانی بپاخاستند و پیش از آن دو علیه ابن الوزیر. به این ترتیب با سلاح برهان و دلیل با آنان مواجه شد که او را به ویران نمودن مذهب اهل بیت و دشمنی با آنان متهم کردند؛ ولی هرگز چنین نبود، بلکه وضعیت هرکسی که برای باز نمودن باب اجتهاد و رها نمودن تقلید تلاش کند، چنین است. شوکانی عقیده‌ و باور خود را در رساله‌اش با عنوان (التحف بمذهب السلف) بیان نموده است و به این ترتیب وی در عقاید بر مذهب سلف می‌باشد.

اما در مورد تألیفات و تصنیفات او باید گفت که به صد تألیف می‌رسند و حاوی فنون مختلفی هستند و چنان به شهرت و قبولی رسیدند که برای هیچیک از معاصران او میسر نشد. تألیفات او در نهایت حُسن و دقت است. از مشهورترین تألیفات او عبارتند از:
نیل الاوطار والسيل الجرار، تحفة الذاکرین، شرح الصدور، التحف في مذهب السلف، تفسیر مشهور فتح القدیر، وبل الغمام.
و سایر کتاب‌ها و رساله‌هایی که اغلب آنها در باب فقه است که محبوب‌ترین فنون نزد شوکانی بود. وی در ۲۷ جمادی الآخر سال ۱۲۵۰ هجری از دنیا رفت.

مقدمة كتاب البدر الطالع ص5، نيل الأوطار (1 /4ـ8).
ترجمه: امین پورصادقی

4 weeks, 1 day ago

۲۶ جمادی الآخر

وفات کافور اخشیدی

صاحب مصر و حاکم آن، استاد خدوم، برده‌ای آقا، ابوالمسک کافور الاخشیدی؛ یکی از والا همتان بود، از آنان که اراده‌ای قوی دارند. خود بجا رسیده بود نه با افتخار به پدران؛ کوچک بود که در مصر، با وصف برده‌ی سیاه خدمتکار فروخته شد. و همچنان دست به دست می‌شد تا به خدمت اخشید صاحب مصر رسید که خوش‌رای و نظری و کفایت و شجاعت خود را در موقعیت‌های زیادی نشان داد و سبب شد تا توجه آقایش اخشید به او جلب شود. به این ترتیب به تربیت و پرورش او پرداخت تا یکی از فرماندهان بزرگ او شد که به او وظیفه‌ی جنگیدن با سیف الدولة را محول نمود که بر او پیروز شد و این پیروزی باعث شد تا اخشید به او ارتقای درجه دهد و او را معلم فرزندش گرداند درحالی‌که ولی عهد او "انوجور" بود.

جایگاه کافور در ایام انوجور همچون گذشته بود اما پس از وفات انوجور در سال ۳۴۹ هجری حکومت کامل او بر مصر آغاز شد و به این ترتیب کافور تنها حاکم سرزمین مصر گردید. و از این جهت همچون خلیفه‌ی عباسی المطیع لله بود.
کافور شخصیتی با هیبت و سیاس و زیرک و بردبار و بخشنده و با حیا داشت. هوش و ذکاوت او با عقل و ذکاوت بسیاری از فرماندهان و حاکمان وقتش برابری می‌کرد. دامنه‌ی نفوذ او چنان افزایش یافت که بر منابر شام و مصر و حرمین و مرزها برای او دعا می‌شد. نسبت به مصالح مسلمانان بسیار پی‌گیر بود و همه‌ی اینها را در کنار عبادت و تهجد و توجه به جهاد و اخبار و علوم داشت. در وقتی بسیار حساس بر مصر و شام حکومت می‌کرد، در شرایطی که فاطمیان به شدت در مصر و شام طمع کرده بودند و تلاش‌های پرتکراری برای تسلط بر مصر داشتند، اما کافور با زیرکی و حسن تدبیر و مدارا سد استواری در برابر فاطمیان بود. کافور از خون ریختن خودداری می‌کرد و نسبت به اموال و آبروی مسلمانان غیرت داشت.
وی در ۲۶ جمادی الآخر سال ۳۵۷ هجری از دنیا رفت و با وفات او مقاومت فروپاشید و فاطمیان بر مصر تسلط یافتند.

سير أعلام النبلاء (16 /190)، وفيات الأعيان (4 /99)، الكامل في التاريخ (7 /302)، البداية والنهاية (11 /283)، النجوم الزاهرة (4 /10)، شذرات الذهب (3 /21)، حسن المحاضرة (1 /597)، المنتظم (7 /50).
ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

۲۵ جمادی الآخر

نبرد کوت العمارة

در ۲۵ جمادی الآخر ۱۳۳۴ هجری مصادف با ۲۹ آوریل ۱۹۱۶ میلادی، ارتش عثمانی در نبرد کوت العمارة خسارت سنگینی به نیروهای انگلیسی در عراق وارد نمود و توانست یک لشکر انگلیسی را به طور کامل اسیر کند که متشکل از ۱۳هزار سرباز و افسر بود.

ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

۲۴ جمادی الآخر

تظاهرات الاقصی

تظاهرات بزرگی که همه‌ی اهالی قدس در آن شرکت داشتند و اینگونه مخالفت و اعتراض خود با نظام و قوانین عرفی ظالمانه‌ای را نشان دادند که حکومت انگلیس بر اهل فلسطین واجب کرده بود و مانع تبرعاتی شده بود که مسلمانان از اقصی نقاط دنیا برای اهل فلسطین جمع کرده بودند. این درحالی بود که کمک‌های اروپایی و آمریکایی به رژیم صهیونیستی سرازیر بود.

این تظاهرات از مسجد الاقصی و در روز جمعه مصادف با ۲۴ جمادی الآخر ۱۳۲۵ هجری-۱۳ اکتبر ۱۹۳۳ میلادی بعد از نماز آغاز شد و نصرانی‌های شهر هم با آنان شرکت داشتند. این تظاهرات را موسی کاظم الحسینی رهبری می‌کرد که در سن ۹۰ سالگی عمرش بود. و به این ترتیب انگلیس تظاهرکنندگان را به گلوله بست و به خشونت متوسل شد و درنتیجه سی و سه جوان کشته شدند و ده‌ها نفر زخمی شدند و ضربه‌ای به سر رهبری این تظاهرات شیخ موسی کاظم الحسینی وارد کردند که زخم عمیقی برداشت و در اثر آن بعد از چند هفته از دنیا رفت. و اینگونه انگلیس اهداف خود را در مورد فلسطین ثابت نمود و پس از آن انتفاضه‌ی ویرانگر فلسطینی از حیفا آغاز شد.

جهاد شعب فلسطين ص170، الطريق إلى بيت المقدس (2 /87).
ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

♦️احکام مربوط به تبریک گفتن اعیاد مسیحیان به آنها1️⃣ تبریک گفتن به #مسیحیان به مناسبت افترای میلاد پسر الله جایز نیست هرچند آنها عید اسلامی را به ما تبریک بگویند .. چراکه احکام الله متعال بر مبنای مبادله نیست .. به همین دلیل این حق برای تو وجود ندارد که بتی را تعظیم کنی چون بت پرستی همراه تو به مسجد می آید.

2️⃣ روز میلاد مسیح مشخص نیست و ثابت نشده است و در این زمینه تا به امروز میان #ارتدکس و #کاتولیک اختلاف است .. آنها کتاب خود را حفظ نکردند چه برسد به اینکه میلاد صاحب کتاب را حفظ کرده باشند.

3️⃣ تقریبا اتفاق نظر وجود دارد بین پدران کلیسا و مورخین آنها که میلاد مسیح به صورت رسمی، پس از گذشت سه قرن از میلاد تعیین شده است .. و مشخص شدن آن تقریبی بوده نه اینکه روزی ثابت و دقیق باشد.

4️⃣ مسیحیان در میلاد مسیح، پسر الله بودن مسیح را یادآور می شوند. «وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً * لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدّاً * تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدّاً» [مریم: 88-90] «و [مشرکان] گفتند: «[الله] رحمان، فرزندی [برای خویش] برگزیده است. به راستی [با این ادعا] چیزی بسیار زشت [به میان] آوردید! از این [سخن کفرآمیز،] نزدیک است آسمانها از هم بپاشد و زمین بشکافد و کوهها در هم بشکنند و فروریزند».

5️⃣ مسیحیان راهبان خود را از زن و فرزند پاک و منزه می دانند و این موارد را به الله نسبت می دهند. او تعالی پاک و منزّه است و از آنچه آنان می‌گویند، بسی برتر است.

6️⃣ لازمه ی ازدواج با اهل کتاب تبریک گفتن عید آنها نیست؛ چنانکه ازدواج با دختر قاتل پدرت جایز است اما شادی به مناسبت قتل را نمی پذیری؛ خوشحالی به مناسبت ولادت پسر الله - از نگاه آنان - چنین است.

7️⃣ به اتفاق مذاهب اربعه، تبریک گفتن #کریسمس به مسیحیان جایز نیست؛ و دیدگاه مخالفی در این مساله ندیدم مگر در همین معاصر؛ که البته اقوالی هستند که ارزش اعتنا ندارند.

8️⃣ تحریم تبریک گفتن عید مسیحیان به آنها مانند عید میلاد به معنای رفتار تند و همراه با خشونت با آنان نیست؛ بلکه عوام آنها با اسلوبی نرم و ملایم به اسلام دعوت می شوند و از این طریق دل شان به دست آورده می شود تا در حقیقت این "رب متولد شده" بیشتر تامل کنند.

9️⃣ به اتفاق برای مسلمان جایز نیست در اعیاد دینی مشرکان حضور یابد؛ اینکه الله متعال می فرماید: «وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» مراد از "زور" در اینجا عید آنان است؛ دیدگاه ابوالعالیه و طاووس و ابن سیرین از میان علمای #سلف همین است.

? علما بر تحریم حضور در اعیاد دینی مشرکان اجماع دارند؛ علمایی چون #مالک و #ابوحنیفه و #شافعی و #احمد؛ #ابن_قیم در کتابش "احکام اهل الذمة" و دیگران به این اجماع تصریح کرده اند.

1️⃣1️⃣ #صحابه حضور در عید مشرکان و تبریک گفتن اعیاد دینی شان را به آنها، جایز نمی دانستند. عمر بن خطاب می گوید: (اجتنبوا أعداء الله في عيدهم): «از دشمنان الله در روز عیدشان دوری کنید». بیهقی با سند صحیح روایت کرده است.

?شیخ عبدالعزیز طریفی
✍️ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

♦️حکم جشن گرفتن و تبریک گفتن و تبادل هدایا به مناسبت عید میلاد مسیح و نو شدن سال

علمایی که قول‌شان معتبر بوده، اجماع کرده‌اند جشن گرفتن عید میلاد و سایر أعياد غیر مسلمانان جایز نیست، چنانکه تبریک گفتن به این مناسبت‌ها و تبادل هدایا و شیرینی‌جات در این أعيادِ مخصوص غیر مسلمانان جایز نیست.

برخی تساهل به خرج داده و جشن می‌گیرند، بی‌آنکه حجم این مخالفت و معصیت را بدانند.

برادر و خواهر مسلمان، اهل صلیب روز میلاد مسیح را جشن می‌گیرند و معتقدند روزی است که در آن مخلص (= لقب عیسی عليه السلام) به دنیا آمده است و بر این باورند که او پسر خداست؛ و او و مادرش را دو إله خود شمرده و آنها را به همراه الله عبادت می‌کنند.

مسلمانان عزیز، از مشارکت با آنان در این مناسبت‌ها و جشن‌ها و پیام تبریک و تهنیت پرهیز کنید که حرام است حرام است حرام.

و رسول خدا در مورد پیرویِ یهود و نصاری و مشابهت با آنها هشدار داده و فرمودند: "قطعا وجب به وجب از روش و منش افراد پیش از خود پیروی می‌کنید تا جایی که اگر وارد سوراخ سوسماری شوند، وارد آن می‌شوید". متفق علیه

و احمد و ابوداود و ابن حبان از ابن عمر روایت کرده اند که رسول خدا فرمودند: "هرکس خود را شبیه گروهی کند، از آنهاست". حدیث حسن است.

همچنین هدیه دادن به کسانی که این أعياد و مناسبت‌ها را جشن می‌گیرند، جایز نیست. بلکه برخی از اهل علم این کار را کفر دانسته‌اند.

امام زیعلی، فقیه حنفی در تبیین الحقائق (۶/ ۲۲۸) می‌گوید: هدیه دادن به اسم نوروز و مهرگان -اعیاد مجوسیان- جایز نیست و بلکه کفر است.
و ابوحفص کبیر از علمای احناف می‌گوید: اگر کسی پنجاه سال عبادت کند اما در روز نوروز به یکی از مشرکان تخم مرغی به قصد تعظیم این روز هدیه دهد، کافر شده و عملش تباه گشته است.

و در کتاب اقناع، در فروع حنابله آمده است: شرکت و حضور در أعياد یهود و نصاری و داد و ستد با آنها در این روز و هدیه دادن به آنها به سبب عیدشان حرام است.

امام ابن تيميه می‌گوید: چنانکه نباید در أعياد با یهود و نصاری و مشرکین مشابهت نمود، همچنین نباید مسلمانی را یاری کرد که با آنان مشابهت نموده است، بلکه از این کار نهی می‌شود ... همچنین نباید در این أعياد هدیه ای به سبب عید و مناسبت‌های مخصوص‌شان به مسلمانان داده شود .. چون به نوعی همکاری در منکرات می‌باشد.
اقتضاء الصراط المستقیم / ۲۲۷

و امام ابن قیم جوزی می گوید: «تبریک گفتن شعایر کفار که مختص آنان است، به اتفاق حرام است؛ اینکه به عنوان مثال در اعیاد آنها به ایشان گفته شود: عیدت مبارک؛ یا با الفاظ دیگری به آنها تبریک گفته شود.
اگر انسان با تبریک گفتن اعیاد کفار به آنها، از کفر سالم بماند، قطعا مرتکب امر حرام شده است؛ و چنین تبریکی مانند این است که به کافری به خاطر سجده کردن به صلیب تبریک گفته شود. بلکه گناه چنین تبریکی نزد خداوند بسیار بزرگتر است از تبریک گفتن به کسی بابت شراب خواری و کشتن کسی و ارتکاب زنا و موارد مشابه.
بنابراین هرکس بنده ای را به خاطر معصیت یا بدعت یا کفری که مرتکب شده تبریک بگوید، در معرض خشم و غضب خداوند قرار دارد». [أحكام أهل الذمة (1/ 441)].

برادر و خواهر مسلمان، به دین خود پایبند باشید و از مشارکت در أعياد و مناسبت‌های مخصوص مشرکان حذر کنید تا گرفتار خشم خدا نشوید.

عبدالرزاق مهدی
ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

۲۳ جمادی الآخر

فرمان تبعید مورسکیون از اندلس

وقتی غرناطه سقوط کرد دولت اسلام در اندلس هم با آن سقوط کرد، صلیبیان اسپانیا مساله‌ی نصرانی کردن مسلمانان را از مهمترین اولویت‌های خود قرار دادند؛ و در رسیدن به این هدف از بدترین وسایل جهت ترساندن و تشویق نمودن استفاده نمودند. این سیاست وحشیانه‌ی صلیبی منجر به ظهور مورسکیون یا عرب‌های نصرانی شده گشت؛ یعنی کسانی که به اجبار وانمود کردند نصرانی و مسیحی شدند و در نهان بر اسلام باقی ماندند.

همواره طبقه مورسکیون در معرض شک و تردید و اتهام قدیسان و کشیشان و اسقف‌های کلیسا بودند و این علی رغم انواع شکنجه‌های وحشتناکی بود که مورسکیون در دادگاه‌های تفتیش عقاید متحمل می‌شدند. و همه‌ی آنها باعث انقلاب‌های پی در پی مورسکیون می‌شد و هر بار مورسکیون انقلاب می‌کردند، قناعت اسپانیایی‌ها به خطر این گروه و عدم اخلاص‌شان و بقای آنان بر اسلام بیشتر می‌شد و بر اتفاق نظر آنان مبنی بر حتمیت تبعید این گروه یا خلاص شدن از دست آنان با به بردگی کشاندن‌شان افزوده می‌شد.

اما علی رغم گذشت یک قرن، صلیبیان اسپانیا به تصمیم قاطعی در تعامل با مورسکیون نرسیدند تا اینکه اخباری با این مضمون رسید که مورسکیون با پادشاه فاس "مولای زیدان" برای حمله به اسپانیا همراه شدند. بنابراین پادشاه اسپانیا "فیلیپ سوم" و اسقف‌های بزرگ و وزیران جمع شدند و به مشورت پرداختند که مشورت احبار بزرگ، ضرورت کشتن یکباره‌ی همه‌ی مورسکیون بود اما در نحوه‌ی کشتن اختلاف داشتند، اینکه اعدام گروهی شوند یا در دریا غرق شوند یا در خندق‌ها سوزانده شوند. و برخی دیگر پیشنهاد دادند که همه‌ی مورسکیون به سوی مغرب تبعید شوند. و در نهایت پیشنهاد تبعید آنها ترجیح یافت و فرمان پادشاهی مبنی بر تبعید مورسکیون یا عرب‌های نصرانی شده و تطهیر اندلس از آن‌ها برای همیشه، در ۲۳ جمادی الآخر ۱۰۱۸ هجری-۲۲ سپتامبر ۱۶۰۹ میلادی صادر شد، علاوه بر مصادره‌ی اموال و املاک آنان و مجازات کسانی با مرگ فوری که از انجام این فرمان سر باز زنند.

دولة الإسلام في الأندلس (7/396)، محنة الموريسكيين ص40، نفح الطيب (2/610).
ترجمه: امین پورصادقی

1 month ago

۲۲ جمادی الآخر

وفات کابوس صلیبیان فرمانده اسد الدین شیرکوه

فرمانده شجاع و قهرمان و کابوس صلیبیان که علی رغم کوتاهی و کمی مواجهاتی که با آنان داشت، خواب را از آنان گرفته بود. عموی صلاح الدین بود و استاد و معلم او در سلحشوری و دلیری و شجاعت؛ کسی که بیشتر مسلمانان در مورد او چیزی نمی‌دانند. اسد الدین شیرکوه بن شادی کردی؛ وی در شهر دوین در مرزهای آذربایجان به دنیا آمد و در جوانی به همراه برادرش نجم الدین ایوب پدر صلاح الدین، به خدمت امیر مجاهد الدین بهروز فرمانده سربازان بغداد درآمد که قلعه تکریت را به آنان سپرد. و پس از اینکه اسدالدین شیرکوه یکی از سربازانی را کشت که تلاش کردند نسبت به یکی از دختران جوان خانواده‌اش هتک حرمت کنند، آنها را از قلعه تکریت بیرون نمود.

معنای شیرکوه به فارسی، شیر کوه و شیر شجاع است. او و برادرش به خدمت امیر و فرمانده بزرگ عمادالدین زنگی رسیدند و تا شهادت او همراهش بودند. و پس از او در کنار برادرش نورالدین زنگی ایستادند و اسدالدین بزرگترین فرماندهان او گردید که جایگاه ویژه‌ای نزد او داشت. نورالدین عطایایی به او عنایت کرد و رحبة و حمص را به او سپرد؛ و این به دلیل شهامت و شجاعت و جسارت او علیه صلیبیان و دلاوری او در دمشق به سال ۵۴۲ هجری بود. و به سبب نقش بارزی که در فتح مصر و از هم پاشیدن دولت فاطمیان داشت. ایام او در جهاد و درگیری با دشمنان اسلام می‌گذشت. وی ناگهان از درد سینه و در ۲۲ جمادی الآخر ۵۶۴ هجری از دنیا رفت. رحمات بی کران خداوند بر او باد.

سير أعلام النبلاء (20 /587)، وفيات الأعيان (2 /479)، الكامل في التاريخ (10 /15)، البداية والنهاية (12 /280)، شذرات الذهب (4 /211)، حسن المحاضرة (2 /4)، النجوم الزاهرة (5 /287)، الروضتين (1 /154)، مرآة الزمان (8 /173)، مفرج الكروب (1 /148)، العبر (4 /186).
ترجمه: امین پورصادقی

3 months, 3 weeks ago

بسیاری از مردم بر این باورند که مجازات ظالم از جانب خداوند، بلافاصله بعد از ظلم اوست .. اما این تصور اشتباه است .. بلکه ظالم چهار مرحله را طی می‌کند چنانکه قرآن توضیح می‌دهد.
دقت کنید تا گمان نبرید خداوند ظالم را رها کرده است.

مرحله اول:
فرصت و مهلت دادن: { وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ }
در این مرحله خداوند متعال به ظالم در حین ظلمش مهلت می‌دهد تا فرصت توبه کردن و رجوع از کرده‌ی ظالمانه‌ی خود داشته باشد، چون در آغاز راه ظلمش می‌باشد.

مرحله‌ی دوم:
استدراج: {سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ }
و این به معنی تنگ شدن دنیا بر او نیست، بلکه خداوند همه‌ی دروازه‌های لذت‌ را برای او باز می‌کند و آنچه درخواست می‌کند و امیدش را دارد به او می‌دهد، بلکه بیش از آنچه می‌خواهد.
چون لفظ (الدرج) بر افزایش و بالارفتن دلالت می‌کند .. اما (الدرک) بر نزول و هبوط دلالت دارد.

مرحله سوم:
مزین نمودن و آراستن: { وزين لهم الشيطان أعمالهم }
در این مرحله قلب ظالم می‌میرد و از این پس ظلم خود را کاری درست و صحیح و بلکه امری واجب می‌بیند که باید انجام شود .. غرور او را فرامی‌گیرد و گمان می‌کند که خداوند از او راضی‌ست، لذا به روندی که در پیش گرفته اطمینان پیدا می‌کند؛ و این همه از آن جهت است که نفس اماره او را به بدی سوق می‌دهد و بر نفس لوامه چنان طغیانی کرده که آن را به کلی متلاشی نموده است.

مرحله چهارم:
گرفت و عذاب خداوندی: {وكذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى وهي ظالمة إن أخذه أليم شديد}
در این مرحله مجازات بر ظالم نازل می‌شود و بسیار شدید است.
و در این مرحله است که میزان مشکلات و سختی‌ها و دشواری‌ها و گرفتاری‌هایی را می‌بینید یا می‌شنوید که دامنگیر ظالم شده است، چون شما با گفتن (حسبی الله ونعم الوکیل واُفَوّض امری الی الله) رسیدگی به قصیه‌ی خود را به احکم الحاکمین سپردید.

ترجمه: امین پورصادقی

We recommend to visit


‌بزرگ ترین‌ چنل کارتووووون و انیمهه ?
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
‌‌
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot

Last updated 1 month, 3 weeks ago

وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️

Last updated 1 year, 2 months ago

⚫️ Collection of MTProto Proxies ⚫️

?Telegram?
Desktop v1.2.18+
macOS v3.8.3+
Android v4.8.8+
X Android v0.20.10.931+
iOS v4.8.2+
X iOS v5.0.3+


? تبليغات بنرى
@Pink_Bad

? تبلیغات اسپانسری
@Pink_Pad

Last updated 1 month, 1 week ago