The Sahdow of the Wind

اول سپتامبر. با درماندگی کامل، به سختی حتی دو صفحه هم ننوشتم. امروز مدت زیادی طاقباز افتادم، اما خوب خوابیدم. با این همه اگر از عذاب‌های اولیهٔ نوشتن ( و نیز تأثیر پرسکون شیوهٔ زندگی‌ام) فراتر بروم و به آزادی‌ای برسم که شاید انتظارم را می‌کشد، می‌دانم که باید وابدهم. دلسردی قدیمی‌ام هنوز کاملاً دست از سرم برنداشته است، و چنان که می‌بینم، فسردگی قلبم شاید هرگز راحتم نگذارد. این که از هیچ رسوایی روگردان نباشم نیز می‌تواند همان طور که امیدبخش است نشان درماندگی هم باشد.

فرانتس کافکا | یادداشت‌ها

The Shadow of the Wind

The Shadow of the Wind

The Shadow of the Wind

The Shadow of the Wind

The Shadow of the Wind