شب بخیر

مقاله رو خوندم، چندین ویدیو در یوتوب دیدم و فهمیدم بله، هم‌بستگی اساسی‌تره و فردا می‌تونم گزارش صوتیش رو ریکورد کنم، دو فصل قبرستون کتاب تجدد رو خوندم و رسیدم به اون جمله‌ی مثنوی که زمانی به دیوارم زده بودم و از دیدن دوباره‌اش در کتاب تجدد خیلی خوش‌حال شدم: «کز حکایت ما حکایت گشته‌ایم.» امشب دیگه احتمالاً چیزی نخونم.

خوابم برد. بیدار که شدم رابرت اسمیت داشت تو گوشم می‌خوند، وسط روز همه‌جا تاریک بود، یه جایی بین کوه‌ها و درخت‌ها بودم، رود به‌خاطر بارون خروشان شده بود و اولین چیزی که دیدم قطره‌های روی شیشه بودن.
رویا رو در لحظه‌ی بیداری دیدم. خواب‌آلود و گیج و راضی.
با ضربان قلب درست.

You make me feel like I am whole again

However far away
I will always love you
However long I stay
I will always love you
Whatever words I say
I will always love you
I will always love you

Dear dear dear roads.
@swingerofbirchess

قبلاً بلافاصله سوار سرویس می‌شدم و ۴ دقیقه بعد می‌رسیدم به دانشکده‌ی زبان‌ها و ادبیات‌های خارجی یا ۲۰ دقیقه بعد می‌رسیدم به پردیس مرکزی، الان یه پیاده‌روی ده دقیقه‌ای دارم: از خونه میام بیرون، از میوه‌فروش موردعلاقه‌ام در محله یه موز می‌خرم یا از دختر جوون سر کوچه یه امریکانو می‌گیرم، تا در اصلی دانشگاه پیاده می‌رم و کتاب‌های تازه رو می‌بینم، از عرض دانشگاه گذر می‌کنم تا به سرویس برسم و بعد می‌رم به دانشکده زبان‌ها و ادبیات‌های خارجی. یه پیاده‌روی ۲ هزار قدمی سر صبح، زندگیم رو از این رو به اون رو کرده! روی تمام روزم تاثیر داره. همه‌ی روزها باید با یه جور پیاده‌روی و معاشرت کوچک با آشناهایی که اسمشون رو نمی‌دونی اما لبخندشون دلگرمت می‌کنه شروع شه.

زندگی با کلمات، زندگی با یک جور صداست. یک صدای به‌خصوص که تمام زندگیت همراهته و هر تجربه‌ و احساسی رو در لحظه تبدیل به جملاتی در زمان گذشته می‌کنه. یک زندگی دوگانه‌ست: من تجربه‌اش می‌کنم، من تعریفش می‌کنم؛ هم‌زمان. با هم پیش می‌ریم.
بهت گوش می‌دم.

But for now, for this very moment, I’d be a thousand pieces— I’d have you all. I’d take you all.

Steal my records ☄️

خیلی خب. رضایت یعنی این‌که غذا داشته باشی، خوش‌حالی یعنی این‌که غذات رو با یکی بخوری و خوش‌بختی یعنی این‌که هر وقت خواستی فیلم ببینی یا بری تو جاده یکی در جواب بهت بگه ببینیم یا بریم! و خب کنارش غذا هم می‌خورید.
امروز صبح خوش‌بختم. می‌تونم نخوابم و آدم‌هایی رو هم در زندگی دارم که همراه باهام نخوابن.

https://www.google.com/search?client=safari&sca_esv=f5a20a2e9138d638&sca_upv=1&hl=fr-ir&q=elsa+la+rose+varda&tbm=vid&source=lnms&prmd=ivnbz&sa=X&ved=2ahUKEwjmzLSuxbiGAxWUHXcKHbYQCUMQ0pQJegQICRAB&biw=500&bih=732&dpr=2#

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ احساس می‌کنم امشب می‌شه ساینا رو -به‌سبب خوش‌حالیش- گول زد.