از خواص سی سالگی به بعد این است که خیلی از عقاید و تفکراتی که یک زمان سرسختانه به آنها باور داشتی،کم کم در ذهنت رنگ می بازند و حتی گاهی کاملا برعکس می شوند
اوایل که میخواستم برای خودم شغلی داشته باشم چون از نظر سنی و مالی تحت فشار نبودم و احساس می کردم هنوز فرصت زیادی برای آزمون و خطا وجود دارد،عقیده داشتم که در مورد کار حرف اول و آخر را علاقه میزند و شغلی و محیطی که به آن علاقه نداشته باشی هرچقدر هم که درآمد خوبی داشته باشد،ارزشش را ندارد
اما همینطور که جلوتر رفتم و نیازم به پول و استقلال مالی روز به روز بیشتر شد،این باور کم کم در ذهنم رنگ باخت و شکل دیگری به خود گرفت
گرچه یک روز هم ممکن است عقیده الانم را نقض کنم اما امروز فکر میکنم اینکه بخواهیم برای انتخاب شغل علاقه را اولویت قرار دهیم،برای یک جامعه و شرایطی عادی صدق میکند و این شرایطی که در حال حاضر در آن زندگی می کنیم به هیچ وجه مجالی برای اینگونه تفکرات باقی نمیگذارد،مگر اینکه واقعا نیاز چندانی به پول و استقلال مالی نداشته باشیم
به شخصه امروز برای من اینکه توان رفع نیازهای زندگی ام را داشته باشم و دستم جلوی کسی دراز نباشد از همه چیز مهم تر است و مدت هاست علارغم روحیه و خصوصیات اخلاقی ام،در شلوغ ترین و پرتنش ترین محیط ها مشغول کار هستم و سعی میکنم خودم را در آن محیط کنترل کنم و در آخر پولش را به جیب بزنم
در این جامعه و شرایط کنونی اش،اگر بخواهیم طبق علایقمان پیش برویم تا مبادا یک سری از تفکرات و ارزشهای مان را زیر پا بگذاریم
در مقابل خیلی دیگر از ارزش های مان را از دست خواهیم داد
و فکر می کنم ارزشش را ندارد
اصلا گاهی ادم باید خودش را در شرایط و محیط هایی که بر طبق میل و خصوصیات شخصی اش نیست قرار دهد
تا به زندگی میان اجتماع عادت کند و خیلی از ضعف های خود را پوشش دهد
زندگی دیکتاتور تر از این حرف هاست
که همیشه بتوانیم بر طبق میل و علاقه خود رفتار کنیم
آن هم زندگی در چنین شرایطی…
سربلند باشید و بی نیاز

پوریا کریمی

همه ما دچار رنجی هستیم
که دیگران چون از آن خبر ندارند
ما را قضاوت می کنند
اما این باعث نمی شود
که موقع قضاوت دیگران
احتمال بدهیم آنها نیز دچار رنجی باشند
که ما از آن خبر نداریم

پوریا کریمی

رخت خواب
بهترین مکان برای خواب
و بدترین مکان برای بیداری ست…

#پوریا_کریمی

احساس میکنم یه چیزایی درحال تغییره
قبلا راحت تا صبح بیدار میموندم
حتی صبح میرفتم سرکار و بعد می اومدم میخوابیدم
اما الان دیگه نمیتونم تا صبح بکشم
تواناییشو ندارم
مثل خیلی چیزای دیگه
به هرحال کم کم ادم خیلی چیزارو از دست میده
شاید هم خیلی وقتایی که فکر میکنیم تغییر کردیم
در اصل چیزی رو از دست دادیم

شاید این حرف برایتان عجیب باشد
اما من امروز در این سن
و با این شناخت نسبت به زندگی و آدمها
حتی اگر یک نفر با وجود صدها قول و تعهد
و پس از مدت ها رابطه و هزینه
یکباره نظرش تغییر کند،
زیر قول ها و حرف هایش بزند و بخواهد ترکم کند
به او حق می دهم و ناراحت و متعجب نخواهم شد
اما تنها به یک شرط
اینکه هیچ امیدی برایم باقی نگذارد
نا امیدی حتی اگر مرا تا مرگ هم پیش ببرد
میدانم چطور از چنگش رها شوم
و به زندگی برگردم
اما تا بخواهم خودم را از بند امیدی
حتی محال رها کنم
و به زندگی بازگردم
شاید دیگر عمری باقی نمانده باشد…

#پوریا_کریمی

وقتی در خواب با کسی ملاقات می کنیم
احساسات مان واقعا درگیر می شوند
ذهن مان به هم میریزد
و حتی از جسم مان انرژی بیشتری مصرف می شود
اما وقتی بیدار میشویم
کسی وجود ندارد
و تنها چیزی که باقی مانده
خستگی و غم است.
روابط مجازی هم همینگونه اند
با این فرق که از این یکی
خیلی دیرتر بیدار می شویم
گاهی چندسال دیرتر…

#پوریا_کریمی

می گفت:
نه اینکه پس از او نتوانسته باشم
کسی را دوست بدارم،نه
اما هربار از کسی جدا میشدم،
اندوه او بود که به سراغم می آمد.
حتی وقتی از خانه و مادرم دور میشدم،
برای نبود او گریه می کردم…

#پوریا_کریمی

آدمیزاد
هرچقدر رازهای بیشتری داشته باشد
شب ها
در اعماق پایین تری
زندگی خواهد کرد…

#پوریا_کریمی

من چه میدانستم
تمام آن لحظه هایی
که احساس می کردم از زمین جدا شده ام،
روزی مرا در تنهایی و اندوه
غرق خواهند کرد..؟!

#پوریا_کریمی

پس از تو اندوه من آغاز نشد،
شادی ام تمام شد...

#پوریا_کریمی