رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago
اولو الابصار چه کسانی هستند؟
حضرت اعلی میفرمایند، "مشتبه میگردد در نزد هر ظهورى حق صرف از دون او الّا نزد اولو الابصار كه ايشان حقايق اشياء را كما هِىَ مشاهده مینمايند و هميشه ناظر بشمس حقيقت هستند و ظهور او و حدودات مرايا ايشان را محتجب از ظاهر در آنها نمینمايد." (بیان فارسی، واحد 3، باب دهم)
حضرت بهاءالله ضمن نقل بیان فوق میفرمایند، "اولو الابصار و غیره به تصدیق و تکذیب معلوم میشوند و ممتاز میگردند. هر نفسی که موفّق شد به قول "بلیٰ" در ظهور امنع اقدس اعلی، او عندالله از اخیار و اولو الابصار بوده و مِن دون آن از اشرار و فُجّار." (کتاب بدیع، طبع آلمان، ص34)
وادی ایمن کجاست؟
اگرچه در کتاب قرآن "وادی ایمن" محلّی است که حضرت موسی ندای الهی را از سدره مشتعله شنیدند، امّا حضرت عبدالبهاء تعبیر دیگری از آن دارند:
هوالأبهی ای یعقوب اگر موهبت یوسفی طلبی چون پیر کنعان شب و روز از محبّتالله گریان شو و اگر تجلّی موسوی جویی، در وادی ایمن تفکّر نما و تجوّل نما. آن بقعهء مقدّسه صحرای دل و جان است. عع" (یادنامۀ مصباح منیر، ص448).
از آن گذشته، در سوره حج بیت مبارک بغداد آمده است که شخصی که اعمال حج را انجام میدهد در مرحله نهائی، در جلوی در بیت، باید ندای الهی را بشنود. حضرت عبدالبهاء در تبیین آن میفرمایند، "فالمراد مِن النّداء نداء الرّحمن فی وادی الأیمن مِن قلب الإنسان و هذا هو البقعة المبارکة الّتی یرتفع منها النّداء و یسمعها اُذُنٌ واعیةٌ صاغیةٌ و یحرم عنِ الإستماع القلوبُ القاسیة." (مکاتیب عبدالبهاء، ج2، ص135 / مضمون: مراد از ندا، ندای الهی در وادی ایمن قلب انسان است و این عبارت از بقعه مبارکهای است که ندای از آن بلند میشود و گوشهای شنوا آن را میشنود و دلهای سخت از شنیدن آن محرومند.)
تَذَرو چیست؟
در مناجاتی از حضرت عبدالبهاء است: "تَذَروانِ کوهسار هدایت را غُرابان حسد در عقب." (مجموعه مناجات چاپ آلمان، طبع دوم، ص388)
مرغی است رنگین و نیکو و بغایت خوشرنگ. گویند مرغی دشتی است. این مرغ معروف است به خوش رفتاری که اکثراً در پای درخت سرو میچرخد و به این جهت گویند عاشق سرو است. بعضاً گویند در کوهپایهها زندگی کند. در ایران عمدتاً در بیشته گرگان و مازندران وجود دارد. واژه "تذرو" در فارسی باستان وجود داشته و در عربی آن را تَذَرج گویند. بعضاً گویند همان قرقاول است. نام علمی آن tetrao است. در انگلیسی capercaillie گویند.
فردوسی گوید: چو از آمدنشان شد آگاه سرو بیاراست لشکر چو پَرّ تَذَرو
فرّخی گوید: خرّمتر از بهاری؛ زیباتر از نگاری چابکتر از تذروی؛ فرّختر از هُمائی
نظامی گوید: بپژمُرد لاله، بیفتاد سرو به چنگال شاهین، تَبَه شد تذرو
حافظ گوید: تاکی اندر دامِ وصل آرَم تذروی خوشخرام در کمینم و انتظار وقتِ فرصت میکنم
هدایت
هوالابهی ای هادی سبیل، هدایت پیک عنایت است و اعظم موهبت و ثمره شجره رحمت. چه بسیار نفوسی که در طلب هدایت گریستند ولی چون خلوص نبود محروم ماندند و بسا نفوسی که بمجرّد استماع در شاهراه هُدیٰ دویدند و از کوثر عطا نوشیدند و از شهد صفا چشیدند. چون تو از آن نفوسی شکر خدا کن. عع (مکاتیب عبدالبهاء، ج9، ص213)
نعمت چیست؟
جمال قدم به شخصی به نام نعمت میفرمایند، "یا نعمت، نعمت الهی در مقام اوّل و رتبه اولی عرفانش بوده و هست و همچنین آیات او از نعمت محسوب است. آنچه از ساحت عنایتش بر عباد مجلّی و ظاهر، کلّ از نعمت مذکور و مسطور است. طوبی از برای نفوسی که به این نعمت فائز شدند. این است آن نعمتی که در فرقان نازل شده، «ربّنا أنزِل عَلَینا مائدةً مِنَ السّماء.» از حق بطلب اولیای خود را از این نعمت محروم نفرماید. اوست قادر و توانا." (تاریخ امر بهائی در نجفآباد، ص340)
[رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ: سوره مائده، آیه 114؛ مضمون: ای پروردگار ما، مائدهای از آسمان بر ما نازل بفرما.]
فرو افتادن برگ از درخت
در افواه است که برگی از درخت نمیافتد مگر اراده الهی در آن دخیل باشد. این برداشتی نادرست از آیه 59 از سوره قرآنی انعام است که میفرماید، "وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَ لَاحَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ." (مضمون: هیچ برگی نمیافتد مگر آن که آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر آن که در کتاب مبین مسطور است.)
بنابراین، آگاهی خداوند بر وقایع و رویدادها نه بدان علّت است که اراده فرموده چنین شود، بلکه فرو افتادن برگ از درخت طبق قانون طبیعت است که خالق تعیین کرده است و چون عمرش تمام میشود فرو میافتد. در حقیقت، اگر قائل به آن شویم که جمیع رویدادها به اراده الهی است، بدان معنی است که قائل به جبر شدهایم و در نتیجه شانه از زیر بار مسئولیت کارهای خود خالی میکنیم.
خداوند از بندگانش برای پیشبرد مقاصد عالیهای که برای بشر دارد استفاده میکند چه که قصد او ارتقاء نفوس و تقرّب آنها به ساحت اوست. حال، اگر نفسی مایل به ارتقاء نباشد، یا در مقابل اراده الهی تسلیم نشود، اراده حق بر او تحمیل نمیشود و البتّه زیان این عدم تسلیم فرد متوجّه خود اوست. چه که خداوند مستغنی از اطاعت بندگان است و این مکرّراً در آثار حضرت بهاءالله آمده است که نه از اطاعت شما نفعی به حضرتشان راجع است و نه از عصیان شما ضرری به او میرسد.
برای مثال به این بیان توجّه فرمایید، "لاينفعنا اقبال العباد كما لايضُرُّنا اعراضهم انّما نذكرهم لوجه الله و كان الله على ما اقول شهيدا." (مجموعه آثار قلم اعلی، شماره ۵۱، ص٤٤٣ / مضمون: نه اقبال عباد نفعی به ما میرساند و نه اعراض آنها ضرری به ما وارد میکند. برای رضای الهی آنها را متذکّر میداریم و خداوند بر آنچه میگویم گواه است.)
لذا، ما معتقد به جبر نیستیم و البته منکر علم محیط الهی بر گذشته و حال و آینده نیز نیستیم. منتهی اعتقاد داریم که علم خداوند سبب نمیشود ما به انجام دادن عمل درست یا نادرست مبادرت کنیم، بلکه چون ما انجام میدهیم او مطّلع است. برای مثال، ستارهشناس میداند در فلان ساعت خورشید طلوع میکند. چون خورشید در آن ساعت طلوع میکند، ستارهشناس به آن وقوف دارد نه آن که علم ستاره شناس سبب طلوع خورشید شده باشد.
مقصود از ایفلاق کجاست؟
حضرت عبدالبهاء در لوحی میفرمایند، "سؤال از رئیس که در آیۀ مبارکه مذکور است نموده بودید. این رئیس عالیپاشااست که سبب نقل ازعراق به حدود ایفلاق و از آنجا به سجن عکّا شد." (مائدۀ آسمانی، ج2، ص48) مقصود از ایفلاق صورت ترکی کلمۀ Wallach است. ترکهای عثمانی امارات والاشی یا والاکیا در دشت سفلای رود دانوب را به این نام میخواندند. والاشی از شمال و شمال شرق به کوههای آلپ ترانسیلوانیا، از طرف غرب، جنوب و شرق به رود دانوب و از طرف شمال شرق به رود سِرِت محدود میشد. والاشی و مولداوی در سال 1861 اتّحاد کامل یافته کشور رومانی را تشکیل دادند. (سفینه عرفان، دفتر چهارم، ص128)
معنی دولت جاویدان
در مکتوبی به تاریخ 17 سپتامبر 1926، جناب میرزا محمود زرقانی، منشی حضرت ولی امرالله، در جواب گروهی از احبّای فاران، از طرف هیکل مبارک، چنین نوشته است:
"لسان مبارک به اظهار عنایت ناطق گردید که از جهان پنهان به جهت آن یاران مهربان تأییدات بیپایان خواهم و یاری و یاوری از خداوند دو جهان طلبم تا در میدان عبودیت گوی خدمت بربایند و به اعلاء کلمهء مبارکه پردازند؛ جانبازانِ راه جانان شوند و فدائیان آستان دلبر بیانباز گردند؛ سراچه دل را به زیور محبّتالله بیارایند و بزم جان را به انوار معرفتالله روشن و تابان نمایند؛ تا دلهای چون آئینه حاکی از جهان عِلّیّین شود و در هر آن و حین پرتو فیض مبین گردد که این است معنی دولت جاویدان و زندگی پاینده جهان دل و جان." (فاران حبّ، ص128)
دنیا
واژههایی که به کار میبریم هر یک دارای بار معنایی خاصّی است که رعایت نمیکنیم. مثلاً واژه دنیا را برای این جهان و جهان بعد یکسان به کار میبریم. در حالی که ریشه "دنیا" واژه دنی، یعنی پَست است. در واقع به این جهان خاکی، این عالم عنصری، "دنیا" گفته میشود که نسبت به عالم بالا پَست است و چون اصل وجود انسان متعالی و متعلّق به عالم بالا است، به "دنیا" تعلّق ندارد. هنگامی که میگوییم "آدم نمیداند در آن دنیا چه خبر است!" گویای آن که معنای "دنیا" را نفهمیدهایم. زیرا عالم بعد دیگر "دنیا" نیست، بلکه عالم بالا است؛ قلمرو روح است؛ جسم را بدان راهی نیست. جسم در همین "دنیا" باقی میماند و روح به "عالم" دیگر میرود.
در واقع "دنیا" دشمن ما است. این که میفرمایند، "از دشمن بپرهيزيد. دشمن شما چيزهای شماست كه به خواهش خود آن را يافتهاید و نگاه داشتهايد و جان را به آن آلودهايد. جان برای ياد جانان است آن را پاكيزه داريد" (مجموعه آثار قلم اعلی، شماره 35، ص13) اشاره به دنیا است. زیرا دنیا ما را از عالم بالا باز میدارد و بنابراین دشمن ما است. اگر آن را درست به کار ببریم یاور ما جهت عروج به عالم بالا و وطن حقیقی میشود.
جمال قدم در معنای دنیا میفرمایند، "قل الدّنيا هِیَ اعراضکم عن مطلع الوحی و اقبالکم بما لا ينفعکم؛ و ما منعکم اليوم عن شطر اللّه انّه اصل الدّنيا ان اجتنبوا عنها و تقرّبوا الی المنظر الاکبر." (آثار قلم اعلی، ج1، ص53 / مضمون: بگو دنیا روی برگرداندن شما از مظهر ظهور و روی آوردن شما به آن چیزی است که شما را نفع نمیرساند. و آنچه که امروز شما را از توجّه به حق باز دارد اصل دنیا است. از آن پرهیز کنید و به منظر اکبر نزدیک شوید.)
در سورةالبیان از قلم اعلی نازل، "ثمّ اعلموا بأنّ الدّنیا هِیَ غفلتکم عن موجدکم و اشتغالکم بما سِویٰه." (آثار قلم اعلی، ج4، ص113 / مضمون: پس بدانید که دنیا عبارت از غفلت شما از آفرینندهتان و مشغول شدن شما به غیر او است.) بنابراین، عالم بعد را نتوان "دنیا" گفت. بلکه عالم بالا است. توفیق رفیق باد
مقصود از صور همان قلم اعلی است
"از کلمات نامه عَرف محبّت مالک آمه و خامه متضوّع؛ مقصود از این آمه قلم اعلی بوده و هست. اوست صور الهی و فاتح ابواب رحمت و کرم ربّانی." (لئالیالحکمة، ج2، ص232)
رسانه خبری _ تحلیلی «مثلث»
News & media website
تازهترین اخبار ایران و جهان
ارتباط با ما :
@pezhvakads
اینستاگرام ?
https://instagram.com/mosalas_tv?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
Last updated 2 months ago
( اَلـفـبای تِکنولژے وَ ترفَنـد )
آمـوزش ، تـرفـند ، ابـزار
𝘼𝙙𝙨 : @mobsec_ads
𝙎𝙪𝙥 : @sudosup_bot
Last updated 1 month ago