استاد حقوق کارمون نصفه شبی ویس داده سلام کرده حرف زده بعد باز پیام داده سلام 😔😂
نمی‌دونم سلام کنم نکنم زشته 🌝😂

فردا روز سختیه…
تحمل آدمای جدید …
تحمل کلاس های مسخره…
تحمل دانشگاه ….
و چندین ساعت بین کلاس بیکار بودن واقعا مسخرس 🫠💔

بعد مدتها یه دست کالاف زدیم با بچه ها😔😂درسته ک نوبمممم ولییی بازمممم خوب بازی می‌کنم 🙂‍↔️😂

خوشحال از اینکه فردا تا لنگ ظهر میخوابم ‌و غمگین از اینکه ساعت ۵بخاطر ی کلاس باید برم دانشگاه🚶🏻‍♀️

جدی جدی یه سال شد که اومدم‌سمنان و دانشجو‌شدم…
باورم نمیشه هنوزم🫠دقیقا پارسال این‌موقع در به در با خانواده دنبال هتل جایی بودیم که شب‌بخوابیم و منی ک گفتم نمیخوام برم خوابگاه…
و در نهایت چون دانشجو‌ها اومده بودن شهر انقد شلوغ بود که هیجا خالی نبود و مایی که با لحاف تشکی که برای خوابگاه آورده بودم‌تو سوکان تو‌سرما خوابیدیم:))))
و تا صبح یخ زدیمممم ولی خیلیییی حس خوبی بود وای😂🙂‍↔️هنوزم‌بش فک میکنم‌یخ میکنمممم ولی انقد خسته بودیم که همون جا خوابیدیم و صبحشم تو ماشین حاضر شدم و رفتم سر کلاسا و بعد اینکه کلاس تموم شد دوباره آواره بودیم و طی یک‌تصمیم خیلی جدی به این‌نتیجه رسیدیم که دوباره برای همیشه برگردیم سمنان …‌بله خونه پیدا کردیم و‌با همون وسیله هایی که برای خوابگاه آورده بودیم تا مدتها با مامانم‌اینجا زندگی کردیم😂🤦🏻‍♀️و بابام تنهایی رفت وسیله هارو‌جمع کرد و فرستاد…

واقعا فکرشم نمیکردم که قراره اینجوری شه حالا قسمت بوده هرچی…
هم خوشحالم‌از اینکه برگشتیم هم ناراحت …
شاید اگه ی ذره کمتر وابستگی داشتم یا با اون اتاق بهم ریخته و خفه ای که واقعا توش نمیتونسم نفس بکشم کنار میومدم الان منم خوابگاهی بودم🌝😂
ولی نمی‌دونم دلیلش چی بود که خیلی راحت خانوادم قبول کردن و برگشتیم….
یکسال شد که تو رشته ای که دوس دارم درس میخونم ‌وبه هدفام نزدیک و نزدیک‌تر میشم…یکسال شد که کلی دوستای جدید پیدا کردم و هر روزم داره بهشون اضافه میشه🙂‍↔️✨
واقعا راضیم ازش رشتم…دانشگاه …دوستام همه چی:))))

•23مهر سالگرد دانشجویی|

یعنی چی ک بهم ناشناس نمیدین؟🙂‍↔️

چنلم‌ قشنگ شده چقد?✨

•333•?

‏مطمئنم اگه برم پیش تراپیست، یه جوری میشه که از حجم فشار و مشکلات تعریف شده تراپیستمم نیاز پیدا میکنه که حتما یه جلسه بره پیش تراپیست تا بتونه به زندگی سابقش برگرده(:??‍♀️

خدا نصیب دشمن ادم هم نکنه بد چیزیه بی ناموص صبح تو دانشگاه به زور خودمو کنترل کردم ولی درنهایت انقدر داغون بودم که همینجور از چشام اشک میومد و واقعا جایی رو نمیدیدم??هرکی میدید فک میکرد واقعا نشستم گریه کردم...