کانال رسمی شعر و شعور /منصور

Description
غزل، رباعی,تک و دوبیتی_آوا
@Man2316سازنده
منصور پیکانپور
We recommend to visit

Last updated 1 year, 2 months ago

وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️

Last updated 1 year, 3 months ago


‌بزرگ ترین‌ چنل کارتووووون و انیمهه 😍
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
‌‌
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot

Last updated 3 weeks, 5 days ago

2 months, 2 weeks ago

بی عطرِ تو در خانه؛چنانم که بیفتد
راهش به درِ بسته ی میخانه خماری

دادم همه ی هستیِ خود را؛ نه فقط دل
چون مردِ بدآورده ی سرگرمِ قماری

در چشمِ درختی که بخشکد تهِ جنگل
فرقی نکند فصل خزان یا که بهاری

هرشب غمِ چشمت شده صیاد دل من
چون شیر کمین کرده ی مشغولِ شکاری

از دست غمت جانِ مرا نیست گریزی
چون طعمه ی بیچاره ی در حال فراری

مانندِ گُلِ رازقیِ داخلِ گلدان
پیداست که اصلن غمِ پاییز نداری

خواهی نشود عاقبتم مصرع آخر
بهتر که مرا بیش پریشان نگذاری

یک روز نوازش بکنی دستِ یخم را
روزی که قرار است به خاکم بسپاری

#منصورپیکانپور

@Sheroshuor

2 months, 3 weeks ago

یلداتون مبارک 💐

با موی بلند و سیه و دامن برفی
یلدا شده شایسته ترین دختر پاییز

در باغچه با خِش خش برگ و قلمویش
اعجاز کند پنجه ی افسونگر پائیز

با بقچه ای از رنگ تماشایی و دلکش
باید که پر از شعر شود دفتر پائیز

ای کاش بجای خبر قاصدک امسال
باران شود اینبار پیام آور پائیز

#منصورپیکانپور
@sheroshuor

3 months, 2 weeks ago

در کوچه اگر که گام بر میداری
آنگونه برو که کشته جا نگذاری

شالت که نصیب باد شد می فهمی
افتاده دوباره رونقِ عطاری

#منصورپیکانپور
@sheroshuor

3 months, 2 weeks ago

هرجا که نشانی از کلاغی پیداست
یعنی که نشانه های باغی پیداست

وحشت نکن از سپاه تاریکی ها
از دور اگر سوی چراغی پیداست

#منصور_پیکانپور
@Sheroshuor

3 months, 2 weeks ago

باید به حرف آینه ایمان بیاورید
بی صورتک به چهره اگر خوب بنگرید

از دشمنان خویش شکایت چرا کنم؟
وقتی شما همیشه مسلح به خنجرید

ای فصلهای یخ زده در انتظار نور
زندانیان مانده به چنگال آذرید

ای وارثان ظلمت و زنجیر ،بی گمان
در قاب تلخ خاطره تصویر آخرید

گیرم که نام را به تظاهر ربوده اید
ننگی بزرگ تا ته تاریخ می برید

ای داسهای تشنه به خون جوانه ها
باغی نهفته در دل هر گل که می درید

چیزی به فصل یورش طوفان نمانده است
در کشتی شکسته به دنبال لنگرید؟

#منصورپیکانپور
@sheroshuor

3 months, 3 weeks ago

نکند بعد تو دیوانه شدن باب شود
دل یک شهر به دنبال تو بیتاب شود

ماه من دلهره دارم که از اینجا بروی
شب من بعد تو جولانگه مهتاب شود

گل نیلوفر من فکر نکردی دل من
به هوای چه کسی بعد تو مرداب شود؟

عطر موهات نباشد پس از این می ترسم
آسمان دق بکند شب پره بی خواب شود

این چه کاریست بخواهی بروی انصاف است؟
شب به شب چشم من و آینه پرآب شود

ترسم این است که آن روز بیایی که دگر
عکس من روی مزارم برود قاب شود

#منصور_پیکانپور
@Sheroshuor

4 months ago

پاییز شد و غروب دیدن دارد
آواز کلاغها شنیدن دارد

آن غنچه که با خون جگر گل گردید
از شاخه خیال دل بریدن دارد

#منصور_پیکانپور
@Sheroshuor

4 months ago

تو آن ابری که معروف است بارانهای یک بندش
من آن دشت عطشناکی که هستم آرزومندش

به این باور رسیدم میشوم مانند مجنونی
که با نیش و کنایه از خیابانها برانندش

کسی از حال و روز من خبر دارد که می داند
دل دیوانه آسان می دهد جان پای سوگندش

سرِ ناسازگاری داری اما بی تو من هستم
شبیهِ خسته از جانی که هرگز نیست مانندش

توئی را در دلم دارم که هر لحظه جهانم را
چنان دوزخ کند اخمش ،چنان بُستان به لبخندش

ولی با رفتنت سربسته میگویم شدم مثل
دقیقا مادری محروم از دیدار دلبندش

من از چشم تو خواندم حال و روزم در قیامت را
همان هستی که عاجز گشته از دستش خداوندش

#منصورپیکانپور
@Sheroshuor

5 months ago

سَرو سَر را خم نمی آرد به پای یک تبر
گرچه میداند که بر ویرانی اش بندد کمر

سالها باید بروید یک نهال بی قرار
تا شود روزی درختی با شکوه و استوار

خون دلها میخورد در قعر دریا یک صدف
تا که درّی بینظیر و بی بدیل آرد به کف

گر چراغ ره نمائی از برای خود خِرَد
بیگمان تا صبح صادق در امانت می برد

میرسد بر مقصدش هرکس شود ثابت قدم
دیو و دد بسیار دارد این ره پر پیچ و خم

خرم آن شاهی که میراثش بود انصاف و داد
چون غروبی خواهد آمد از پس هر بامداد

گر چراغی در دل شب راه را کرد آشکار
قدر آن دان روزِ روشن هم اگر ناید بکار

در زمان تشنگی چون کوزه را گیری بدست
نیست مردی کوزه را هنگام سیرابی شکست

ریسمانی گر تو را از قعر چاه آرد برون
کی روا باشد کنی در قعر چاهش واژگون

هرچه امروزت بکار آید تو قدرش را بدار
گرچه فردا برنیاید زو برایت هیچ کار

"گر خدا از بهر حکمت بر دری قفلی نمود
بیگمان از روی رحمت درگهی خواهد گشود"

#منصور_پیکانپور
@Sheroshuor

6 months, 3 weeks ago

ای عشق، ای احساس زیبای جنون انگیز
ای درد ، ای درمان و ای معجونِ سحرآمیز

هر کس دچارت شد ندارد باکی از طعنه
از ضربه های موج؛ ماهی کِی کُند پرهیز؟

سرشارِ اعجازی ؛ بِرویانی ؛ بِمیرانی
دیوانه و عاقل تو را کردست دستاویز

آباد را ویران کنی ویرانه را آباد
از دستِ غمهایت بهاری می شود پاییز

در آسمانت من غبارم؛ گیج و سرگردان
در چشم دریا کِی بیاید قطره ای ناچیز؟

دیگر ندارد غصّه و دلشوره ی مرهم
از دردهایت تا که باشد سینه ای لبریز

باید به دریا دل زند هرکس اسیرت شد
ای کهنه اقیانوس نا آرام طوفان خیز

با اینکه پیدا نیستی در هر دلی هستی
دنیا گرفتار و هوادارت شده ؛ من نیز

#منصورپیکانپور
@Sheroshuor

We recommend to visit

Last updated 1 year, 2 months ago

وانهُ لجهادٍ نصراً او إستشهاد✌️

Last updated 1 year, 3 months ago


‌بزرگ ترین‌ چنل کارتووووون و انیمهه 😍
هر کارتونی بخوای اینجا دارهههه :)))))
‌‌
راه ارتباطی ما: @WatchCarton_bot

Last updated 3 weeks, 5 days ago