حالا یه شب با آرایش بخوابم چیزی نمی‌شه.
من هر شب:

.

اگه چیزی که می‌خوام بشه در حد توانم برای دوتا بچه لوازم تحریر می‌خرم.

اگه هربار که بهت فکر می‌کردم یک ستاره متولد می‌شد
الان کهکشان خودمو داشتم

بعضی از دیالوگ‌ها رو واقعا دوست دارم
و به نظرم خوبن.

باید یه برگه بزنم به لباسم که بزرگ و خوانا روش نوشته باشه
آدم‌ها من رو ترک نکنید طاقتش رو ندارم.

امشب وقتی دختر کوچولو رو برای آخرین بار بغل کردم تمام بدنم می‌لرزید
اینکه دیگه نبینمش خیلی عجیبه از وقتی دو سالش بود روزهای زیادی رو خونه‌ی ما گذروند و حالا شاید سال‌ها نبینمش و حتی من رو فراموش کنه.
بالاخره توی آسانسور گریه کردم
و همین حالا هم که این رو می‌نویسم گریه می‌کنم.

غم رفتن آدم‌ها اگه روزی از یادم هم بره
از روی قلبم هیچ وقت پاک نمی‌شه.
گاهی فکر می‌کنم
هر رفتنی یه بذر کاشته تو دلم
و هر روز این گل‌ها من رو بیشتر به خفگی نزدیک می‌کنه.

بریم با آهنگ‌های چنل پرنیا خونه رو جمع کنیم بلکه این وسط‌ مغزمون رو لای یکی از کتاب‌ها یا یکی از لباس‌ها جا بذاریم و راحت بشیم.