گویند خدا همیشه با ماست
ای غم ، نکند خدا تو باشی؟

تیغ هست ، رگ هست ، جرأتشم هست، وان ندارم بدبختی ، تشت قبوله؟

میجنگیم ، شد شد نشد میریم لب ساحل رگمونو میزنیم. 1403/2/22

میجنگیم ، شد شد نشد میریم لب ساحل رگمونو میزنیم.
1403/2/22

واسه یه عده سمی بودم. واسه یه عده دیگه خوب بودم. به بعضی‌‌ها کمک کردم. به بعضی‌ها ضربه زدم.
اعتراف میکنم همیشه حق با من نبود.

انچنان درتلخی‌و شیرینی روزگار غرق شدیم که ندانستیم عمرمان چگونه سپری شد،شمار روزهایمان را فراموش کردیم و نمیدانیم که امروز چندمین سالگرد گریه‌های شیرین کودکیمانست.
تولدت مبارک «من» !🩶

1:51 :)

من ساخته شدم از تک تک اشتباهاتی که انجام دادم.

+دوسش داری درسته؟!
-خیلی ، خیلی زیاد . .
+پس من رو چطور فراموش کردی؟!
-تو عشق اولم بودی ، فراموش نکردم ، فقط دیگه نمی‌تونم دوست داشته باشم و واسه‌ی همیشه کنارت می‌ذارم .
+گفتی بعده من همه به یاد من کنارتن ، چی شد؟!
-الانم می‌گم ، چون هرخاطره‌ای با اونا می‌سازم شبیه‌ش رو با تو قرار بود بسازم .
ولی نگران نباش نه تو جای اون رو می‌گیری نه اون جایِ تورو . .
+چه لذتی داره وقتی خاطرات من رو با اونا بسازی؟!
-شاید فکر کنی سنگ‌دل شدم ، اما ؛ اون حس امنیت موندنش کنارم رو بهم می‌ده ، اون گرمایِ وجودش رو بهم می‌ده ، چیزی که تو هیچوقت بهم ندادی ، چیزی که تو فقط ترسش رو بهم دادی .
+اما این دوست داشتن واقعی نیست !
-اتفاقا ، اگر دوسش نداشتم کنارش آروم نمی‌شدم ،‌ کنارش آرامشی که تو ازم گرفتی بودی رو باز پس گرفتم ، کنارش حس پوچی رو پس زدم ، با اون هر لحظه می‌گم ای کاش ؛ ای کاش که زودتر بهش علاقه‌مند می‌شدم ‌.
+ببخش،ببخش برای تموم ناراحتی هایی که از جانب من بهت تحمیل شد !
-من نمی‌بخشم تا زمانی که فراموش کنم ، تو هم در عقبه‌یِ ذهنم دفن شدی ، الانم برو تو آدم درست من نبودی ، نیستی ، و نخواهی بود.

چیشد یادت رفت هرچی گفته بودی!..