ضدّآب بود. چون که خیلی‌ها نگران بودن.

اومدم پولشو حساب کنم، یه آقایی که خودشم داشت نون می‌خرید، نذاشت. به حرم اشاره کرد و گفت: «هدیه‌ی امام علی» بعد گفت که از مراکش اومده و خواست سلامش رو به امام رضا برسونم.

اومدم پولشو حساب کنم، یه آقایی که خودشم داشت نون می‌خرید، نذاشت. به حرم اشاره کرد و گفت: «هدیه‌ی امام علی»
بعد گفت که از مراکش اومده و خواست سلامش رو به امام رضا برسونم.

با ری‌رای بدون شپش خداحافظی کنید. اومده‌م یه جایی برای استراحت که احتمال شپش گرفتن توش بسیار بالاست. ?‍♀

آقا این نون خالی ما چی شد؟ مردیم از گرسنگی. ☕️

با ری‌رای بدون شپش خداحافظی کنید. اومده‌م یه جایی برای استراحت که احتمال شپش گرفتن توش بسیار بالاست. ?‍♀

چرا همه‌ی سفرهات اینقدر عجیبه؟ :))

چرا همه‌ی سفرهات اینقدر عجیبه؟ :))

ناوگان‌ اتوبوس، عراقی‌ان و به نظر می‌رسه در این حد با تهران آشنایی دارن که یه بار قدیما اسمشو شنیده‌ن. فارسی هم انقدری بلدن که من انگلیسی بلدم. به اپلیکیشن‌های مسیریابی هم فقط در حدّ این‌که بازش کنن بذارن جلوشون اعتقاد دارن. این‌که ازش استفاده کنن دیگه از نظرشون اضافه‌کاریه. لذا سر هر دوراهی با توکّل به خدا و دادِ «یمین! یمین!»، «یسار! یسار!» مسافرای جلویی داریم مسیر رو انتخاب می‌کنیم و پیش می‌ریم.

وارد تهران شدیم...