✅ بازنشر

درود به همراهان گرامی

با عنایت به اینکه جلسه گفتگوی صوتی ارایه کتاب راه باریک آزادی سه‌شنبه هفته آینده (۱۴۰۳/۹/۶) برگزار می‌شود.
پادکست خلاصه کتاب به جای جلسه ارسال می‌گردد.
امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد

پادکست خلاصه کتاب دالان باریک آزادی
توسعه حتما به آزادی سیاسی منجر نمی‌شه. مسیر آزادی یک دالان باریکه که برای رسیدن بهش باید تعادل ظریفی بین توانایی دولت برای اعمال نظم و توانایی جامعه برای پاسخگو کردن دولت برقرار بشه.

https://castbox.fm/episode/6-90%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86--%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-id5656367-id665281264

#فصل_ششم

📌کانال تلگرام بی‌پلاس
@podcastbplus

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

در اکتبر ۲۰۱۷ چند زن شروع به سخن گفتن در مورد آزارها و حملات جنسی انجام گرفته علیه‌شان توسط مردان قدرتمند کردند.

این ماجرا با اتهاماتی علیه هاروی وایْنِسْتایْن یکی از غول‌های صنعت سینما آغاز شد. در ۵ اکتبر هنرپیشه آشْلی جاد بر این اتهامات افزود در ۱۷ اکتبر هنر پیشه آلیسا میلانو اصطلاح وضع شده از سوی ترانا بورْک در سال ۲۰۰۶ را مورد استفاده قرار داد و توئیت کرد، «اگر شما هم مورد آزار یا حمله جنسی قرار گرفته‌اید در پاسخ به این توئیت بنویسید me too (من هم).» بهمنی از توئیت به راه افتاد و جنبشی اجتماعی متولد شد. حتی اگر ما در اکناف جهان فاصله زیادی از تأمین برابری و حفاظت برای زنان داشته باشیم، به خاطر آنکه مردم عليه نقض این اساسی‌ترین حقوق همداستان شدند اینک برای قدرتمندان آزار رساندن تحقیر و حمله به زنان در دولت شرکت‌ها و مدارس کاملا دشوار شده است. به عنوان مثال در واکنش به این حرکت قوانین شروع به تغییر کرده اند و ایالت نیویورک قانونی تازه برای جلوگیری از آزار جنسی دارد.

پیشرفت بشر به گسترش ظرفیت حکومت برای پاسخگویی به چالش‌های جدید و مبارزه با تمامی سیطره ها چه کهنه و چه نو وابسته است اما چنین اتفاقی نخواهد افتاد مگر آنکه جامعه تقاضایش کند و در دفاع از حقوق همگان بسیج شود.

بدیهی است که چنین کاری آسان نیست، چه رسد به آنکه خودبه خود محقق شود،

**اما این رویداد
می‌تواند رخ دهد،

و رخ می‌دهد**.

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

بسیاری از ما که در کشورهای واجد دموکراسی با جامعه‌ای جسور و حکومت‌های پر ظرفیت به سر می‌بریم در مقایسه با آن‌هایی که اسیر لویاتان مستبد یا در غیاب هر گونه نهاد حکومتی برای تأمین حفاظت محکوم به ترس و خشونت هستند خوش اقبال به شمار می‌آییم با این وجود زندگی با لویاتان (مقید) همیشه یک مأموریت ناتمام است بر اساس استدلال ما باید کلید ثبات بخشیدن به این وضعیت و پائین آوردن احتمال خروج از دالان را در

خلق و باز خلق توازن قدرت میان حکومت و جامعه

میان کسانی که قدرتمندند و کسانی که چنین نیستند جست.

اثر ملکه سرخ برای یاری رساندن به ما تعبیه شده است.

اما در نهایت قدرت جامعه از سازماندهی و بسیج مردم نشأت می‌گیرد.

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

بی طرفانه وظایف خود علاقه نشان نمی‌دادند اما در اکثر جنبه های حکومتی، آلمان دوران نازی استبدادی تر و قدرتمندتر شد به نحوی که اندازه و شرح وظایف ارتش رشد کرد، دیوان سالاری اخراج و نابود سازی انبوه یهودیان را کلید زد و نیروهای امنیتی به صورتی که در مورد گشتاپو مشهود بود قدرت مطلقه یافتند. نازی ها افزایش سرکوب تضعیف بسیج اجتماعی و انجمن‌های مستقل و سروری بیشتر حکومت بر جامعه را در دستور کار خود داشتند بدین لحاظ آنها شبیه و پیرو فاشیست‌های ایتالیا بودند. کودتای بییِر هال هیتلر از راهپیمایی موفق موسلینی به سمت روم الهام می گرفت. موسلینی روح فاشیسم و نازیسم را بیان می‌کرد زمانی که گفت:

از نظر فاشیست‌ها همه چیز درون حکومت است و بیرون از حکومت هیچ چیز بشری یا روحانی وجود ندارد چه رسد به آنکه ارزشی داشته باشد. در این معنا فاشیسم تمامیت خواه است و حکومت فاشیستی به عنوان ترکیب کننده و به وحدت رساننده تمامی ارزش‌ها همه زندگی مردم را تفسیر می‌کند توسعه می‌بخشد و قدرت می‌دهد.

تاریخ دان فاشیسم هرمان فاینر فلسفه حکومت فاشیستی را این گونه جمع بندی می‌کند که

«هیچ شهروندی در کار نیست .... فقط اتباع حکومت اند که وجود دارند.»

این فلسفه تا حد زیادی از ریشه های نظامی‌گرایانه فاشیسم و نازیسم و مخالفت‌شان با هرگونه نظارت بر قدرت رهبران یا حکومت زمانی که آنها سلطه می یابند نشأت می گیرد و نیز ریشه در این امر دارد که این دو مکتب واکنشی نسبت به بسیج های اجتماعی سوسیالیستی و کمونیستی بودند و لذا بازسازی سیطره استبدادی حکومت بر چپ را هدف طبیعی خود می‌دانستند.

اما نکته بنیادی تر آن است که با توجه به تاریخ آلمان به لحاظ نهادهای قدرتمند حکومتی حتی در غیاب این تکیه‌گاه‌های ایدئولوژیک نیز برای دولتی چون جمهوری وایمار امکان نداشت سر از سرنوشتی چون لبنان امروزی در آورد. صرف وجود این نهادها - ارتش، پلیس، دستگاه قضایی و دیوان سالاری - موجب می‌شد هر گروهی که دست سیاسی برتر را به دست می‌آورد از آنها بهره بگیرد ولو از پائین به بالا آمده باشد یا از روش‌های تبهکارانه حمایت کند بدین ترتیب حتی اگر ملکه سرخ آلمانی از کنترل خارج شد و حاکمیت را به گروهی سپرد که ریشه در بسیج توده ای داشت، همین که کشور از دالان بیرون رفت احتمالات همواره به نفع بازآرایی نهادهای حکومتی بود تا بر علیه دیگران و به نفع گروه مسلط جدید به کار گرفته شوند، خصوصاً پس از آنکه قیود دموکراتیک و غیردموکراتیک بر قدرت حکومت برداشته شده بود. لذا نازی ها به موازات نابود کردن لویاتان مقید در حال جوانه زدن و قبضه قدرت، استیلای استبدادی حکومت را سریعاً بر جامعه برقرار و تشدید کردند.

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

استبداد از پائین

مشکل ملکه سرخ آن است که همان نیروی ظرفیت ساز برای حکومت و جامعه همچنین می‌تواند از مهار به در رود و زندگی در دالان را از ثبات بیندازد. با این حال همانگونه که دیدیم در نهایت آنچه لویاتان مقید در حال رشد آلمان را بدسرنوشت کرد نه کودتایی از سوی فرادستان پروسی بود و نه حرکتی از سوی ارتش که بسیاری از فرادستان سنتی از جمله کورت فون اشلایکر امید به سازمان دهی آن داشتند.

بلکه این پرده از نمایش را یک جنبش اجتماعی از پائین به بالا به پایان رساند.

با وجود آنکه از همان آغاز برخی صاحبان صنایع دیوان سالاران، قضات و اساتید دانشگاه از نازی ها حمایت می‌کردند این حزب بیشتر نیروئی متکی به طبقه متوسط ناراضی و جوانان به شمار می‌رفت تا اواسط دهه ۱۹۳۰ جنبش نازی چیزی بیشتر از لباس قهوه‌ای‌های خرابکاری نبود که با سروصدا به خیابان می ریختند و کمونیست‌ها سوسیال دموکرات‌ها و یهودیان را کتک می‌زدند و گاهی به قتل می‌رساندند. در ژوئیه ۱۹۳۲ یوزف گوبلز در یکی از نطق‌های انتخاباتی اش مردم را تشویق می کرد اینک برخیزید و بگذارید توفان آزاد شود
اگر حزب نازی کارگزاری بود که از پائین جامعه می آمد تا آلمان را به بیرون از دالان ببرد آیا لازم نبود این امر به فروپاشی ظرفیت حکومت و سیطره اش بر جامعه بیانجامد؟
آیا نباید از جامعه پسانازی انتظار می‌داشتیم تا اندازه ای شبیه به تاجیکستان پس از فروپاشی اتحاد شوروی یا شاید لبنان شود؟ *واضح است که چنین اتفاقی نیفتاد

اگرچه جنبش نازی از پائین می آمد استبداد و سیطره حکومت بر جامعه را تضعیف نکرد؛ برعکس آن را تقویت نمود.*
حیطه هایی بود که در آنها سلطه نازی از ظرفیت حکومت کاست از همه چشمگیرتر پلیس دستگاه قضایی و دیوان سالاری با از راه رسیدن نازی‌های دوآتشه یا فرصت طلب دچار چنین تقدیری شدند زیرا این افراد صلاحیت تصدی مشاغل شان را نداشتند یا به اجرای بی طرفانه وظایف خود علاقه نشان نمی‌دادند

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

قطبی شدنی که در نتیجه فقدان روحیه سازش و رویکرد ستیزه جویانه در همه جا شکل گرفت هم علت و هم پیامد ماهیت تشکیلات جامعه مدنی در سال‌های وایمار بود.
اگر توکویل این شرایط را می‌دید از زندگی انجمنی پرشور در آلمان بین دو جنگ حتی بیشتر از آمریکای میانه قرن نوزدهم تحت تأثیر قرار می‌گرفت با این همه، تمامی این‌ها در امتداد خطوط فرقه گرایانه بود حتی در شهرهای کوچک انجمن‌ها میان کاتولیک ها، ملی‌گراها کمونیست‌ها و سوسیال دموکرات‌ها تقسیم می‌شدند جوانی که علایق ملی گرایانه داشت به یک باشگاه ملی گرا می پیوست در کلیسای ملی گرا حضور می یافت و احتمالاً تمام و کمال در حلقه های ملی گرایانه معاشرت و ازدواج می‌کرد همین امر برای کاتولیک‌ها سوسیال دموکرات ها و کمونیست‌ها صادق بود.

این بسیج اجتماعی قطبی شده به تأثیر بیشتر ملکه سرخ با حاصل جمع صفر یاری می‌رساند‌.

که با سرمایه گذاری هر طرف به منظور کشیدن زیر پای دیگری سر و کار داشت در آلمان وایمار هیچ سولون یا جیمز مدیسونی نبود که هم حکومت و هم جامعه را مخاطب قرار دهد. همه این‌ها راه را برای شکل گیری دومین ترک در دموکراسی وایمار گشود. پویایی های ملکه سرخ غالباً تنش‌ها را در جامعه افزایش می‌دهند لذا ظرفیت نهادها برای حل این منازعات و محدود کردنشان به ویژه جهت دهی آنها به سمت رقابت ظرفیت ساز به جای بی ثباتی مهم است این واقعیت که دادگاه ها نه ظرفیت‌شان را برای رسیدگی به انبوه منازعات در آلمان افزایش دادند و نه مشروعیت بسیج اجتماعی، خصوصاً از جانب چپ را پذیرفتند بدان معنا بود که هیچ داور بی طرفی برای این اختلافات وجود نداشت و تا حدودی در نتیجه این امر رو در رویی ها شدیدتر و جامعه قطبی تر شد. ماهیت چندپاره و آلوده به بن بست پارلمان احزاب افراطی را هر چه بیشتر قدرت بخشید و سازش‌های دموکراتیک مورد نیاز برای مدیریت این تقابل‌ها را ناممکن ساخت. در یک معنا نهادها نمی توانستند با همان سرعت حکومت و جامعه بدوند و این امر ملکه سرخ را هر چه بیشتر در معرض مهار گسیختن می گذاشت

صرفاً عوامل ساختاری نیستند که بر چگونگی وقوع کشمکش میان حکومت و جامعه اثر می‌گذارند همان گونه که در فصل ۹ خاطرنشان کردیم، برخی افراد یا رهبران گروه ها می‌توانند نقش سرنوشت ساز در جهت مثبت یا منفی بر عهده بگیرند.
تکروی کاریزماتیک و البته تا حدود زیادی جنون آمیز آدولف هیتلر
و شور و حالی که او به جنبش حاشیه ای دست راستی در آلمان میان دو جنگ افزود بدون تردید بر سقوط سریع جمهوری وایمار و شاخصه‌های جنایت آمیز رژیم جایگزین آن اثر گذاشت.

با توجه به تمامی این نقاط ضعف و رهبری سخنور و فرهمند هیتلر، مسیر دموکراسی وایمار پر دست‌انداز تقدیر شده بود ولی تمامی این‌ها می‌توانست امروزه فراموش شده باشد، اگر عامل ساختاری سومی وجود نداشت - تکانه عظیم ناشی از رکود بزرگ که بر درگیری و قطبی شدن در جامعه افزود و نهادهای دموکراتیک آن دوران را از مشروعیت انداخت، خصوصاً زمانی که پارلمان چندپاره از عهده رسیدگی به بحران اقتصادی بر نیآمد

وایمار اینک بر لبه دالان سرگردان بود.

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳

*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook

این رویکرد سپس ما را به شیوه‌ای از اندیشه در مورد آنچه دانشمندان علوم اجتماعی از آن با عنوان عاملیت یاد می‌کنند رهنمون می‌سازد - منظور از عاملیت توانایی بازیکنان کلیدی برای اثرگذاری بر مسیر جوامع شان است به عنوان مثال از طریق تشکیل ائتلاف‌های جدید و بادوام به بیان در آوردن تقاضاها شکایت‌ها و روایاتی تازه یا رسیدن به ابداعات فناورانه تشکیلاتی یا ایدئولوژیک به فصل ۳ مراجعه کنید در چارچوب مفهومی ما عاملیت اهمیت دارد نه بدان علت که می‌تواند آزادانه مسیر یک ملت را چونان نقشی بر یک صفحه سفید ترسیم کند. بلکه عاملیت و نیز گاهی اتفاقاتی که گاهی کاملا بی اهمیت به نظر می رسند، می توانند از طریق جابه جا کردن توازن میان حکومت و جامعه و متحول ساختن نحوه واکنش یک ملت نسبت به عوامل ساختاری تأثیرات بادوام داشته باشد. ما در فصل ۲ در مورد فدرالیست‌ها ملاحظه کردیم که رهبران لایق چگونه می‌توانند با ارائه یک نگاه جدید و شکل دادن به ائتلاف‌های تازه در حکومت سازی نقش ایفا کنند ما در کاستاریکا نیز همین را می‌بینیم اگر چه تفاوت‌هایی ساختاری میان کاستاریکا و گواتمالا وجود داشت مسیری که اولی پیش گرفت به صورتی معنادار از تصمیمات اشخاصی چون برائولیو کاریلیو در دهه های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ تأثیر پذیرفت تصمیم او برای جدا ساختن کاستاریکا از جمهوری فدرال آمریکای مرکزی به این کشور اجازه واگرایی از مابقی باریکه متصل کننده آمریکای شمالی و جنوبی را داد. عزم او برای بنای نهادهای حکومتی مؤثرتر امکان آن را فراهم آورد که اقتصاد مزارع کوچک قهوه توسعه یابد. شاید از همه جالب تر تصمیم او برای کوچک نگاه داشتن ارتش بود که راه را برای نقش صامت نیروهای نظامی در سیاست کاستاریکا و انحلال نهایی آن در سال ۱۹۴۸ هموار ساخت اگر کاریلیو تصمیمات دیگری می‌گرفت کاستاریکا احتمالاً به گواتمالای امروزی شبیه تر بود. (کما اینکه) برای منحل شدن قوای نظامی و به وجود آمدن بنیان‌های قانون اساسی یک حکومت مدرن و یک دموکراسی کارآمد به شخصی دیگر خوزه فیگِرس، نیاز بود به مانند تصمیمات کاریلیو هیچ امر از پیش مقدری در مورد آنچه فیگرس انجام داد وجود نداشت کما اینکه همان وقت در مرزهای مجاور حکومت دیکتاتوری خاندان سوموزا در نیکاراگوئه ظهور کرده بود.
در تمامی این‌ها عاملیت بر نحوه عمل قوای برجسته شده در نمودارهای ۲ و ۳ تأثیر گذاشت.

ولی مصون از توزان قدرت حاکم عمل نکرد.

در واقع اگر کاستاریکا همان کشاورزی مبتنی بر سرکوب نیروی کار گواتمالا را داشت ایجاد لویاتان مقید برای کاریلیو یا فیگرس امکان پذیر نبود.

#معرفی_کتاب
#راه‌باریک_آزادی 
#نویسندگان_دارون_عجم‌اوغلو_وجیمز_ای‌رابینسون
#مترجمان_سیدعلی‌رضا_بهشتی‌و_جعفر_خیر‌خواهان
#ارایه_دهنده
#حمید_مهدیان‌‌پور
#مهروآبان۱۴۰۳
*🔸#کانال_کافه_کتاب_فریمان 🆔*** @farimancafebook