꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات? :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 2 months, 1 week ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
? تبليغات بنرى
@Pink_Bad
? تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 2 months ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 6 months ago
3. شرکتهای بزرگ به ایدههای خام اهمیت نمیدهند.
در سال ۲۰۲۰، آلفابت ۲۵۸ میلیارد دلار، متا ۱۱۸ میلیارد دلار و نتفلیکس ۳۰ میلیارد دلار درآمد داشتند. حتی اگر شما در حال ساختن یک کسبوکار هستید که قصد دارد طی ۷ سال آینده ۱۰۰ میلیون دلار درآمدزایی داشته باشد، این میزان درآمد کمتر از ۱٪ به صورتهای مالی یک شرکت بزرگ اضافه میشود.
شرکتهای بزرگ فناوری بهتر است استارتاپ شما را در ۷ سال آینده خریداری کنند به جای اینکه وقت و پول خود را صرف ساختن چیزی مشابه کنند.
پس چرا شرکتهای بزرگ اغلب از کارمندان خود میخواهند NDA امضا کنند؟ در دنیای آنها، قوانین متفاوت است. به عنوان مثال، آمازون ممکن است منابع لازم برای گرفتن سهم بازار عظیمی را داشته باشد قبل از اینکه کسی از آن باخبر شود، در حالی که استارتاپها معمولا چنین سرعت و مقیاسی ندارند.
ارزش پولی ضررهای ناشی از دزدیده شدن ایدههای غولهای فناوری توسط دیگر شرکتها بسیار زیاد است. فقط یک ایده شفاهی نیست – صدها میلیون دلار سهم بازار است. استارتاپها اغلب در مراحل اولیه چنین مقیاسی ندارند.
4. ایده شما فقط یک فرضیه است که فقط شما میتوانید آن را به یک کسبوکار تبدیل کنید.
همه ایدهها فرضیههای آزمون نشدهای هستند که نیاز به سالها تایید، هزاران تکرار و ممکن است در نهایت کار نکنند. حتی اگر ایده را آزموده باشید و فکر کنید که در بازار شما کار خواهد کرد، تضمینی وجود ندارد که این دستورالعمل در جای دیگر هم کار کند – برای هر مشتری و هر استارتاپی.
علاوه بر این، افراد بالقوه کپیکننده فقط میتوانند واضحترین چیزها را کپی کنند.
بله، آنها میتوانند محصول یکسانی تولید کنند. بله، میتوانند افرادی با همان صلاحیتها را استخدام کنند. بله، میتوانند همان قیمت را تعیین کنند. اما نمیتوانند طرز فکر، ارتباط با مشتریان، مهارتهای مدیریتی و شبکه شما را کپی کنند. اگر کسی مثل شما لباس بپوشد، سعی کند مثل شما حرف بزند و موهایش را رنگ کند، خود شما نمیشود.
5. باارزشترین دارایی شما – انگیزه
فرض کنید کسی شغلش را ترک کرده تا یک کسبوکار راه بیندازد، با پسانداز خود تیم کوچکی را استخدام کرده و ماهها وقت صرف متقاعد کردن خانوادهاش کرده تا او را تنها نگذارند. در این صورت، او انگیزه بیشتری برای تبدیل ایده به موفقیت نسبت به شخص/شرکتی دارد که فقط میخواهد با کپی محصول کسی پول دربیاورد.
افرادی که صرفا به دنبال پول هستند، وقتی با مشکلات مواجه میشوند، ناامید میشوند. چرا باید زحمت بکشند وقتی امروزه میتوانند تصویر یک میمون خندهدار بفروشند و به عنوان یک NFT نیم میلیون دلار به دست آورند؟ (البته نه همیشه، ولی راهی هست.)
در مقابل، افرادی که انگیزه شخصی عمیق دارند، تنها در صورتی متوقف میشوند که همه چیز را امتحان کرده باشند و هیچکدام کار نکند. در بیشتر موارد، آنها هرگز متوقف نمیشوند زیرا میتوانند مسیر خود را تغییر دهند، پول بیشتری جمعآوری کنند، کارمندان اولیه را متقاعد کنند مدتی رایگان کار کنند و کاری را که شروع کردهاند، تمام کنند.
اگر میخواهید ایده استارتاپ خود را با وادار کردن مردم به امضای NDA تا زمان یافتن الهام برای اجرای آن ثبت کنید، هیچ NDAای نمیتواند به شما کمک کند. راهاندازی یک استارتاپ درباره کار سخت، استرس، مشکلات و سپس موفقیت است.
و به اشتراکگذاری ایدهها با سرمایهگذاران، خریداران بالقوه از شرکتهای بزرگ یا سایر بنیانگذاران شما را به موفقیت نزدیکتر خواهد کرد. اشتراکگذاری روش خوبی برای جمعآوری بازخورد و طوفان فکری مشترک است. شنیدن فرضیه توسط کسی بیطرف ممکن است راه حلهای بهتری برای مشکل ارائه دهد.
در مقابل، عدم اشتراکگذاری، روش خوبی برای گیر افتادن و نداشتن فرضیههای تازه برای ادامه حرکت است. اعتماد به غریبهها در مورد ایدههایتان ممکن است برای شما سخت باشد، اما فراموش نکنید که شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر قرار است به شما پول و حیثیت دیگران را بسپارند.
استارتاپها نیازی به عدم افشای اطلاعات (NDA) ندارند: ۵ دلیل که چرا هیچکس ایده شما را نمیدزدد.
بنیانگذاران استارتاپها به طور مداوم از همکاران من در شرکت سرمایهگذاری Flyer One و خود من میخواهند که قبل از اشتراکگذاری هر گونه شاخص و معیاری، توافقنامههای عدم افشای اطلاعات (NDA) امضا کنیم. بنیانگذارانی که احتمالا به دنبال NDA هستند به راحتی قابل تشخیص هستند: این نینجاها برای سرمایهگذاران اسلایدهایی بدون ارقام و اعداد ارسال میکنند که گویا همه چیزی که روی آن کار میکنند، اطلاعات محرمانه است.
در واقعیت اما، ایده شما هیچ رازی نیست و کسی آن را نخواهد دزدید، به ویژه شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر. وقتی برای امضای NDA درخواست میکنید، به نظر نمیرسد که محتاط باشید؛ بلکه عجیب به نظر میرسید.
از منظر حقوقی، NDAها به طور قابل توجهی زمان برای بررسیهای لازم و هزینههای وکلا را افزایش میدهند، زیرا تمام NDAها با هم متفاوت هستند و اغلب غیراستاندارد هستند. علاوه بر آن، اضافه کردن بند عدم رقابت باعث میشود که تقریبا هر سرمایهگذاری را که میشناسم، احتمالا منصرف کند.پس نفس عمیقی بکشید و نگران نباشید. اینجا پنج دلیل وجود دارد که چرا هیچکس ایده شما را کپی نمیکند.
1. دزدیدن ایدهها گزینهای برای شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر نیست.
وقتی سرمایهگذاران یک ایده خوب را میشنوند، در مورد ترک شرکت سرمایهگذاری خود برای راهاندازی یک استارتاپ مشابه فکر نمیکنند. آنها سالها وقت صرف ساختن شهرت، اعتماد، حضور در توییتر و رسانهها برای جمعآوری سرمایه و شروع سرمایهگذاری میکنند. ترک کار گزینهای برای آنها نیست.
در بیشتر موارد، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر کارمندان آزادی برای کپی کردن یک محصول تصادفی ندارند: همه مشغول حل مشکلات فعلی هستند – کمک به شرکتهای داخل پرتفولیو برای جمعآوری سرمایه، انجام بررسیهای لازم برای استارتاپهای جدید و گذراندن ساعتها وقت در شبکههای اجتماعی.
همچنین، سرمایهگذاران نمیتوانند ایده شما را در هنگام شنیدن آن ثبت اختراع کنند: گرفتن یک ثبت اختراع در ایالات متحده تا ۳ سال و در اروپا تا ۵ سال طول میکشد. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر به سادگی سه سال وقت نمیگذارند تا ایده یک استارتاپ اولیه را که تازه شنیدهاند، ثبت اختراع کنند.
به لحاظ نظری، سرمایهگذاران میتوانند ایده شما را به رقبایتان لو دهند. اما امضای NDA با یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر، نمیتواند از درک رقبا از اینکه شما چکار میکنید و چطور انجام میدهید، جلوگیری کند. اگر آنها بخواهند شما را کپی کنند، بنیانگذاران دیگر میتوانند به عنوان مشتریان بالقوه ظاهر شوند یا کسی را استخدام کنند تا این کار را انجام دهد.
2. شما از افرادی که ممکن است ایدهتان را کپی کنند، جلوتر هستید.
حتی اگر یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر ایده شما را به دوستان یا همکارانش لو دهد، ۶ تا ۱۲ ماه طول خواهد کشید تا آن را به واقعیت تبدیل کنند. حتی زمان بیشتری نیاز است تا اولین مشتریها را جذب کنند. تا آن موقع استارتاپ شما جلوتر خواهد بود و سری A را جمعآوری میکند.
ماهها طول میکشد تا استارتاپها تحقیق کنند، یک حداقل محصول قابل ارائه تولید کنند، اشکالات را رفع کنند، توسعه مشتری انجام دهند، اولین مشتریها را پیدا کنند و واقعا پول دربیاورند. علاوه بر این، زمانی را هم برای گریه بنیانگذاران در نظر بگیرید وقتی یکی از این مراحل مطابق برنامه پیش نمیرود.
حتی اگر بنیانگذاران دیگر منابع مالی نامحدود داشته باشند، باز هم به زمان نیاز دارند تا افراد با انگیزهای را استخدام کنند، آنها را راهنمایی کنند و محصول قابل قبولی تولید کنند که به نیازهای بازار جواب دهد. افراد بالقوه کپیکننده نیاز به زمان زیاد، منابع مالی و انگیزه خواهند داشت تا همین کار را انجام دهند.
احتمال اینکه ایده کپی شده بهتر از اصلی باشد و همه چیز به خوبی پیش برود، کمتر از شانس شما برای تبدیل شدن به یونیکورن است.
علاوه بر این، تضمینی وجود ندارد که ایده شما همیشه کار کند، حتی اگر خوب باشد. ساختن یک استارتاپ یک فرایند تکراری است. شما فقط یک ایده ارائه نمیدهید و همیشه از آن استفاده نمیکنید – شما آن را تطبیق میدهید.
ارزش بیش از حد برای آموزش عالی* شاید غیرقابلبحثترین چیزی که رئیسجمهور اوباما گفته، این جمله باشد که «در دهههای آینده، یک دیپلم دبیرستان کافی نخواهد بود. مردم به مدرک دانشگاهی نیاز دارند.» این دیدگاه بهنظر منطقی میآید، اما آیندهای تاریک را پیشبینی…
آقای ایلان ماسک لطفا ره صدساله را یک شبه طی کنید! یکی از مشکلاتی که وقتی با افراد مختلفی که دنبال برنامه ای برای ورود به فضای کارآفرینی هستند برخورد می کنم، به خصوص اگر تجربه اولشان باشد فرض بر این دارند که با ساخت ابزاری و شروع کاری و نهایت یک الی دو سال…
آقای ایلان ماسک لطفا ره صدساله را یک شبه طی کنید!
یکی از مشکلاتی که وقتی با افراد مختلفی که دنبال برنامه ای برای ورود به فضای کارآفرینی هستند برخورد می کنم، به خصوص اگر تجربه اولشان باشد فرض بر این دارند که با ساخت ابزاری و شروع کاری و نهایت یک الی دو سال زحمت به اوج قله های رفیع استقلال مادی می رسند.
در برخورد با این آدمها من یک حرف دارم : باید خودت را آماده کنی تا 20 سال پای کاری که می خواهی شروع کنی وایستی.
غالبا این جمله را با سر تایید نشان می دهند اما بعد از مدتی دچار خستگی، ناامیدی و … می شوند. علت این موضوع شاید به این دلیل که درک رشد نمایی برای انسانها دشوار است ما انسانها بالای هزاران سال در نهایت با 100 الی 200 نفر در روستاهایمان تعامل داشتیم اما در 100 سال گذشته که شبکه های ارتباطی اتمی مثل جاده و تلفن و شبکه های ارتباطی بیتی مثل شبکه های اجتماعی میسر شد، ناگهان کانال های توزیعی خلق شد که قابلیت رشد های سریع تری را برای کسب و کارها فراهم کرد.
اما در این میان یک مسئله هیچ گاه حل نمی شود و آن هم صبر کردن و تحمل رنج برای کاری است که باید انجام دهیم. شاید برای ما که در فرهنگ مردمانمان دوست دارند یک شبه پولدار شوند و به همین دلیل هر روز در دام کلاهبرداری جدیدی می افتند، صبر کردن در هنگام ساخت، خود بزرگ ترین مزیت رقابتی یک کارآفرین می تواند باشد.
مسئله او، ریسک سوم شخص و چرا کارآفرین های همه فن حریف عاقبت به خیر می شوند؟
دیروز با دوستی صحبت می کردم و خسته بود از اینکه افرادی که در شروع مسیر کارآفرینی به سراغ آنها رفته بود اما هر کسی با بهانه ای از اینکه بخواهد به او کمکی کند یا قدمی با او بردارد طفره رفت. من اسم این وضعیت را مسئله او یا ریسک سوم شخص گذاشته ام.
فرض بگیرید شما به سراغ دوستی می روید که بخواهید به عنوان عضوی در کاری که می خواهید شروع کنید با شما همراه شود اما جملاتی می شنوید مانند:
نه تمایلی ندارم. یا تو خیلی خوش خیالی! یا این کارها در اینجا جواب نمی دهد! یا ایده ات چقدر مسخره است! یا نمی توانم از کارم در شرکتی که کار می کنم خارج شوم!
فرد بعدها شما به هر ایرادی بخورید و به ماجرایی گیر کنید از شما به عنوان اویی یاد می کند که انتظار شکستتان را می کشید با اینکه هیچ پیشنهادی به شما برای رشد در مسیر کارتان نداشت. گویا شما در ذهن او همیشه ریسکی به همراه خود دارید که در صورتی که به شما می پیوست زندگی اش دچار مشکل می شد، بنابراین امن ترین حالت برای درگیر نکردن خود و بقای خود در این مسیر، عدم مشارکت بود.
اینکه شما به عنوان کارآفرین موفق می شوید یا شکست می خورید مهم نیست بلکه مسئله این است که بدانید افراد بسیار کمی در خط شروع قرار است با شما باشند و شاید قرار است تا بخش عمده ای از مسیر را حتی خود تنها طی کنید.
به همین دلیل است که همه فن حریف بودن می تواند به عنوان سوخت بخش خوبی از مسیر را پیش ببرد. اینکه از فروختن عار نداشته باشید، از ساختن نترسید و از تعامل کردن با همه نوع آدم خسته نشوید اصل کار است. باقی ماجرا در آزمون زمان درست خواهد شد.
دو بازنگری در کلام: طراحان سازنده و فیلسوفان عملگرا طراحان سازنده در عصر امروز چگونه می توان دست به تغییر کلمه کارآفرینی زد؟ به راستی به کار بردن کلمه کارآفرین برای بنیانگذاران چه مشکلات پنهانی دارد که از آن غافلیم؟ بهتر است به جای استفاده و به کاربردن کلمه…
دو بازنگری در کلام: طراحان سازنده و فیلسوفان عملگرا
طراحان سازنده
در عصر امروز چگونه می توان دست به تغییر کلمه کارآفرینی زد؟ به راستی به کار بردن کلمه کارآفرین برای بنیانگذاران چه مشکلات پنهانی دارد که از آن غافلیم؟
بهتر است به جای استفاده و به کاربردن کلمه کارآفرین از تعریف دیگری برای صدا زدن بنیانگذاران استفاده کنیم.
وقتی که از کلمه کارآفرین برای خطاب کردن بنیانگذران استفاده می کنیم، ناخودآگاه آنان به فردی تقلیل پیدا می کنند که باید کاری را بیافرینند، در حالی که می توان از تعریف طراحان سازنده برای آنان استفاده کرد.
بنیانگذاران را اگر طراحان سازنده بنامیم افرادی هستند که ناآگاه در دو دسته قرار می گیرند، افرادی که خود در جایگاه طراح قرار دارند و دو وقتی چیزی را طراحی می کنند خود ملزم به ساخت آن هستند. کاری که ترکیبی از هنر و سازندگی است.
استفاده از کلمه طراح سازنده به جای کارآفرین ناگهان بنیانگذران را به مهم ترین کار آنها راهنمایی می کند:
1- شما باید طراح باشید و یک طراح خوب برای اینکه طرح جدیدی در اندازد باید گستره مناسبی از هر موضوع را هنگام طراحی به سرعت درک کند، بنیانگذار نباید همه چیز را از قبل بداند اما باید آمادگی این را داشته باشد تا چالش ها را کل نگر ببیند و دست به حل آن بزند.(لزومی بر جنرالیست بودن)
2- هر طرحی باید توسط خود شما ساخته شود و مثل یک پروژه ساختمانی نیست که معمار آن منتظر می ایستد تا مهندس سازه ای طرحش را در عالم واقع بسازد. اینجا معمار خود مهم ترین سازنده آن ساختمان است. معمار باید لباسش کثیف شود، باید با بنا صحبت کند، باید با مصالح فروش صحبت کند و باید با تک تک افرادی که در کار ساختن دخیل هستند، درگیر شود.
فیلسوفان عملگرا
همانگونه که کلمه کارآفرینی باید دچار تغییر شود، کلمه سرمایه گذار و سرمایه گذار خطر پذیر نیز باید دچار تغییر معنا شود.
سرمایه گذار معمولا در ادبیات عامه شخصی است که دارای سرمایه است و آوردن لفظ سرمایه گذاری خطر پذیر تنها پسوندی که شاید این معنا را متبادر کند که این سرمایه گذار به نسبت سرمایه گذاران دیگر تمایل به پذیرش خطر بیشتری دارد!
اما سرمایه گذاران خطر پذیر حرفه ای، افرادی نیستند که سرمایه باد کرده ای دارند که بخواهند آن را در معرض خطر قرار دهند بلکه آنان فلاسفه ای هستند که نظریاتی دارند و پول بهانه ای برای آنان، برای بودن در کنار تیمی است که نظریات فکری خود را نیز در کنارشان پیش ببرند. این افراد فیلسوف اند اما کار آن ها فلسفیدن صرف نیست بلکه خود نیز در بیشتر موارد آستین های خود را بالا زده تا به کمک طراحان سازنده بیایند.
راهنمایی برای نابودی استارتاپتان
در ادبیات کارآفرینی ما، کارآفرین کسی است که افراد زیادی مشغول به کار در کسب و کار او هستند. بر خلاف گفت و گوهای کارآفرینان خارجی زبان که سرشار از بینش نو است در مصاحبه های کارآفرینان ما ذکر تعداد کارمندانی که به آنها حقوق می دهند مانند مدال افتخار است.
تفکری که مبتنی بر فرد است و به جای خلق ارزش برای افراد شاغل در آن و تامین رفاه آینده آنان، تنها به دادن مواد مخدر ماهانه ای به اسم حقوق و افتخار برای تامین این مواد متکی است، مانند دلال مواد مخدری که به مرغوبیت جنس خود افتخار می کند!
مشکلات استارتاپ از جایی شروع نمی شود که درآمد ندارد بلکه مشکلات استارتاپ از جایی شروع خواهد شد که آدمی در استخدام دارد.
اگر شما یک تیم 3 نفره باشید که بعد از مدتی از شروع کار درآمدی ندارد، در عرض کمتر از 6 ماه می توانید خود را برای اینکه، افراد شما را ترک کنند آماده کنید، اما فرض کنید که یک نفر باشید و یک نفر بمانید قطعا میزان نرخ سوخت پولتان از حالت 3 نفر کمتر و میزان بقای استارتاپ برای گذر از دره مرگ بیشتر است.
اگر به جای اینکه افرادی استخدام کنید، افرادی را الهام ببخشید که بر روی یک سرویس مورد نیاز شما شروع به تولید کسب و کار کنند و به شما پول دهند چه؟ به نظر غیر ممکن می رسد؟ پس لطفا گوشی خود را باز کنید و به هزاران اپی که در گوگل پلی یا اپ استور شما حضور دارند نگاهی بیندازید و بدانید به ازای هر درآمد آن، 30 درصد آن برای گوگل یا اپل است.
تصور کنید به جای اینکه افرادی استخدام کنید تا به آنها پول دهید با افرادی که هر کدام مشکلات کسب و کارتان را تبدیل به کسب و کار کوچکی کرده شروع به همکاری کنید، ناگهان 90 درصد مشکلات کسب و کار شما حل می شود.
فکر دیگری دارید؟ مشکلی نیست صرفا کارآفرینی هستید که برای نابودی کسب و کارش در حال تلاش است!
#نابودی
—
پانوشت: ایده این بحث از تفکر روی حرفهای مهندس حمیدی و صحبت با مهندس قطبی نژاد شکل گرفت پس اعتبار این نوشتار متعلق به این دو است و من در این نوشتار صرفا نویسنده ای بودم که چند نقطه را به هم وصل کرد.
꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات? :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 2 months, 1 week ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
? تبليغات بنرى
@Pink_Bad
? تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 2 months ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 6 months ago