Last updated 1 month, 2 weeks ago
در آن لحظه، همۀ احساسات گمشدهاش به یادش میآمدند.
مردی در کنارِ پیانو نشسته بود و با انگشتانش، نتهایی دلشکسته را مینواخت.
🔒 A whisper message to def, Only he/she can open it.
حس میکنم اون ورژن از خودم که عاشق نوشتن بود رو از دست دادم
I'll stay with you, we're in the rain.
? A whisper message to def, Only he/she can open it.
اسمم رو صدا بزن. تکتک لحظاتِ زندگیم رو برای شنیدن اسمم با صدای تو، میدم.
ساعت ها بود که در جستوجوی نفس هایش بود، نفس هایی که بینِ نوازشِ دودِ سیگاری که لب های زخمیاش را میسوزاند، هرلحظه کمرنگ تر میشد. نگاهِ بی تفاوتی به دستانش انداخت، بی روح بود. "بی روح"، این کلمه میتوانست وضعیت فعلیاش را به خوبی توصیف کند. دستش را سمتِ پیانو…
Last updated 1 month, 2 weeks ago