دده كاتب(dede katib)

Description
تورك دونياسينين بؤيوك عارف و شاعیري رحمتليك ٫٫دده كاتيب،، آشيق ادبياتي، شعر صنعتي وآزربايجان كولتورو
كانالينا قوشولون


@dedekatib
Advertising
We recommend to visit

القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75

Last updated 1 year, 1 month ago

القناة الرسمية ل ابن بابل - أخبار وزارة التربية والتعليم

@MARTAZA79BOT

Last updated 1 week ago

Last updated 2 weeks, 3 days ago

1 month, 2 weeks ago

مسیر رویایی خانا به میرآباد

اینجا پل نزدیک روستای چکو است

@dedekatib

1 month, 2 weeks ago

تفرجگاه زیبای پردانان #خانا?

@dedekatin

1 month, 3 weeks ago

این ترانه که خداحافظی‌ای طولانی با نام «مرا با تاریخ محاکمه کن!» با صدای محشر احمد کایا

شب‌ها تاريک‌اند
‏برهنه بيا اى يار و مهتاب به من بنوشان!
‏كمى بعد مرا پاى چوبه دار خواهند برد
‏خداحافظ چاى و سيگارم
‏خداحافظ كودكان و شعرها
‏خداحافظ آسمان آبى

خداحافظ سمفونى‌ها
‏خداحافظ دختران و پسران دانشگاهى
‏خداحافظ دوستان عصيانم
‏خداحافظ نوبت هواخورى‌ام
‏خداحافظ دنيا با تمام آدم‌ها
‏خداحافظ ساحل‌ها و كشتی‌هاى ماهيگيرى
‏خداحافظ كارگران
‏خداحافظ پدر مادر و خواهر و برادرم

‏با علم و فلسفه مرا درک كنيد
‏و با تاريخ محاكمه كنيد

‏خداحافظ!

4 months, 1 week ago

Cemal Süreya
“Uzaktan Seviyorum Seni”

Seslendiren: Eser Gökay

@dedekatib

4 months, 1 week ago

?تورک ستیزی‌های ناصواب

«نادانی و جهل بزرگترین دشمن انسان است.»
افلاطون

متأسفانه تورک و عرب‌ستیزی در میان برخی از روشن‌فکرنمایان داخلی به صورت یک بیماری از اوایل حکومت پهلوی اول در ایران اپیدمی گشته و گویا نشانه‌های عود مجدد این بیماری در سال‌های اخیر به نوعی با انتشار برخی مقالات غیرعلمی و توهین‌آمیز در مطبوعات ظاهر و حتی وارد فاز سیاسی هم شده است. باید اشاره نماییم که عامل ایجاد این بیماری، انتشار کتب مغرضانه و تاریخ‌های جعلی است که اغلب مستشرقین یهودی تألیف آن را به عهده داشته‌اند و آنان نیز با دنبال کردن اهداف شوم سیاسی، سعی داشتند آتش دشمنی میان مسلمین تورک، عرب، فارس و ... شعله‌ور گردد، از این رو با برجسته کردن و شکوهمندتر جلوه دادن دوره‌ی حکومت شاهان باستانی هخامنشی و ساسانی در ایران - که با حمله اعراب بساط آنان چیده شد - نوعی نوستالوژی تاریخی در اذهان فارس‌ها به وجود آورند و آنان علیه اعراب تحریک شوند و به این ترتیب تخم نفاق افکنده شود.

با پرتوافکنی انوار انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی و نشر ارزش‌های آن، تا حدودی جلوی موج مخرب این گونه افکار نابخردانه گرفته شد و با اینکه در عرض ۳۴ سال گذشته تحقیق و پژوهش‌های نوینی در عرصه‌ی تاریخ و تمدن ایران توسط برخی محققین و مورخین منصف صورت گرفته و طی آن بنیان و اساس بسیاری از مطالب و نظریه‌های کتاب‌های جعلی تاریخ‌سازان یهود را سست و بی‌اعتبار نموده اما با این وجود، رسوخ افکار ناصواب پان‌آریایی و نژادپرستی به صورت سیاست یکسان سازی قومی (نوعی ستم ملی) - که با هدف ایجاد وحدت ملی در کشور صورت می‌گرفت- صورت عینی به خود گرفت و در این میان عده‌‌ی کثیری در تار و پود عنکبوتی و ارتجاعی آن گرفتار آمدند و در این راستا امثال سیدجواد طباطبایی و مصطفی نصیری - که حتی داعیه تورک زبان بودن را هم دارند - و ... قلم توهین‌آمیز خود را علیه هم‌زبانان خود به کار می‌گیرند و یک سری توهمات خودبافته و دروغین را - که عاری از علم، خرد و منطق است - در مطالب خود تکرار می‌نمایند.

نباید از خاطر برد: شرایط کنونی خاورمیانه، اوضاع نابسامان کشورهای همجوار ایران، ادامه‌ی جنگ داخلی در سوریه، تغییر و تحولات سریع در عرصه‌ی بده و بستان‌های سیاسی بین‌المللی همه و همه نشانگر وضع حساس منطقه می‌باشد و به نوعی تهدید بالقوه داخلی و خارجی برای کشور ما محسوب می‌شود و امنیت آن را در معرض خطر قرار می‌دهد، از این رو نیاز به همگرایی ملی در کشور بیشتر احساس می‌گردد، در این میان کوبیدن عده‌ای قلم بدست بی‌مسئول بر طبل نفاق، ایراد تهمت‌های غیرواقع و شعارگونه علیه  فعالان فرهنگی، نفی حقوق شهروندان و مطالبات قانونی اقوام ایرانی، اثرات مخرب و غیر جبرانی را برای کشور به بار خواهد آورد.

در این اوضاع خطیر، ارایه‌ی بحث‌های نفاق‌انگیزی چون ایران‌شهری ممدوح و توران‌شهری مذموم چه دردی را دوا خواهد کرد؟!

و یا اینکه آقای جواد طباطبایی که در جای - جای مقاله و مطلب خود در شماره قبلی مجله مهرنامه از لفظ «بی‌شعور» برای مورد خطاب قراردادن مخالفان خود استفاده کرده بود نامبرده با این قلم عصبانی و غرض‌آلود خود کدام پیام منطقی را به خواننده ارایه می‌کند؟

به جمله‌ی حکیمانه افلاطون در ابتدای این مقدمه باز می‌گردیم: انسان معمولاً با مسایل و پدیده‌های جدید و ناشناخته خود دشمنی و عناد می‌ورزد و این دشمنی نیز بیشتر از عدم آگاهی و ضعف شناخت وی از آن پدیده ناشی می‌شود. متأسفانه بسیاری از فعالان عرصه‌ی مطبوعاتی و روشنفکری کشور شناخت صحیحی از وضعیت اقوام و مطالبات آنان ندارند و هر گونه حرکت قومی را برابر با تجزیه طلبی و ... می‌دانند.

امروزه جامعه ایران با معضلات حل ناشده‌ی زیادی مواجه است این معضلات نیز راه‌حل‌های اصولی و مطلوب خود را می‌طلبد و هرگونه زورگویی و مطلق‌گرایی در این راستا مطرود است و در نهایت باید با این واقعیت مسلم کنار بیاییم که ایران یک کشور کثیرالملله و کثیر الاقوام می‌باشد و در این جغرافیای چهار راه ملل، در طول تاریخ اقوام تورک، فارس، عرب، کرد، بلوچ و تورکمن زندگی کرده و می‌کنند و باید مطالبات و حقوق قومی آنان محترم شمرده شود.
«عیسی یگانه»

@dedekatib

4 months, 2 weeks ago

آشیق ادبیاتیندا بیر عرفانی دیوان
???
?
بیر گؤزله وورولموشام مین جانانه دییشمم.
یار عطرینی باغدا بیتن او ریحانه دییشمم
نه بیر طبیب آختاریرام نه بوعلی نه لقمان.
بئله بیر جانان دردینی یوز درمانه دییشمم

جمالیندن مست اولموشام مئیه حاجت نه گرک
حسرتی آفت-ى جاندیر باشقا آفت نه گرک.
دوغرو عاشق هجری سئور داهی وصلت نه گرک؟
عشقین آجی محنتینی خوش رضوانه دییشمم

ایکی جهانی وئرسه لر جنت-ی رضوانی هم.
"قارون"ون گنجینی بیرده ملک-ى سلیمانی هم.
بیر قمری بیر گونشی بیر ید-ى بیضانی هم.
اؤزو گیزلین فعلی آیدین لامکانه دییشمم.

کاتيب اوغلو نه دانیشا نه آغلایا نه سینه.
نه اغیاره نه گؤونه نه باغلانا نسینه .
نه رقیبلر نه یولوندا نه گیزلنه نه سینه.
روز-ي ازل یار یازانی یوز داستانه دییشمم.
?
???
#کاتب_اوغلو
#کؤنولدن_دیله

@dedekatib

6 months, 2 weeks ago
6 months, 2 weeks ago

بسم الله الرحمن الرحیم

حکمداری ملّی(تورکی اسلامی) ۲۰
۱. قاجاریّه
ناصرالدّین شاه قاجار تبریزی، حکیم مدرن اندیش، چهارمین شاه سلسله تورکی اسلامی قاجاریّه ۳
قاجار و تقسیم قدرت
دکتر عبدالغفار بدیع
  Ph.d Abdoulgaffar badie

۱
*طهران در عهد فتحعلی شاه هم دار السلطنه بود هم دارالخلافه. قاجاریّه در تداوم صفویّه نه تنها اسما پایتخت خود را عظمت بخشید بلکه رسما وجهه معماری طهران را نیز رونقی شگفت داد. کاخ گلستان که در زمان فتحعلی شاه گسترش یافته بود در دوران ناصرالدین شاه قاجار تبریزی به طرزی زیبا بازسازی شد. ارگ نیز توسعه یافت. قرارگاههای جدیدی را در خود جای داد(یحیی ذکاء، تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی و راهنمای کاخ گلستان، تهران ۱۳۴۹) و کاخهای دیگری هم در نزدیکی شهر سر برافراشت. ایسلاملیق در قاجار در مجاورت ارگ مسجد بزرگ ( مسجدشاه) با یک میدان مرکزی بناکرد. طهران دیگر پایتخت سیاسی ممالک محروسه قاجار گشته بود ولی تحت الشعاع تبریز‌.  قاجاریه تبریز را از اوائل قرن ۱۹ مقر ولیعهد نمود دارالسطنه دیگری شد تبریز. این تسمیه از یک امر قدرتی مهم حکایت داشت و آن این که قاجار با قرار دادن تبریز به عنوان دارالسلطنه ثانی میل به تجمیع قدرت و تراکم سلطه نداشت همین نشان از شکستن و تقسیم قدرت میان سلطنت شاه با ولی عهد بود. بوروکراسی نظامات وقت نیز حکایت از سلسله مراتب قدرت داشت.  هر شهری چندین محله داشت. هر محله ای کدخدایی. همگی زیر نظر کلانتر شهر خدمت می کردند. کلانتر نیز پاسخگوی حاکم شهر بود. روستا نشینان و ایلات نیز زیر فرمان روسای خود به نحوی مشابه چنین سازمان یافته بودند. و سران آن نیز در مقابل مقامات ولایتها مسئولیت داشتند. اصناف در شهرها تشکیلات داشتند نماینده و نمایاننده منافع اصناف بودند که دولت آنان را در اخذ مالیات و مقاصدی دیگر کاملا به رسمیّت می شناخت‌.(Cambridge History of Iran, VII 542, 589, M. Ettehadieh, patterns in Urban Development:
The Growth of
Tehran(1852-1903), Qajar Iran 199-212.)*

٢
چگونه شاهی می تواند مستبدّ باشد حالیا که نهادهای مدنی را که حائل میان تیغ قدرت و گردن رعیّت بود به رسمیّت می شناخت. شاه قاجار عملا با تسلّط غیر رسمی نه رسمی و شخصی و مستقیم بر اعیان شهر و بازار و علما و ایلات و روستاییان حیطه و دامنه قدرت خود را محدود می کرد چنین شکست و تقسیم قدرت و پراکنده نمودن آن در ساختار اداری نسبتا پریشان وقت هم شاه را مشروطه واقعی می نمود هم او را بمثابه ناظم اعلی استحکام می بخشید. شاهان قاجار نه با چکمه پوشی و نه با بهره بردن سوء از اسلام و عقاید عامّه بلکه با تسلّط اداری و  نمایش قدرت همایونی، مجازاتها و جوائز نمایشی و نمادین با کمی شگرد صرفا سیاسی سلطه ملوکانه خود و خمسه حاکمیّتی خویش را بر سراسر ممالک محروسه قاجار گسترش می دادند‌.

۳
در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان ص۱۲۷ و ۱۲۸ می خوانیم در سلسله قاجاریه، پادشاهی (ناصرالدین شاه قاجار تبریزی) به این کمال برنخاسته، چهار مسافرت‌نامه با قلم خود نوشته، غالب در سیر و شکار بود و نیکو تیر می‌انداخت. خطی شیرین داشت.
آثار خیریه‌ای که در سلطنت او به شهود رسید: ۱.ایجاد مدرسه دارالفنون در طهران،
۲.نشر علوم عالیه،
۳. ایجاد مریضخانه و دواخانه،
۴.تذهیب گنبد مطهر سرمن رای، ایوان طلای مشهد مقدس،
۵.تذهیب گنبد حضرت عبد‌العظیم،
۶.ایجاد تلگرافخانه،
۷.ایجاد ضرابخانه یا چرخ خانه،
۸.ایجاد چراغ گاز،
۹.ایجاد پستخانه،
۱۰.چرخ نجار در قورخانه،
۱۱.کارخانه توپ‌ریزی،
۱۲.باروت‌کوب خانه با چرخ نجار،
۱۳.کارخانه فشنگ‌سازی،
۱۴.کارخانه چاشنی‌سازی،
۱۵.ایجاد دایره پلیس.
۱۶.بنای مجمع‌الصنایع،
۱۷. ترقی در نسج حریر،
۱۸.ترقی در شال کرمان،
۱۹.بنای ابنیه متعدده در بلاد و شوارع عام، ۲۰.ساختن راهها در اغلب بلاد،
۲۱.انکشاف بعضی از معادن،
۲۲.ایجاد مجلس شورای دولتی،
۲۳.تعیین وزارتخانه‌های مرتب و دارالطباعه و ایجاد روزنامه ...

6 months, 2 weeks ago

۲۱ اسفند را روز تولد نظامی گنجوی میدانند ، بهمین خاطر

گرد را بود دختری بجمال
لعبتی تورک چشم و هندو خال
نظامی گنجوی
در زمان نظامی گنجوی ، در رسم الخط عربی که فارسها و نورکها  هم  از آن خط  استفاده میکردند و میکنند حرف "گ" وجود نداشت و نویسندگان ،حرف  " گ "
بصورت " ک " مینوشتند ولی  "گ"
میخواندند .
روش هزوارش در خواندن متنی و بینان آن متن به مخاطب به زبانی دیگر . یعنی خواننده در اثر تکرار ، حرف« ک »هر زمان نقش حرف «گ »را بازی میکرد ،خواننده درست میخواند در شعر بالا در اصل:کلمه  بصورت :
«کرد» را بود .... که «گرد»  صحیح است .
این شک در نام مادر نظامی گنجوی هم مشهود  است :
گر مادرم آن رئیسه «کرد»
مادر صفتانه پیش من مرد
منظور نظامی گنجوی  در این شعر هم شاید به «گرد» ، «دلیر» ، «سلحشور» و پهلوان بودن  مادرش باشد . زیرا همچنانکه یاد آور شدیم تا این اواخر ، در رسم  الخط ایرانیها ( چه تورکی و چه فارسی ) چون خط ریشه عربی داشت ، برای چهار حرفیکه در عربی نبود از مشابه آن حروفها استفاده میکردند  . مثلاً:  حرف "پ" را بصورت حرف " ب" و حرف "چ " را بصورت حرف" ج" و حرف "ژ" را بصورت حرف "ز" و حرف "گ" را بصورت حرف" ک" نشان میدادند .
گر مادرم آن رئیسه گرد
مادر صفتانه پیش من مرد
یعنی این آدم  گرد که رئیس هم  بود ، ولی برای من خصلتهای مادری را داشت و مادر صفتانه پیش من فوت کرده است .
ما را عقیده براین است که نظامی از واژه " تورک" بمعنای حقیقی آن استفاده میکند ، فقط مهارت او در فن شعر است که گاهی او در بکار گیری واژه تورک از صورت مجاز این کلمه بهره میگیرد.
بعبارتی در ذهن و زبان نظامی واژه تورک بصورت مثبت و تا حد قدیس آمده است ، که این احترام به هیچ ژن دیگری در دیوان نظامی بچشم  نمی خورد. خصوصا نظامی نسبت واژه هندو  که بار مترادف پارسی را دارد نگاه  منفی دارد.
مولانا محمد بلخی هم زبان فارسی را مترادف با زبان هندو میداند:
بیگانه نیم زین کویم
در شهر شما خانه خود میجویم
اصلم تورک است اگرچه هندو گویم
مولوی دیوان شمس
در دیوان نظامی کمتربه واژه های "کرد" و "ارمنی " فارس وروم و...برحورد میکنیم  . واگر از این اتنیکها نام برده میشود ، بخاطر یاد آوری مجاورت این اقوام در کنار تورکان  است .
ما بدون تعصب بخشی از این ابیات را که نظامی در تعریف نسل پدران خود آورده در اینجا میاوریم و قضاوت را به عهده اهل قلم میسپاریم که بدانند این شاعر مگر مرض داشته که در دیوان خود تورک ها را اینقدر ستوده است .

بدان تورک چینی چنان دل سپرد
که هندوی غم رختش از خانه برد

وز آن چون هندوان رفتن براهش فرستادن به ترکستان شاهش

گفت من تورک نازنین اندام
از پدر ترکتاز دارم نام

فروبسته در آن غوغای تورکان
ز بانگ نای تورکی نای تورکان

وگرنه یکی تورک رومی کلاه
به هند وبه چین کی زدی بارگاه

ز قلب سپه پیش آن تند مار
فرو رفت جوشن دری تورک وار

چنان آمد از پای تورکی خروش
که از نای تورکان برآورد جوش

مگر تیر تورکان یغمای من
نخوردی که تندی به یغمای من

غلامان تورکم چو گیرند شست
ز تیری رسد لشکری را شکست

دگر روز کین سلطان شکوه
ز دریای چین کوهه زر زد بکوه

زهی پیغمبری کز بیم و امید
قلم راند به افریدون و جمشید

زهی تورکی که میر هفت خیل است
ز ماهی تا بماه او را طفیل است

تورکی است تازی اندام و ز بهر دلستانی
برعارض سپیدش خال سیه ز عنبر

دولت تورکان که بلندی گرفت
مملکت از داد پسندی گرفت
چونکه تو بیدادگری پروری
تورک نه ای هندوی غارتگری

در زیور پارسی و تازی
این تازه عروس را طرازی
تورکی صفت وفای ما نیست
تورکانه سخن سزای ما نیست
در این بیت نظامی گنجوی از زبان شاه شروان ، ( نقل قول مستقیم ) تورکانه سخن را نکوهیده است .

بیدار شهی به کار دانی
بیدار تورک شو ار توانی

گرم هست برخوبرویان شتاب
به خوارزم روشن تر است آفتاب

من تورک سیه چشمم بر این بام
که هندوی سفیدت شد مرا نام

به غمزه گرچه تورک دلستانم
به بوسه دلنوازی نیز دانم

ز کوه خزر تا به دریای چین
همه تورک بر تورک بینم زمین

تمنای شهان خاتون توران
دلاشوب جهان بانوی ایران

گرامی اکدش است این نقش دمساز
پدر هندو و مادر تورک طناز

به تورکان قلم بی حکم تاراج
یکی میمش کمر بخشد یکی تاج

تورکیم را در این حبش نخرند
لاجرم دو غبای خوش نخورند

طغان شاه مرغان و طغرل بنام
به سلطانی اندر چو طِغرل تمام

اگر بخواهیم همه واژگان تورکی که نظامی گنجوی در دیوان خود بکار برده در این مقال نمیگنجد و نمیتوانیم در مقال بیاوریم ، زیرا از حوصله این مقال در تلگرام  خارج است . به همین قدر بسنده میکنیم تنها یاد آور میشویم که کمتر شاعری( در کلیه زبانهای عالم) مانند نظامی در مدح تبار و نژاد خود ،  این همه شعر سروده باشد ، و تعجب آور اینکه پان فارسها با حماقت خاص در فارس بودن این شاعر نامدار پافشاری میکنند.
حمید احمدزاده استانبول

8 months, 3 weeks ago
We recommend to visit

القناة الرسمية والموثقة لـ أخبار وزارة التربية العراقية.
أخبار حصرية كل مايخص وزارة التربية العراقية.
تابع جديدنا لمشاهدة احدث الاخبار.
سيتم نقل احدث الاخبار العاجلة.
رابط مشاركة القناة :
https://t.me/DX_75

Last updated 1 year, 1 month ago

القناة الرسمية ل ابن بابل - أخبار وزارة التربية والتعليم

@MARTAZA79BOT

Last updated 1 week ago

Last updated 2 weeks, 3 days ago