بلوک شاعرانه من

Description
مجموعه صوتی کتاب ، داستان کوتاه ، شعر و دلنوشته
@marziyehbolouki
Advertising
We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 4 days, 6 hours ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 6 months ago

Last updated 1 month, 1 week ago

2 months, 2 weeks ago

? #شعر
#محمدعلی_بهمنی
? #مرضیه_بلوکی

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و ...

شاعر و غزل سرای نامی ایران «محمدعلی بهمنی» دیشب در بیمارستان تندیس تهران، درگذشت.
محمدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ تندیس خورشید مهر به‌عنوان برترین غزل‌سرای ایران را دریافت کرد.

روحش شاد و یادش گرامی?*?*?**

@ketabesotibolouki

2 months, 2 weeks ago
2 months, 2 weeks ago

? #خلاصه_نویسی : #نیمه_تاریک_وجود
#دبی_فورد
? #مرضیه_بلوکی

**قسمت بیست و دوم

فصل دهم : زندگی‌ای که ارزش زندگی را دارد

از بیرون به نظر می‌رسید همه چیز دارم اما از درون در حال مردن بودم پس از مرخص شدن از چهارمین مرکز ترک اعتیادی که بستری شده بودم‌ با خودم عهد بستم زندگی ام را بهبود ببخشم.
قبل از آن لحظه، هر وقت کمی احساس ناراحتی، عصبانیت يا تنهایی می‌کردم بلافاصله همان راهی را می‌رفتم که مانند همیشه مرا به تباهی می‌برد، یعنی به اعتیاد پناه می‌بردم، اما در آن روز زیبای میامی در حالی که با اتومبیل روباز خود از یکی از خیابان های شهر می‌گذشتم وزش نسیم را روی صورتم احساس می‌کردم.
کاملا در زمان حال بودم و خدا را برای آن‌که زنده و پاک از اعتیاد بودم شکر می‌کردم.
می‌دانستم هر کاری که لازم است انجام خواهم داد. می‌دانستم من دبورا سوفورد،چیزی به این جهان هدیه خواهم داد. این تصویر مرا به جایی که امروز هستم‌ رساند.
هر وقت میخواستم انگشت سرزنشم را به طرف کسی دیگر اشاره بگیرم صدایی از درونم می‌گفت نقش تو در این ماجرا چیست؟ چگونه این مشکل را به وجود آورده‌ای؟
حتی به انجمن پرخورهای گمنام نیز می‌رفتم نه به این علت که اضافه وزن داشتم به این دلیل که می‌توانستم یک کيک شکلاتی کامل را یکجا بخورم. مواد مخدر را ترک کرده بودم تا زندگی ام را نجات دهم ولی متوجه شدم می‌توانم به راحتی همان کار را با غذا انجام دهم.
به خاطر عهدی که با خود داشتم تصمیم گرفتم اعتیادی را جایگزین اعتیاد دیگر نکنم.
می‌توانستم با خوردن خود را غرق در فراموشی کنم‌ اما میخواستم با حقیقت روبرو شوم. می‌دانستم برای اینکه بتوانم زندگی ام را تغییر دهم باید برای مدتی سختی بکشم و راحت نباشم، فرسنگها با آنچه ایده‌آل است فاصله داشتم. هدفم این بود که خود کاملم باشم.
اگر چنان عهدی را با خود نبسته بودم‌ اکنون این کتاب را نمی‌نوشتم.
از اینکه نمی‌دانید چه می‌خواهید نترسید با خود عهد ببندید، آنگاه تعهدتان شما را به سوی مکان‌ها و کتاب‌ها و افرادی که به شما در این راه کمک خواهند کرد هدایت می‌کند...**

@ketabesotibolouki

2 months, 3 weeks ago

? #خلاصه_نویسی : #نیمه_تاریک_وجود
#دبی_فورد
? #مرضیه_بلوکی

قسمت بیستم

فصل نهم : بگذار نورهای درونت بدرخشد

در این فصل می‌آموزیم چگونه تمام نور خود را به جهان بتابانیم و چگونه همه جلال و شکوهی که در دیگران می‌بینیم را بپذیریم.
هنگامی که در مرکز ترک اعتیاد به سر می‌بردم روزی زنی به یکی از کلاسهای گروهی آمد تا برای ما سخنرانی کند. او با این مطلب شروع کرد که با نمرات عالی فارغ‌التحصیل شده است. سیزده سال است که ازدواج کرده و مادری بی‌نظیر و عالی است ...
همانطور که داشت از خودش تعریف میکرد با خودم فکر کردم عجب زن از خودراضی و افاده ای فکر میکنه کیه؟ چرا باید به حرفهای او گوش بدهیم؟
که سکوت کرد و گفت: من امروز به اینجا آمده‌ام تا از دوست داشتن خود با شما حرف بزنم و از اهمیت دادن به همه صفات خوبتان!
او توضیح داد برای آن که بتوانیم خود را دوست بداريم باید هر روز برای همه کارهای خوبی که انجام داده ایم از خود قدردانی کنیم. هنگامی که به نور خود اجازه می‌دهیم بدرخشد، به دیگران نیز فرصت درخشش می‌دهیم.
شوکه شده بودم هیچگاه فکر نمیکردم تحسین کردن و احترام گذاشتن به خودم کار درستی باشد. وقتی یاد بگیریم موهبات و استعدادهای خویش را تشخیص دهیم قادر خواهیم بود صفات خوب و استعدادهای دیگران را ببینیم و تشخیص دهیم ...

@ketabesotibolouki

2 months, 3 weeks ago

? #جمله_طلایی
#برﺗﺮﺍﻧﺪرﺍﺳﻞ

می‌دانید چرﺍ ﯾﮏ فرد ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ تا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ؟
ﭼﻮﻥ او ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،"ﭼگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟
این ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ انسانهاﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ترس از تغییر!

@ketabesotibolouki

3 months ago

.
? #فراخوان_دکلمه_خوانی
?#نیلوفرمحمدی

جهان به چه کار آید 
اگر تو را در کنار خود نداشته باشم 
و کلمات چه بیهوده خواهند بود
اگر نتوانم روبه رویت بایستم و فریاد بزنم
که دوستت دارم... 

@ketabesotibolouki

3 months ago

? #تامل
#سعدی

که حالِ غَرقه در دریا، نداند خفته بر ساحل ...

@ketabesotibolouki

3 months ago

? #داستان #غروروتعصب_قسمت۴۳
#جین_آستن
? #مرضیه_بلوکی

قسمت چهل و سوم

...دارسی چند لحظه‌ای سکوت کرد و سپس اضافه کرد: در بین این افراد که نام بردم فردی هست که به شدت‌ مشتاق است شما را ملاقات کند...

@ketabesotibolouki

3 months, 1 week ago

? #داستان #غروروتعصب_قسمت۴۰
#جین_آستن
? #مرضیه_بلوکی

قسمت چهلم

... الیزابت خوب می‌دانست اگر بقیه اعضای خانواده‌اش بفهمند که او این کار را کرده، قطعا او را به شدت سرزنش خواهند کرد و ...

@ketabesotibolouki

We recommend to visit

Contact Us: @HVBook

Last updated 4 days, 6 hours ago

?? ? ??

WE LOVE HELICOPTERS!!!

Last updated 6 months ago

Last updated 1 month, 1 week ago