آدکایدو

Description
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-959224-5TMCUlR

‌و در آخر آنچه باقی می‌ماند خاطرات است
Advertising
We recommend to visit

Реклама=> @sadovod_rulit
WhatsApp: https://wa.me/79096859191

Чат => https://t.me/sadovod

Clan: @notmeme

instagram https://www.instagram.com/abu_movie
Bot : @film_vaqti24bot
@seriallar24
Reklama uchun: https: @reklama_filmvaqti24

1 year ago

???? ??? ???? ?? ♡
。・゚・ https://t.me/dittyofado ・゚・。

1 year ago
1 year ago
1 year ago
1 year ago

به قول مصی
Isayama.. When I catch you isayama.. Isayama when I catch yo-

1 year ago

من:
باز کردن اینستا
اکسپلوری پر از مرگ ارن

بستن اینستا*

1 year, 1 month ago
1 year, 1 month ago

بگین که فقط من نیستم که نتم نقش خیار رو امروز ایفا میکنه.

1 year, 2 months ago

یکی بیاد اتاقمو تمیز کنه، لطفا.

1 year, 3 months ago

سارا ?

با ضربه محکمی‌که در چند سانتی متری صورتش به میز خورد ، از‌جا پرید و گیج و خواب آلود به اطرافش نگاه میکرد .
چهره معلمش سراسر در خشم و غضب بود و از شدت عصبانیت قرمز شده بود .
داد و هوار های معلمش را نادیده گرفت و شانه ای بالا انداخت .
چه اهمیتی داشت؟
امروز خاص ترین روز زندگی اش بود و هرگز اجازه نمیداد این پیرزن غرغرو روزش را خراب کند .
تنها کاری که باید میکرد این بود که انرژی اش را برای لحظات خاصش ذخیره کند .
هدفونش را از دور گردنش برمیدارد و روی گوش هایش میگذارد .
همان همیشگی را پلی میکند و مجددا سر بر روی میز میگذارد .
ساعت دیواری تیک تاک ، تیک تاک صدا میدهد و بلاخره زنگ میخورد .
همچون کسی که جریان برق را لمس کرده باشد ، از جا میپرد و با سرعت به سمت در خروجی مدرسه میدود .
به چند نفر برخورد میکند و ناسزاهایشان را نشنیده میگیرد .
اساسا امروز هیچ چیز برایش اهمیتی نداشت .
جز یک چیز ؛ کنسرت arctic monkeys ساعت 8 شب .

We recommend to visit

Реклама=> @sadovod_rulit
WhatsApp: https://wa.me/79096859191

Чат => https://t.me/sadovod

Clan: @notmeme

instagram https://www.instagram.com/abu_movie
Bot : @film_vaqti24bot
@seriallar24
Reklama uchun: https: @reklama_filmvaqti24