از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 1 month ago
Last updated 9 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 1 month, 2 weeks ago
محبوبم
دوست داشتن تو
برای من بسیار بزرگ است
قلب تو جهانی ست
پر از عاشقانه های سبز
محبوبم
از زمانی که تو را شناختم
زیباتر شدم
ای سخاوت شیرین
رهایم نکن
که سخاوت بی همتایت را
عاشقانه دوست دارم.
صبح دو چشم عاشق می خواهد
اندکی مکث...
یک عالمه دوستت دارم
که بر روی لبانمان لبخندی از عشق بنشاند.
STUDIO🔺VERSION#اجرای_خاص *✨
اعتراف کن
این جسم ،در دالان تنگ و تاریک
به زنجیر کشیده شده است
که صبرش را از دست داده و
هر تیک تاک ثانیه به اندازه هزاران سال
مشتی خاکستر بر قلبش می کوباند...
✍#ثریا_شجاعی_اصل 🎙#رضا_ماد 🔺موزیک متن
🎙رضا ماد
🎧 زنجیر اشک من
دوستت دارم گفتن هایت
که از جداره قلبم بالا می رود
قهقرای قهوه ای چشمهایت
در زیر ییلاقی نگاهم
قلبم را در تلاطم خواستنت
به رنگین کمان عشق در می آورد
تا با بوسه ای در آسمان دلت
چون پروانه ای باشم رقصان
دور وجود پرالتهابت.
STUDIO?*VERSION
باران از نگاهم می بارد
دفتر شعرم خیس از دلتنگی
قدم به سوی خرابه ها می گذارم
دلم می سوزد و فریاد می زند
رو به آسمان خیز برمی دارد
می گرید
می گرید
برای درمان قلبش
گیسوانش را گره کرده به ماه دخیل می بندد..
✍#ثریا_شجاعی_اصل ?#مهدیا میکس و تنظیم
?#رضا_ماد ?موزیک متن
? رضا بهرام
? پناه آخر*@soraya_shojaei@navayemastaneh
Telegram
attach 📎
در پرچین نگاهم عشق را یافتم
نگاهم چون آفتاب درخشید
قلبم پُر از پروانگی احساس شد
تو را صدا کردم
در زیباترین ملودی دوست داشتن
به سوی من آمدی
انگشتان زمختت را
بین انگشتان نحیفم نهادی
و قفل عشق زدی
چشمانت را بر روی چشمانم میخکوب کردی
برای لب هایم با لب هایت
با تنت برای تنم نماز عشق برپا کردی
خواندی و خوانده شدی
گل عشق در دامان طبیعت رویید
آفتاب رنگ شوخی اش را در من تاباند
عاشق شدم
چیزی در درون من لرزید
چون کودکی نوپا در آغوشت آرام گرفتم
لبخندم زیبا شد
چال گونه هایم به دلاویزترین یقین
به بوسه ها ی تجلی جاودانه گشت
تـــ?ــــو را مے خوانم
به ترانه اے عاشقانه
مثل نسیم خنک صبحگاهے می وزے
مثل ستاره اے در تاریکے شب می درخشے
دو بال بر زمین
زانوها چنبره
دیدگانم بر سفره تاریک شب دوخته
دیگر ماه را نمی بینم
گویی ستاره ها خاموش اند
خدایان دیگر در آسمان نیستند؟
پاهایم را بر سردی زمین می سایم
لرزه تمام تن را فرا می گیرد
زبانم به لکنت نمی چرخد
گویی در پشت سفره ی آسمان
به مسیری تنگ می اندیشد
به ناگه نقطه طلاقی دستانمان
بر پنجره چشم بازخوانی می کند
درست رو به من
اشک چشمانم می چکد
پر بر شانه، سبکبال
در وضوح روشنی
به بار دیگر ،
بر تاریکی چشم گشوده
مردمکی می چرخد
قیام کرده
بساط چرخ و فلک را می چینم
تا به آسمان گذر کنم
به حتم همان دم
زمین به خواب و رویا می رود
تراشم تکه ای از استخوانم
که سازم زخمه ای بر سازجانم
بخوانم نغمه ای از پرده ی دل
همی دانم که دائم پرده خوانم
گسلی فتاده بـر دل که نشسته کشتیم گِل
خم پیچ و لرزه هایش به زبان شعر ناقل
سفـر از سفـر برفتم غم دل به کس نگفتم
به هوای آن سفرها دل و جان نگشته عاقل
میروم به باغ سنبل؛ که جدا شوم ز بویش
همه جا دمیده عطرش؛زهی آن خیال باطل
شده ام اسیر صیدش به کجا دلـم ندیدش
یکصدا کنار من بود بخدا چه کوه و ساحل
نشود نشد نمی شد ؛ بروی بشی فراموش
به تمام طول عمرم ؛ نشدم چو از تو غافل
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 1 month ago
Last updated 9 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 1 month, 2 weeks ago