از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 1 day, 9 hours ago
Last updated 8 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 2 months ago
دوستت دارم گفتن هایت
که از جداره قلبم بالا می رود
قهقرای قهوه ای چشمهایت
در زیر ییلاقی نگاهم
قلبم را در تلاطم خواستنت
به رنگین کمان عشق در می آورد
تا با بوسه ای در آسمان دلت
چون پروانه ای باشم رقصان
دور وجود پرالتهابت.
STUDIO?*VERSION
باران از نگاهم می بارد
دفتر شعرم خیس از دلتنگی
قدم به سوی خرابه ها می گذارم
دلم می سوزد و فریاد می زند
رو به آسمان خیز برمی دارد
می گرید
می گرید
برای درمان قلبش
گیسوانش را گره کرده به ماه دخیل می بندد..
✍#ثریا_شجاعی_اصل ?#مهدیا میکس و تنظیم
?#رضا_ماد ?موزیک متن
? رضا بهرام
? پناه آخر*@soraya_shojaei@navayemastaneh
Telegram
attach 📎
در پرچین نگاهم عشق را یافتم
نگاهم چون آفتاب درخشید
قلبم پُر از پروانگی احساس شد
تو را صدا کردم
در زیباترین ملودی دوست داشتن
به سوی من آمدی
انگشتان زمختت را
بین انگشتان نحیفم نهادی
و قفل عشق زدی
چشمانت را بر روی چشمانم میخکوب کردی
برای لب هایم با لب هایت
با تنت برای تنم نماز عشق برپا کردی
خواندی و خوانده شدی
گل عشق در دامان طبیعت رویید
آفتاب رنگ شوخی اش را در من تاباند
عاشق شدم
چیزی در درون من لرزید
چون کودکی نوپا در آغوشت آرام گرفتم
لبخندم زیبا شد
چال گونه هایم به دلاویزترین یقین
به بوسه ها ی تجلی جاودانه گشت
تـــ?ــــو را مے خوانم
به ترانه اے عاشقانه
مثل نسیم خنک صبحگاهے می وزے
مثل ستاره اے در تاریکے شب می درخشے
دو بال بر زمین
زانوها چنبره
دیدگانم بر سفره تاریک شب دوخته
دیگر ماه را نمی بینم
گویی ستاره ها خاموش اند
خدایان دیگر در آسمان نیستند؟
پاهایم را بر سردی زمین می سایم
لرزه تمام تن را فرا می گیرد
زبانم به لکنت نمی چرخد
گویی در پشت سفره ی آسمان
به مسیری تنگ می اندیشد
به ناگه نقطه طلاقی دستانمان
بر پنجره چشم بازخوانی می کند
درست رو به من
اشک چشمانم می چکد
پر بر شانه، سبکبال
در وضوح روشنی
به بار دیگر ،
بر تاریکی چشم گشوده
مردمکی می چرخد
قیام کرده
بساط چرخ و فلک را می چینم
تا به آسمان گذر کنم
به حتم همان دم
زمین به خواب و رویا می رود
تراشم تکه ای از استخوانم
که سازم زخمه ای بر سازجانم
بخوانم نغمه ای از پرده ی دل
همی دانم که دائم پرده خوانم
گسلی فتاده بـر دل که نشسته کشتیم گِل
خم پیچ و لرزه هایش به زبان شعر ناقل
سفـر از سفـر برفتم غم دل به کس نگفتم
به هوای آن سفرها دل و جان نگشته عاقل
میروم به باغ سنبل؛ که جدا شوم ز بویش
همه جا دمیده عطرش؛زهی آن خیال باطل
شده ام اسیر صیدش به کجا دلـم ندیدش
یکصدا کنار من بود بخدا چه کوه و ساحل
نشود نشد نمی شد ؛ بروی بشی فراموش
به تمام طول عمرم ؛ نشدم چو از تو غافل
در زندگی من خورشید
دو بار طلوع میکند یکی در آسمان و دیگری آن لحظه که تو از خواب بیدار می شوی و خورشید صورتت بر من آشکار میشود
من مهرپرست نیستم
اما در آن لحظات جز بوسه های ممتد
چیزی برای پرستیدن تو بر ذهنم متبادر نمی شود
آری تو همانی
آنکه با حضورش ساز عشق مرا
در دستگاه راز و نیاز سحرگاه کوک کرده است
و من حیران از اینکه
کدامین خدا را به سبب آفرینش تو باید سجده کنم
گاهی با خود می اندیشم که شاید تو
ساختار ذهن شاعر من باشی
چون که حضورت گذر زمان را نیز فریب داده است
و من احساس میکنم تا ابد
جوان باقی خواهم ماند
به قلم ✍ بانو ثریا شجاعی اصل
?نوا ؛شیدا
کارجدید دیگری از،گروه هاراد بند از،پلتفرم های یوتیوپ و ساندکلاود اپارات
خدمت دوستای گلم ??❤️❤️
https://t.me/avayesheydaa
https://t.me/leiliofficial
Telegram
attach 📎
وانمود نکن
برای مست شدن
به شراب تلخ نیاز داری
کافیست
به افیون چشم یار
نگاهی بیندازی...
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 1 day, 9 hours ago
Last updated 8 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 2 months ago