فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?
آیدای خودم، آیدای احمد.
شریک سرنوشت و رفیق راه من!
به خانهی عشقت خوش آمدی! قدمت روی چشمهای من! از خدا دور افتاده بودم؛ خدا را با خودت به خانهی من آوردی.
- سرد و تاریک بودم، نور و روشنایی را به اجاق من باز آوردی _زندگی، ترکم کرده بود؛ زندگی آوردی. صفای قدمت! ناز قدمت! عشق و پاکی را به خانهی من آوردی.
از شوق اشک میریزم. دنبال کلماتی میگردم که بتوانند آتشی را که در جانم شعله میزند برای تو بازگو کنند، اما در همهی چشمانداز اندیشه و خیال من، جز تصویر چشمهای زنده و عاشق خودت هیچی نیست.
دست مرا بگیر.
با تو میخواهم برخیزم.
تو رستاخیز حیات منی.
هنوز نمیتوانم باور کنم، نمیتوانم بنویسم، نمیتوانم فکر کنم - همینقدر، مست و برقزده، گیج و خوشبخت، با خودم میگویم: برکت عشق تو با من باد!
و این، دعای همهی عمر من است، هر بامداد که با تو از خواب بیدار شوم و هر شامگاه که در کنار تو به خواب روم.
برکت عشق تو با من باد!
#احمد_شاملو
? مثل خون در رگهای من
بارها رفتم کنار آینه شاید که تو
ذره ای جا مانده باشی و تماشایت کنم
__
ای که بر دارم زدی با حیله و افسونگری
قصد غارت کردهای جان را به یغما می بری
باز از نو راه آغوشت مرا گم کرده است
تیغ قهرت می زند هر دم به قلبم خنجری
ساقی چشمت بسوزاند جهانم با شراب
بلبل مست نگاهت می کند خنیاگری
گبر و ترسا و مسلمان من نمی دانم کهای
هر که هستی نیک می دانی فنون دلبری
از نفس افتاده چشمم خون شد از بس گریه کرد
دشمنی تا کی رها کن فتنهی ویرانگری
بیش از این آتش نزن بر روزگارم دم به دم
خستهام از روزهای دودی و خاکستری
شکوه کم کن شاعرا رو پیرو حلٌاج باش
عشق آویزان شدن دارد به سر بی داوری
__
شعر : مرضیه شهرزادپور
با اجرای دلنشین
بانو ماهور عزیز ...
__
مثل شهری متروک
در ته صدای افکار پریشانم
مرا گوشه نشین کرده
تب چشمانی که در هر جریبش
هزاران راز نهفتهی پر جزر ومد
آویخته بر زلف کولیانی
که شب را به مستی می کشانند
بر گِردِ آتش خیال
چگونه می شود ترا نداشت
آن گاه ...
که بی قراری لبانت
در ژرفای شب
به صف می کشد
تمام واژههای آتش زا را
برای شعر شدن
برای از تو نوشتن
ای که تکرار نامت
جا گذاشته تمام مرا
در شبگردیهای کوچهای
که دلتنگ توست
برگرد
پیش از ان که
در من
سکوت
به توان ابد برسد
__
ای آتش سودای تو افتاده به جانم
هر لحظه به هر جا شدهای ورد زبانم
ای گلشن باران زده در صبح بهاران
تا کی سر راهت تبِ آهم بچکانم
جانا به دَرت بسته گلو را دلِ بیمار
باشد که شفا از دمِ عیسا بِسِتانم
دارم نفسی گوهر جانم همه آن است
اندیشه نکن تیغ بزن بر شریانم
گفتی بروم تا که نسوزم به پرِ شمع
صد عمر اگر باز ستانی نتوانم
بر پیلهی عشاق به جز نور روا نیست
چون عشق نباشد به چه ارزد دو جهانم
__
دوپایش در گلوی خاک
با هر دو دستش رویا می چیند
از دامن ماه
و این گونه
راه ممتد می شود
انسان
درود و مهر❤️**
دوستان عزیزی که تازه به کانال فانوس شعر
قدم رنجه فرمودین
خیلی خیلی خوش آمدین
افتخار من است همراهی شما
امید که باشید و بمانید به لطف ???♥️?**@fanoosesher
فرشتــهی موسیقی?"
- موسیقی تَپیت و نتها در رگ ها جریان یافتند و من زنده ماندم . .
#تبلیغات با بهترین #بازدهی : [ @AMEOOaW ]
•• ????••
╰) ایران موزیک♪ (╯
"ما بهتریـنها را براے شما بـہ اشتراڪ میـگذاریـم✘"
تبلیغات و ثبت موزیک :
@AdIranMusic94
✨ تبلیغات پر بازده [ @tabligat_YaSiNoli ]
- منمو هدفونم فقط میخوام چِت کنم ?