«بذار این تیغ تیزی که خراشت داده اونقدر زخمت بزنه تا کند بشه».. این جمله نقل به مضمون از شب یلدای کیومرث پوراحمد است. خیلی دوستش دارم. گاهی باید در دردهایمان در خون‌مان شسته شویم.. تنها بمانیم با درد تا عیارمان مشخص شود. تیغ آنقدر ببرد تا کند شود. گاهی این هزینه‌ایست بابت شفافیت.

یه روز باید گا رو دعوت کنم خونمون
زشته بخدا همش ما داریم میریم.

انتخاب تناژ مناسب رژ قرمز سخت‌ترین کار دنیاس. یه درجه اشتباه باشه آدم بین آنا د آرماس و اکبر عبدی جابجا میشه.

توی این یکی دوماه پشم‌ریزون ترین اتفاقای زندگیمو دیدم:

۱-خیانت زن شوهر دار با رئیس شرکتش چون میخواست بچه هاش باهوش بشن
۲-انگشت شدن یه خانم تو خیابون توسط یه سرباز
۳-فیلم فورسام یه زن رشتی با ۳ تا مرد تو یه ویلا
۴-لخت شدن یه خانوم تو علوم تحقیقات بخاطر درگیری با حراست
۵-لخت بیرون اومدن یه مرد گی و گشتن به دنبال مشتری
۶-محمد صادقی ( بازیگر ) میخواد بده
۷-سورنا و بهرام آلبوم دادن
۸-هیپهاپولوژیست رفته آپارات سر کلاس زیست

( خیلیاشو یادم نیست )

سرما یعنی عشق، لطفا گرمش نکنید.

اونایی قندو حذف میکنن که منابع دیگ ای برای خوشحالی دارن نه تو که میری کیک شکلاتی میخوری تا خودکشی نکنی.

بغل کردن خیلی عجیبه!
دستتو میپیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده؛ شناور میشی تو آرامش.

سیاه کردن چشم‌ها و بن‌مژه‌ها واقعا اعتیادآوره و همه‌ش می‌خوای بیشتر سیاهشون کنی و توروخدا بذارید مداد چشم رو قورت بدم.