᳝ ࣪ 🎠𓂃   𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭 𝓪𝓷𝓭 𝓽𝓮𝓪𝓻𝓼 🎠 ༢ 
🌟ژانر: کلاسیک، سایکو، اسمات
‌🌟یونجون وارث یکی از قدرتمند ترین خاندان ها، برای بدست اوردن جایگاه پدرش و رقابت با برادرش، به دستور پدرش و شرطی که گذاشته باید ازدواج کنه، اما اگه لرد یونجون گی باشه و واسه گول زدن پدرش و زمین زدن برادرش دست به هرکاری بزنه چی؟ اون قطعا به کمک یه پسر از یک خاندان سقوط کرده احتیاج داره.
🌟Part 4

᳝ ࣪ 🎠𓂃   𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭 𝓪𝓷𝓭 𝓽𝓮𝓪𝓻𝓼 🎠 ༢ 
🌟ژانر: کلاسیک، سایکو، اسمات
‌🌟یونجون وارث یکی از قدرتمند ترین خاندان ها، برای بدست اوردن جایگاه پدرش و رقابت با برادرش، به دستور پدرش و شرطی که گذاشته باید ازدواج کنه، اما اگه لرد یونجون گی باشه و واسه گول زدن پدرش و زمین زدن برادرش دست به هرکاری بزنه چی؟ اون قطعا به کمک یه پسر از یک خاندان سقوط کرده احتیاج داره.
🌟Part 3

᳝ ࣪ 🎠𓂃   𝓑𝓵𝓸𝓸𝓭 𝓪𝓷𝓭 𝓽𝓮𝓪𝓻𝓼 🎠 ༢ 
🌟ژانر: کلاسیک، سایکو، اسمات
‌🌟یونجون وارث یکی از قدرتمند ترین خاندان ها، برای بدست اوردن جایگاه پدرش و رقابت با برادرش، به دستور پدرش و شرطی که گذاشته باید ازدواج کنه، اما اگه لرد یونجون گی باشه و واسه گول زدن پدرش و زمین زدن برادرش دست به هرکاری بزنه چی؟ اون قطعا به کمک یه پسر از یک خاندان سقوط کرده احتیاج داره.
🌟Part 2

این سناریو، کار مشترک من و کوتا هست، خوشحال میشیم بعد از خوندنش نظراتتون رو بهمون بگید. ممنون از کوتا ♡

◌🌟🌟🌟 Insanity 🌟🌟🌟◌

🪷 ژانر : سایکو ، اسمات ، bdsm
خلاصه ؛ بومگیو دانشجوی روانپزشکي برای گرفتن مدرک به عنوان کارآموز وارد تیمارستانی میشه که متوجه میشه بیماری که مسئولیتش رو به عهده داره دچار اختلال شدیده و ..
🌟part 1 lınk 　part 2 lınk

꒰ 🦋 ⸝⸝⸝ Navillera ᝰ

ᆞ⃪⃙🦋‌᷼  ۟ꥈ️⁡⁡⁡⁡⁡⁡⁡⁡⁡⁡
یه صحبت کوچولو از طرف من با شماها به مناسبت تموم شدن ناویلرا ...
خوشحال میشم که وقت بزارید و این چند کلمه حرف رو بخونید♡

‎ ‎ ◞Navillera 🦋
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤㅤthe end...

Telegraph

Navillera

'Part 50' بالاخره روزی که براش استرس میکشید و منتظرش بودن رسیده بود و کای دیروز با تهیون تماس گرفته بود و گفته بود که تمام مدارک و چیزهایی که برای خروج از کشور احتیاج داشتن رو براشون مهیا کرده بود و یونجون دقیق نمیدونست این حسی که الان داشت و این استرس و…

‎ ‎ ◞Navillera 🦋

Telegraph

Navillera

'Part 49' بعد از اینکه بومگیو رو بخاطر درگیری ای که با تهیون داشتن اروم کرده بود ، با قدم های بلند خودش رو به در خروجی خونه رسوند و به محض باز کردن در دوست قدیمیش رو دید که روی پله ها نشسته و درحالی که زانوهاش رو توی بغلش جمع کرده ، دود سیگارش رو توی هوای…

ناویلرا به پایانش نزدیک شده و شاید یک یا دو پارت دیگه تا اتمامش باقی مونده باشه .
ناویلرا خیلی برام مهمه و میخوام برای این دو پارت باقی مونده وقت بزارم و بی نقص بنویسمش ، پس پارت بعد بر خلاف روند همیشگی روز زوج آپ نمیشه و شاید بره برای هفته بعد وقتی حاضر شد بزارمش . ممنونم که ناویلرا رو دنبال میکنید و بهش عشق میدین ، این برام خیلی ارزشمنده 🦋