میدونست انقد فیمس شده خوارمونو میگایید

از تهران بود مدرسه اش...کیمیا رو میشناخت

فقط بخواب-

خیلی غم انگیز و در عین حال قشنگ بود نشد ازش بگذرم..

چهار روز است که تو دیگر نیستی و من هنوز نمیتوانم باور کنم.چهار روز از لرزش دستان و چشمان پر از غم دوستم میگذرد هنگامی که اعلامیه ی تورا برای من فرستاد و من،در آن لحظه فقط دلم میخواست زمان را به جلو یا عقب برانم تا فقط از آن حال بیرون بیاییم..
از گریه ها و فریاد های مادرت هنگامی که با صدایی گرفته اسم تورا صدا میزد و مادربزرگت که با دستانی لرزان عکس تورا به ما نشان میداد.
نمیدانم،حتما انقدر در این دنیا آزار دیدی که توانستی همه ی مارا پشت سر بگذاری و بروی،اما خنده های زیبایت،که پر از شادی بود کجا رفتند؟
آن دختر شاد که همیشه صدای پر از شورش به گوش همه میرسید..
آیا می‌توانید باور کنید که زیر خروار ها خاک با چشمانی بسته خوابیده است؟
کاش میتوانستی ببینی
کاش میتوانستی فقط یک بار ببینی که دیروز چقدر آدم برای تو آمده بودند
تمام انسانها حتی کسانی که تو را زیاد نمیشناختند هم با تمام وجود میگریستند
مادرت میگفت که ما را به جای تو بغل میکند
ما را محکم در آغوش میگرفت و من در آن لحظه لرزیدن اورا با تمام استخوانهایم حس کردم
صبحی که بر روی آن بلندی ایستاده بودی و چشمانت را بستی و تلاش کردی پرواز کنی در حالی که هیچ یک از ما نمیدانستیم..
کاش می‌توانستم قلب پر از دردت را در آغوش بگیرم و تمنا کنم که نروی
میدانم
پرواز کردن خیلی زیباتر از راه رفتن در بین این آدمهای سیاه است
اما تو نور ما بودی
حال کیمیای زیبای من
آرام بخواب
به اندازه تمام بی خوابی هایی که در این دنیا از غصه کشیدی
فقط بخواب..
۸/۲۶ - جمعه

به قرآن شما هایید به من انرژی میدید بچه ها:)

بودنت واسه هممون قوت قلبه خوبه که هستی کوچک ما

:))))مژده غلط کرد وای سکوت کنید تورخدا

:))))مژده غلط کرد وای سکوت کنید تورخدا