False god

Sleep

3 am walk

Reflections

Reflections

کاش عشق وجود نداشت
انسان بودن یعنی عشقو تجربه کردن و این ریده.

*چشم بادامی ام،
دیگر به خورشید چشمانت سلام نمیگویم‌.
چون گمان می‌کنم من هم در افکار ت زندگی میکنم.
مثل افکار تو که هر لحظه از روز و شب، در ذهنم پرسه می‌زند.
چشم بادامی ام، دیگر نمیدانم که چه کسی متوجه حضور من می‌شود.
دیگر نمیدانم که چه کسی متوجه مهربانی ام می‌شود.
دیگر نمیدانم که چه کسی متوجه احساساتم می‌شود.
دیگر نمیدانم چه کسی مرا دوست خود می‌داند.
و دیگر نمیدانم که چه کسی از تنها بودن ام آگاه است.
دیگر چیزی نمیدانم.
فقط میدانم که بهای مهربانی این است.
اما ای کاش نبود‌.
ای کاش بهای مهربان بودن با آدم ها، از دست دادن خودم نبود.
ای کاش بهای مهربانی چیز دیگری بود.
قول می‌دهم بهای مهربانی هر چیزی جز این باشد، تا آن را بپردازم.
تا بتوانم تا آخرین نفس هایم با تو،
چشمانت
و آدم ها مهربان باشم.

-cld*