تاوان
بازیکنان تیم ملی حکم سرباز را دارند باید مطیع محض تفکرات و فلسفه مربی باشند، همه ما از دیدگاه کارشناسی به ضعف های سر مربی آگاهیم ولیکن بازیکن این اجازه را ندارد که در کار مربی دخالت و ایجاد حاشیه نماید ، حتی اگر سرمربی یک چوب پرچم باشد، وقتی انتخاب می کنیم باید تمام جوانب را بسنجیم نه در کوران و میان مسابقات ، با این تیم ملی قدرتمند همان به که از ابتدا یک مربی اصیل ایرانی را بر سر تیم میگماردیم ، حالا که نامبرده کاندید بهترین مربی جهان هم شده است سر بر داشته ایم ، باری به هر جهت عمل کردن یعنی همین، دنگ همه نرم که باید مطیع باشند ، چون دیگر نه ایشان و نه هیچکس دیگه مطرح نیست ، بلکه تیم ملی مطرح است، توانایی های غیر قابل انکار طارمی بر هیچکس پوشیده نیست ، ولی در مقابل اصول ، اطاعت. همدلی برای تیم ملی هیچکس مصونیت ندارد ، همه باید در خدمت تیم و سر مربی باشند، حتی اگر زهر هلاهل باشد ، چارچوب قانون تیمی میگوید هرکس جایگاه خود را باید بداند و حفظ کند ، حتی اگر طارمی باشد.ساعات خوش را به ساعت ناخوش تبدیل نکنید، پای قول و تعهد خود بایستیم ، جبر فوتبال خوب بالا میبرد و بد جوری هم زمین میزند، مردم تیم ملی را با اقتدار در جام جهانی میخواهند، دعوا را بگذارید برای بعد و همین
اسماعیل شجیع ۱۵/ آبان‌ماه/ ۱۴۰۰
@ghalambaz1332

«« مسخ »»
تیمهای سفارشی
مدیران سفارشی
باشگاهای بی در و پیکر
نبود فلسفه
نبود راهبرد
نبود استراتژی
کمبود شدید سخت افزار
بیگانه با نرم افزار
همه چی با جانم و چشمم
همه چی باری به هر جهت
فقط دنبال روزمرگی
فقط به دنبال شهرت و عکس و مصاحبه
بمب های مشقی
فوتبال دیمی و سخت نتیجه گرا
میز های متزلزل
تیمهای توطیه به جای کادر فنی قوی
فاصله از فوتبال حرفه ای با ادای حرفه ای
یک فوتبال کوفت و زهر ماری که به هیچ قسمتش نمیشه حداقل فخر را فروخت ، جز یدک آن همه افتخاراتی که از فوتبال پاک در سالهای گذشته نصیبمان شده است.
راهکار این نیست که وزیر محترم بنشیند و راه برون رفت نجات استقلال و پیروزی را امروز در مقابل afc شمشیر از رو بسته آنهم به عجله پیدا کند، راهکار ، کارشناس زبده میطلبد، کارگاههای متفاوت طلب می کند و زمان بر است بخصوص اینکه باید به حل مسایل بطور ریشه ای پرداخت ، اینکه زیر کانه از پلی عبور کنیم آگاهانه ما را در زیر پل دیگری گیر خواهند انداخت.
آقا این فوتبال صفر تا صدش نیاز به تجدید نظر، بررسی و ساخت و ترمیم دارد، زخم کاری خورده است جراحان زبده میخواهد. لطفن ، التماس می کنم از مردم خرج نکنید و آنها را سر کار نگذارید، با این فوتبال مثل گریگور زارامزا قهرمان (مسخ) کافکا عمل نکنید..
اسماعیل شجیع
۹/ آبان/۱۴۰۰
@ghalambaz1332

««شب داغ فوتبال اروپا»»
کومان که خود می داند در چنبره سخت بودن یا نبودن دست و پا می زند در شبی که می‌توانست برای خود اعتبار جمع کند بازی را به حریف دیرینه خود واگذار کرد، خوش خیالی های کومان زمانی بود که فکر کرد کوتینیو و اگییرو روی نیمکت موثر ترند و با مینگوزا میتواند مقابل خط آتش با تجربه ریا‌ل دوام بیاورد ،غافل از اینکه چراغ سبز سمت راستش عبور و مرور وینیسیوس جونیوررا هم راحت کرده بود.
اولدترافورد هم زمانی گول خورد که شیاطین در لباس فرشته به قامت لیور پول و محمد صلاح حلول کردند و کارستان خود را به رخ کشیدند تا تیاتر رویاها نمایش تلخی را به کارگردانی یورگن کلوپ به سن بیاورد ، سولشایر که مثل پول قرمز شده بود نه چیدمان و نه سیستمش جوابگوی حریف قدر قدرت بود ، چند بازی هست که هری مک گوایر در حد روستاها بازی می کند و باز هم در زمین فیکس حضور دارد ، به هر حال همه چیز دست به دست هم داد تا نقطه جوش منچستری ها با عصبانیت رونالدو و پوگبا به اوج خود برسد و انگاری کاوانی هم ده نفره می‌توانست معجزه کند و کامبکی از آسمان بیفتد که اینبار آدرس اشتباه بود و نشد . ۵بر۰ یک عیب بزرگ داشت آنهم رنجیده خاطر شدن دل صدها ملیون هوادار این تیم است آیا یورگن کلوپ از این هم بی رحمتر میشود؟
مارسی هم نیامده بود تا ببازد و تیم گرانقیمت پاری سن ژرمن را قلاب انداخت، دفاع تیمی خوب مارسی که عهده دار مسیولیت سنگین محافظت سه مهره تهاجمی ناب فوتبال جهان را داشتند کار ساده ای نیست و در کنارش تدارک حملات خطرناک هم می توانست با بازی درخشان پایت و ضربات ایستگاهی که نصیبش شد به حداکثر برسد ، به هر حال هردو تیم راضی نان را به دو نیمه تقسیم کردند.
از بازی یوه و اینتر هم بی نصیب ماندم ولیکن یکی از روز های خوف انگیز فوتبال اروپا در حالی به تاریخ پیوست که چشم گریان منچستری ها را با هیچ دستمالی نمی شد پاک کرد.
اسماعیل شجیع
@ghalambaz1332

نقد منصفانه
تمام بازیکنان تیم ملی امان را دوست داریم آنها در قلب میلیونها ایرانی جا دارند ، آنقدر بزرگ شده اند که باید نقد منصفانه را هم بگوییم و انها هم قبول کنند.
تیم ما در بازی مقابل کره اگرچه مستحق دستیابی به گل‌های بیشتری هم بود ولی همه آنچه که اتفاق می‌افتاد اتفاقی بود و بر اساس خلاقیت های فردی بازیکنان ، چند بازیکن ما در طول ۹۰ دقیقه از بازی کمترین تاچ را داشتند و هرگز نمی دانیم و نمی فهمیم که چرا و به چه دلیل فلان بازیکن همه بازی یک پست را در اشغال خود در میاورد، برای دریافت توپ های سوم هیچ برنامه ای نداشتیم که همش نصیب کره شد، با وجود کوتاه قد تر بودن همه سر ها را زدن و اینکه چرا بیشتر تعویض های ما در دقیقه ۸۸ و ۸۹ شکل میگیرد، در حالیکه نیمکتی داریم که هر تیمی در آسیا آرزوی داشتنشان را دارد و این سوال پیش می آید که پس ما چکار کرده ایم و در تمرینات نگاه ما به بازیکنان چگونه است؟ آیا اسیر اسمها و رنگها هستیم و یا باید نگاه دقیق به انگیزه و توجه ویژه به نحوه بازیکن در تمرین داشته باشیم.
بزرگترین اشتباه یک سر مربی اینست که در باد برد بخوابد، صدر جدولی که کسب کرده ایم بیشتر بر اساس خط حمله زهر داری است که یک سر و گردن بالاتر از آسیا هستند، توپ که به هر طریق اغلب شانسی به آنها می‌رسد آتش به پا می کنند، چرا باید برنامه ای نداشته باشیم که هرچه بیشتر و بیشتر به آنها توپ برسد ، نیمه اول تعداد توپ های دریافتی به آزمون و طارمی را بشمارید ، کمی نزدیک به فاجعه است، آنالیز از بازی و اینکه دستیاران چه میکنند ؟، آنها باید بیشترین کمک را بکنند ، اینکه همه هدف رفتن به جام جهانی باشد ، دغدغه ای نیست چون میرویم راحت هم میرویم قبل و بعدش هم رفته ایم، اینکه از نگاه کارشناسی ، نه نگاه سخیف نتیجه گرایی بتوانیم همه شایستگی های فرزندانمان در تیم ملی را بروز دهیم و از بازی آنها لذت ببریم موضوع دیگریست.
دشان سر مربی تیم فرانسه بزرگترین هنرش بازی گرفتن حداکثری از بازیکنان گرانقیمت خود است ، چرا ما نتوانیم این شیوه بازی را از تیم بخواهیم کجای تیم لنگ میزند که دو سه نفر در تیم کارگری می کنند و تعدادی گویی وجودشان در تیم اضافی است ، نامش تیم است همه باید بدرخشند، همه باید بهترین ویژه گی های خود را با تمام وجود به نمایش بگذارند، چرا نمیشود ؟ و چرا اینگونه نیست کادر فنی باید پاسخگو باشد،
درست عمل کنیم آسیا برای فوتبال ایران و این تیم ملی کوچک است
صادقانه گفتم و گفتنی های دیگری هم میماند برای بعد ولیکن امان از دست به به گویان که خود را به کوچه علی چپ میزنند و منصفانه نقد نمی کنند.
دوست آنست که بگوید
نه آنکه بگوید خواهم گفت
اسماعیل شجیع
۲۱/ مهرماه/۱۴۰۰

« هدایت درست»
درستکار به درستی در راس کادر تیم ملی کشتی آزاد قرار گرفت و نه تنها برای کشتی بلکه درس خوبی هم به تمام مربیان همه رشته های ورزشی داد که اگر کار بلد باشند و در مسیر درست حرکت کنند و به مسیله روحی و روانی و آنالیز رقبا آنهم با شبیه سازی و ممارست عمل کنند د و از پیش باخته و با رنگ و روی پریده کنار تشک و یا زمین نایستند درصد پیروزی تیم یا بازیکن را بمراتب بالاتر خواهند برد.
حسن یزدانی آنچنان پاهایش را از حریف آمریکایی دریغ کرد که گویی تیلور جز به نومیدی و تسلیم راهی دیگر نیافت و این حریف به واقع قدرتمند مدال و مقامی که در المپیک از حسن یزدانی ما در ثانیه های آخر به یغما برد اینبارجانانه پس داد و دستهایش را همان پایینی قرار داد که در مقابل حسن جز این نمیتوانست باشد.
زارع هم حریف گرجی خود را با چنان تسلطی بر زمین میکوبید که گویی سالهاست او را می شناسد
و تمام چم و خم او را می داند حریفش وقتی نفس نفس میزد گویی زارع تازه میخواست کشتی را شروع کند و چشمهای خیره ، صاف و اعتماد به نفسی که در جبینش بود مبین بزرگی و عظمت این کشتی گیر است که همپای حسن یزدانی حرف های زیادی برای گفتن پیش رو دارند.
هزار ماشالا به این دو کشتی گیر و تبریک به پژمان درستکار و فدراسیون کشتی که صبورانه اقتدار کشتی ایران را به جایگاه اصلی اش در جهان بر می‌گردانند.
اسماعیل شجیع ۱۲/مهر/۱۴۰۰
@ghalambaz1332

پهلوان زنده را عشق است

سرنوشت بازیکنان بازنشسته دهه پنجاه و شصت و هفتاد که جز برای عشق به ورزش نمی پرداختند و اغلب با صدمات ناشی از تمرینات غلط مجبور به خانه نشینی شدند و خیلی از آنها شرایط برایشان مهیا نشد تا به تحصیل بپردازند یا دوره های مربیگری را بگذرانند و یا دارای شغل آبرومند شوند که درست و یا نا درست ازدواج هم کردند و یکی دو سه بچه هم از همسرشان به دنیا آوردند و دلخوش به آلبوم عکسشان و روز های اوجشان که تماشاگران فراموشکار برایشان دست میزدند و هورا می‌کشیدن و نمی دانستند که این روز ها چه زود گذری هستند و بعد به زودی زندگی میماند و دهها پرسش و درماندگی ناشی از انهمه چسبیدن به ورزش و نا آگاهی سهوی از روز های پیش رو که نمونه اش منوچهر شفقتیان،
فوق ستاره مشهدی مرحوم محمد اعظم و جاوید جهانگیری بازیکن ارزنده گیلانی را میتوان نام برد،
علت اصلی نبود یک سازمان و تشکیلات هشدار دهنده و در حقیقت محافظ قهرمان است که در مواقع مقتضی هم هشدار بدهد و هم راهکار نشان دهد،
چرا یک قهرمان در سطح بالا که مورد تایید مردم و رسانه هاست از حداقل امتیاز برای استخدام در دوایر دولتی و بخش خصوصی برخوردار نباشد؟
با اتکا به قانون باید برای این عزیزان در پایان دوران قهرمانیشان عزت قایل شویم و مسیر روشن اینده آنها را با کمترین موانع روشنایی ببخشیم.
خلاصه کلام « پهلوان زنده را عشق است»
یک درد مزمن و یک زخم مهلک بر پیشانی ورزش است و همت بزرگ می‌طلبد تا از این چالش کهنه بتوان عبور کرد و نشاط جاودانه را بر پیکر ورزش قهرمانی جاری ساخت
اسماعیل شجیع ۷/مهرماه/۱۴۰۰

خواب خرگوشی
در بازی مقابل قزاقستان یک نیمه خوب بودیم و یک نیمه بد و در مجموع و با احتساب همه آمارهای بازی قزاق ها مزد برتری خود را گرفتند، کاکا مربی این تیم هرگز و هرگز تیمش را به دفاع دعوت نکرد و به همراه هوگیتا دروازه بانش موفقش بارها و بارها دست به ریسک های بزرگ زدند ، حال آنکه ما فاقد ریسک و در نهایت با نوعی ترس از شکست بازی را ادامه دادیم و کاملن منفعل در نیمه دوم سه گل خوردیم و به لطف درخشش صمیمی چند گل هم نخوردیم ، چه خوب بود قبل از رفتن به لیتوانی دست به یک خانه تکانی اساسی می‌زدیم و پشتوانه های فوتسال کشور را میدان می‌دادیم مطمین باشید نتیجه حداقل همانی میشد که اکنون گرفته ایم، بازیکنان سن بالا واغلب ران درشت تا یک جایی تیم را همراهی می‌کنند و در ادامه کم میاورند، گویی تیم بار خود را برای کسب نتیجه خوب و حداقل سومی جهان نبسته بود ، پنج شش سال است که همین بازیکنان دور همند و البته با تمام وجود هم کار کرده و زحمت کشیده اند اما جبر فوتسال این بازی لحظات نیاز به تدابیر بیشتر و استراتژی های حساب شده تر دارد که از آن غافل مانده بودیم .
در کشور ما فوتسال پر است از استعداد های لایزال ، همیشه هم به لطف همین استعداد ها خود را بالا کشانده ایم ولیکن کمتر اندیشیده ایم که نیم نگاهی هم به افق داشته باشیم .
همین پنج شش سال خواب خرگوشی ما قزاق ها را بیدار نگه داشته بود که آنچنان برنامه ریزی کردند تا در میان چهار تیم برتر جهان قد علم کنند.
فوتسال را در یابیم و نگاه آسیایی خود را از روی تیم ملی برداشته و به آن وسعت جهانی ببخشیم ، نگذاریم زنگ را بزنند و ما همچنان در راه مدرسه باشیم.
اسماعیل شجیع ۵/مهرماه/۱۴۰۰
@ghalambaz1332

قهرمانی از معدن تغییر
اینبار طلا از چنبره « تغییر» بر خورشید سلام کرد و تیم ملی جوان، نترس و با انگیزه والیبال ما با تکیه بر همدلی و هم آوایی ، دور از حاشیه نگاه آفتاب تابان چشم بادامی ها را به سوی خود برگراند، تغییر به موقع و تکیه بر مدیریت و برنامه ریزی صحیح بدون شک بی پاسخ نمی‌ماند و این درس بزرگی است برای آنانی که میخواهند یک شبه ره صد ساله بروند و یا از ورزشکاران انتظار معجزه دارند، دست مریزاد به تمام ارکان تیم ملی والیبال ، آفرین به بازیکنان و صد آفرین بر کادر فنی تمام ایرانی که شایستگی خود را با قاطعیت به ثبوت رساندند.
قهرمانی دلچسب یعنی این.
اسماعیل شجیع۲۸/شهریور/۱۴۰۰

داوری خراسان بزرگ کتاب قطوری است که پر است از سوز ها . گدازها، فرارو نشیب هایش ، زمین خوردن هایش و سر به آسمان ساییدن هایش چشم نواز و قصه باور ها و ناباوری هاست، فقط همیشه دستی بود و هست و خواهد بود که ««اتحاد»» را از دامن پر عشق داوران پاک و سالم مشهدی ها با زیرکی به آتش کشیده و چه بسا استعداد های کم نظیر داوران عاشق همچون صدف های گرانبها در زیر ماسه های اقیانوس بیکران استعداد یا پنهانند و یا گم شده همه اعصار، اولین بار کاظم آقای میلانیان را با لباس سراپا سیاه دیدم ، ابهتی داشت که جریت نمی کردی در چشماش نگاه کنی، بعد مرد لاغر اندام دیگری به نام آقای وهاب.زاده را دیدم که عجیب در اجرای عدالت سنگ تمام می‌گذاشت، و به همین ترتیب بزرگمردان دیگری مثل فیروز خان اکبری، حذیفی، نهاوندی ، ایرج نادری،برادران عادل بیهقی، ارباب تهرانی ، پهلوان زاده، جلالی، امامی ، حاجی ظریف قناعتگر، ، وثوقی، اصغر رحیمی سیدحسینی، اکبر نژاد، حتمن از قلم افتاده زیاد هست ، تا به یکباره نسل نویی قد کشید که چشم حسود ان را در اورد، ترکی، کامرانیفر، سخن دان، لامی و،،،
و نسل پشت نسل از خوان پر نعمت قد کشیدند و همچنین گویی پایانی برای آن متصور نمیتوان بود اما آندست های نامریی هم بیکار ننشستند ، خودمان را گول نزنیم وجود دارند و چشم دیدن همدیگر را خواسته و نا خواسته کور می کنند. افسوس
افسوس به تازگی این رطیل اختلاف بینداز حکومت کن در بین مربیان استان هم مثل علف هرز قد کشیده و قد کوتاهان به جان مربیگری آنهم با شعایر تو خالی افتاده اند فعلن مشغول گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی از این دو رکن اصلی فوتبال آند وبی رحمانه به سمت اضمحلال . سراب کشتی شکسته مربیگری را هم به سوی باد موافق خود پیش میبرند.
مادام که این شرایط باشد، جز سوختن مظلومانه انتظار دگری نیست مرا،
مردان پاک و سالم . صادق در داوری و مربیگری زیاد داریم، اما افسوس و صد افسوس در چنبره چند موذی چسبیده به فوتبال به راحتی گرفتار. آمده و گاه چه ارزان خود را به حراج می گذارند ، از این رهگذر سخن میماند بسیار.
اسماعیل شجیع 9/,شهریور۱۴۰۰
@ghalambaz1332