بر پدر کسی لعنت که در این مکان آشغال بریزد
پست زیاد میزنیم ولی پاکشون میکنیم
اگر با پستی هم حال نکردین میتونین بیاین بگین تا پاکش نکنم(میکنم)
ارتباط : @c4chehar
تبلیغات : @mementive_ads
Last updated 4 days, 20 hours ago
ⓘ .. ────── 珈琲, 𝗥𝗘𝗩𝗢𝗟𝗦 𝗚𝗔𝗡𝗞 XXIIIV •• ⌱ this is the place where the demon sword was published in he year listed. want collabs and more? @Ofcrvlbot
ㅤ
ㅤ@KAWANREVOLSBOT ⎜ MPPS
@REVOLSPARTNER — AKTIF
☠️ VOL. 𝟎𝟑 - 𝟎𝟒 〈 𝟐 𝟎 𝟐 𝟐 〉
Last updated 1 month, 1 week ago
✳️ ایران از نظرگاه فردوسی
? دکتر علیرضا قیامتی
C᭄❁࿇༅══════┅─
@adabiatehemasi
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
چرا شاهنامه چاپ مسکو، رایج ترین شاهنامه موجود است؟
این یک شهرت کاذب است و تا حدودی هم از طرف بعضیها مغرضانه تقلید شده است. عیب یک کار را باید با سود و نفع کار و نکات مثبت و منفی آن بیغرضانه گفت.
در مسکو، برای نخستین بار چند دستنویس را به شیوه علمی با ضبط نسخه در حاشیه، تصحیح کردند که این قدمی بسیار بزرگ و قابل قدردانی بود. عیب کار آنها این بود که هیچ کدام از آنها شاهنامه شناس نبودند.
یعنی قبلاً اطلاع خاصی از شاهنامه نداشتند و در طی کار تصحیح، کم کم چیزهایی آموخته بودند و چون کار گروهی بود هیچ کدام هم چیز زیادی نیاموخته بودند.
عیب دیگر این بود که تعداد دستنویسهای این کتاب (5-4 نسخه) خیلی اندک بود که به صورت دیمی در اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شده بود. نه اینکه اینها مطالعهای در دستنویسهای شاهنامه بکنند و بعد از میان اینها تعداد بیشتری از چهار، پنج نسخه انتخاب کنند.
بلکه از همان چهار، پنج نسخه که در دستشان بود استفاده کردند. عیب دیگرشان این بود که چون شاهنامه شناس نبودند اطلاع قبلی روی زبان فارسی کهن نداشتند و شاهنامه را مطالعه نکرده بودند و پژوهشی در آن نداشتند هر چه در همان نسخه اساسشان آمده آن را در متن قرار میدادند. یعنی اقدم نسخ برایشان اصح نسخ بود و این درست نبود.
بعداً که ما در شاهنامه کار کردیم دیدیم که چنین چیزی شدنی نیست. شاهنامه را نمیتوان به هیچ وجه بر اساس یک دستنویس تصحیح کرد که این دستنویس معتبرترین دستنویس است و آن را اساس مطلق قرار بدهیم بلکه همیشه باید به شیوه انتقادی تصحیح کرد که باید بر اساس ضبط کهنتر تصحیح کرد و نه بر اساس نسخه کهنتر و اقدم نسخ یا اصح نسخ، بلکه بر اساس اصح کلمه باید تصحیح کرد.
باید با زبان فارسی، با ویژگیهای سده چهارم هجری و تحول آن آشنا بود. باید تشخیص داد که کدام ضبط کهنتر و کدام جدیدتر است.
C᭄❁࿇༅══════┅─
@adabiatehemasi
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
بیستم شهریور زادروز استاد #جلال_خالقی_مطلق:
دکتر جلال خالقی مطلق شاعر ، ادیب، زبانشناس و ایرانشناس پرآوازه و ستارهای درخشان در پهنه شاهنامهپژوهی ایران است. .
سالهای نخست زندگی و تحصیل
استاد جلال خالقی مطلق بیستم شهریور 1316 در تهران زاده شدند. ایشان پس از پایان دوره دبیرستان در ایران، در کشور آلمان ادامه تحصیل دادند.
تحصیل در آلمان
استاد خالقی مطلق در دانشگاه کلن آلمان به تحصیل در رشتههای مختلفی پرداخته و در سه رشتهی شرقشناسی، مردمشناسی و ژرمانیستیک دکتری گرفتند. چیرگی ایشان بر زبانها و رشتههای گوناگون، در پژوهشهای گسترده در زمینهی شاهنامه و ادبیات فارسی یاریشان داد.
زندگی و کار در هامبورگ
پس از پایان تحصیلات، به استادی به دانشگاه هامبورگ رفتند و در آنجا افزون بر آموزگاری زبان فارسی و فرهنگ ایران به بررسی دستنوشتههای شاهنامه پرداختند. ایشان با باریکبینی بسیار، نسخههای گوناگون شاهنامه را بررسیدند تا بهترین نسخهها را اساس و بدل برای تصحیح برگزینند.
تصحیح شاهنامه
از مهمترین دستاوردهای استاد خالقی مطلق، تصحیح انتقادی شاهنامه فردوسی است. ایشان با دانش گسترده از زبان فارسی باستان و میانه و همچنین دانش ژرف از تاریخ و فرهنگ ایران، توانستند تصحیحی از این شاهکار ادب فارسی ارائه دهند که تا به امروز نزدیکترین تصحیح به سخن نژاده فردوسی فرزانه شناخته شده و به درک بهتر از این حماسهی بزرگ کمک شایانی کرده.
اهمیت کارهای خالقی مطلق
✅ حفظ و احیای میراث فرهنگی: تصحیح انتقادی شاهنامه و پژوهشهای گسترده در این زمینه، به حفظ و بازآفرینی یکی از ارزشمندترین میراثهای فرهنگی ایران کمک شایانی کرده است.
✅ توسعه مطالعات ایرانشناسی: کارهای استاد خالقی مطلق، الهامبخش بسیاری از پژوهشگران در زمینه ایرانشناسی شده است و به توسعه این حوزه کمک کرده است.
✅ معرفی بهتر شاهنامه به جهان: تصحیح ایشان از شاهنامه، به معرفی بهتر این اثر به جهان کمک کرده و باعث شده است که شاهنامه به عنوان یکی از مهمترین حماسههای جهان شناخته شود.
برخی از آثار مهم خالقی مطلق
? تصحیح شاهنامه فردوسی
? کتابهای متعددی در زمینه شاهنامهپژوهی و ادبیات فارسی
? مقالات متعدد در مجلات علمی داخلی و خارجی
یک رباعی از استاد خالقی مطلق
ایران غمِ تو چو بر دلم رای کند
کارِ دمِ نینواز با نای کند
هر گوشه تو که اجنبی جای کند
سد گوشه جسم و جانِ من وای کند
سخن پایانی
دیدگاهی از استاد خالقی مطلق دربارهٔ شاهنامه
بهطور خلاصه، محتوای شاهنامه، یک حماسه اسطورهای، پهلوانی، عشقی، اندرزی و تاریخی است. در جزئیات مطالب، شاهنامه پر از آگاهیهای گوناگون دربارهٔ زندگی معنوی و مادی، تشکیلات اداری و لشکری و درباری، آیینهای خانوادگی و اجتماعی ایرانیان باستان است. ساختار شاهنامه، در مجموع یک حماسه تراژیک – دراماتیک است. شاهنامه از نظر شیوه بیان، دارای زبانی کهن و فاخر و لحنی غالباً اخطارکننده است. از نظر کارکرد، شاهنامه مهمترین حلقه پیوند دو بخش تاریخ و فرهنگ ایران (پیش از اسلام و پس از اسلام) به یکدیگر و نیز، استوارترین ستون زبان و ادب فارسی و بزرگترین شاخص هویت و ملیت ایرانی است.»
زندگی پربارشان دراز باد
پیوست :
معرفی فردوسی و شاهنامه از سوی استاد جلال خالقی مطلق
C᭄❁࿇༅══════┅─
@adabiatehemasi
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۲۳۸ ]
گفتار اندر اندرزکردنِ شاه اَردَشیر ایرانیان را
?که بخشندَه اویَست و دارندَ او
?بُلندآسْمان را نِگارندَه او!
?سِتمدیدَه را اوست فَریادرَس
?منازید با نازِِش او بَه کَس!
?نباید نِهادن دِل اندر فِریب
?که پیشِ فَراز اندرآیَد نِشیب!
?کجا آن که بَرسود تاجَش بَه ابر؟!
?کجا آن که بودی شِکارش هِزَبْر؟!
?نهالی هَمَه خاک دارند و خِشت
?خُنُک آن که جُز تُخْمِ نیکی نکِشت!
?هَمَه هر کهاید اندرین مرزِ من
?کجا گوش دارید اندرزِ من،
?نمایم شُما را کنون راه پنج
?که سودش فُزون آیَد از تاج و گنج،
?بَه گفتارِ این نامداراَردَشیر
?هَمَه گوش دارید بُرنا و پیر:
?هر آنکَس که دانَد که دادار هست
?نباشَد مگر پاک و یزدانپَرَست!
?دِگر آن که دانِش نگیرید خوار
?اگر زیردَستی، اگر شهریار!
?سِدیگر بَدانی که هرگز سَحُن
?نگردد بَرِ مردِ دانا کَهُن!
?چَهارُم چُنان دان که بیمِ گُناه
?فُزون باشَد از بَند و از دار و چاه!
?بَه پَنجُم سَخُن، مردمِ زِشتگوی
?نگیرد بَنزدِ کسان آبِ روی!
از برافزودههایِ شاهنامه:
?سهیسَروِ او گشت همچون کمان
?نه آن بود کان شاه را بُد گُمان [۱]
?نبود از جَهان شاد بَس روزگار
?سرآمد برآن دادگرشهریار [۲]
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
[۱ ، ۲]- این دو بیت در دستنویسهایِ کتابخانهیِ بریتانیا در لندن مورخِ ۶۷۵ق و کتابخانهیِ طوپقاپوسرای در استانبول مورخِ ۹۰۳ق آمده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۲۳۷ ]
گفتار اندر اندرزکردنِ شاه اَردَشیر ایرانیان را
?هَمی باژ یابم ز روم و ز هِند
?جَهان شد مرا همچو رویِ پرِند!
?سِپاسم ز یزدان که او داد زور
?بُلنداختر و بخشِ کیوان و هور!
?سِتایش که داند سَزاوارِ اوی؟!
?نِیایش بر آیین و کَردارِ اوی؟!
?مگر کو دِهد یادمان بَندَگی
?بمانَد بزرگیّ و دانندَگی!
?کنون هر چِه خواهیم کردن ز داد
?بَگوییم و از داد باشیم شاد:
?نخواهم، بَبَخشم شما را هَمَه
?هَمان دَهیَکِ بوم و باژِ رَمَه،
?مگر آنچِه آید شما را فُزون
?بیارد سُویِ گنجِ ما رهنمون
?ز دَهیَک که من بَسْتَدَم پیش ازین،
?ز باژ آنچِه کم بود، اگر بیش ازین،
?هَمی از پَیِ سود بُردُم بَه کار
?بَه در داشتن لشکرِ بیشمار
?بزرگی شما جُستَم و ایمِنی
?نِهان کردنِ کیشِ آهَرْمَنی
?شما دست یَکسر بَه یزدان زَنید!
?بَکوشید و پَیمانِ او مشکنید!
از برافزودههایِ شاهنامه:
?دِگر شارْسْتان گُندشاپور نام
?که موبَد از آن شهر شد شادکام [۱]
?چو گیرندَهیاران بَه کار آیَدَت
?بَه پیشاندرون کارزار آیَدَت [۲]
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
۱- این بیت در دستنویسِ کتابخانهیِ بریتانیا در لندن مورخِ ۶۷۵ق و کتابخانهیِ بریتانیا در لندن مورخِ ۸۹۱ق آمده است.
۲- این بیت در دستنویسِ کتابخانهیِ دولتیِ برلین مورخِ مورخِ ۸۹۴ق آمده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۲۳۶ ]
گفتار اندر اندرزکردنِ شاه اَردَشیر ایرانیان را
?چُنین گفت کاَی نامدارانِ شهر
?ز رای و خِرَد هر که دارید بَهر،
?بَدانید کین تیزگَردانسِپِهر
?نیازَد بَه داد و نتازَد بَه مِهر!
?هر آن را که خواهد، برآرد بُلند
?هم او را سِپارَد بَه خاکِ نِژَنْد!
?نمانَد جُز از نامِ او در جِهان
?هَمَه رنج با او شود در نِهان!
?بَه گیتی ممانید جُز نامِ نیک
?هر آنکَس که خواهد سَرانجامِ نیک!
?تُرا روزگار اورمُزد آن بُوَد
?که خُشنودیِ پاکیزدان بُوَد!
?بَه یزدان گَرای و بَه یزدان گُشای
?که دارندَه اویَست و نیکیفزای!
?ز هر بَد بَه دادارِ گیهان پَناه
?که او راست نیک و بَد و دستگاه!
?کند بر تو آسان هَمَه کارِ سَخت
?وُ زویی دِلافروز و پیروزبَخت!
?نَخُستین ز کارِ من اندازَه گیر
?گذشتَه بَد و نیکِ من تازَه گیر!
?که کردُم بَه دادارِ گیهان پَناه
?بَه دِل شادمان گشتُم از تاج و گاه!
?زَمین -هَفت کشور- بَه شاهی مَراست
?چُنان کز خداوندیِ او سَزاست!
از برافزودههایِ شاهنامه:
?هَمَه یَکدِگر را کنید میهمان
?بره شیر مستست و خوارست نان [۱]
?بَه یَکبارَه برتابَد از تن رُوان
?چِه با اَردَشیر و چِه با اَردوان [۲]
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
۱- این بیت در دستنویسِ کتابخانهیِ پاپ در واتیکان مورخِ ۸۴۸ق آمده است.
۲- این بیت در دستنویسِ دارالکتبِ قاهره مورخِ ۷۹۶ق آمده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۱۸۵ ]
ستایش و بندگی پروردگار
?بَه یَک روی نامِ یزدانِ پاک
?-که اومید ازویَست و زو ترس و باک!-
?هَمی گفت کاَی روشنِ کَردَگار
?جهاندار و بیدار و پروردگار،
?تو دادی مرا فرّ و دَیهیم و زور
?تو کردی دِل و چِشمِ بَدخواه کور
?ز نیکی سِتمگارَه را دور دار
?ز بیمَش هَمَه ساله رنجور دار
?چو پیروزگر دادمان فرّهی
?بزرگیّ و دَیهیمِ شاهنشهی،
?ز گیتی سِتایِش مَرو را کنید
?شب آمد نِیایِش مَرو را کنید
?که آنرا که خواهد کند شوربخت
?یَکی بیهُنر برنِشانَد بَه تخت!
?بَرین پُرسش و جنبش و رای نیست
?که با دادِ او بَندَه را پای نیست!
?نباشَد ز یزدان کَسی ناامید
?اگر شب شَوَد روی روزِ سَپید
?نبستند بر ما درِ آسمان
?مَشَوْ بَدگُمان از بَدِ بَدگُمان!
?اگر بخشش کَردَگارِ بُلند
?چُنانست کایَد بَه مابَر گُزَند،
?ز پرهیز و اندیشَهی نابَکار
?نه برگردد از ما بَدِ روزگار
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
همهی بیتها از جاهای گوناگون شاهنامه گزینش شده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۱۸۴ ]
ستایش و بندگی پروردگار
?نَخُست آفرین کرد بر دادگر
?کزو دید نیرو و فرّ و هُنر
?خداوندِ هوش و زمان و تُوان
?خِرَد پَرورانَد هَمی با رُوان
?گذر نیست کَس را ز فَرمانِ اوی
?کَسی کو نگردد ز پَیمانِ اوی،
?ز گیتی نبینَد جُز از راستی،
?بَدو باشَد افزونی و کاستی
?هَمان آفرینندَهی هور و ماه
?فَرازندَهیِ تاج و تخت و کلاه
?ازو باد بر شهریار آفرین
?جَهاندار و از نامداران گُزین
?جَهانآفرین را سِتایِش گِرِفت
?نِیایِش وُرا در فَزایِش گِرِفت
?چُنین گفت کز داورِ داد و پاک
?بر اومید باشید و با ترس و باک
?نِگارندَهیِ چرخِ گردندَه اوست
?فَزایندَهیِ فرَّهِ بَندَه اوست
?چو دریا و کوه و زَمین آفرید
?بُلندآسمان از بَرَش بَرکَشید
?ز دادار دارید یَکسَر سِپاس
?که اویَست جاویدِ نیکیشِناس!
?چه گفت آن سَخُنگویِ با ترس و هوش
?که خُسرَوْ شدی بَندَگی را بَکوش
?بَه یزدان هرآنکَس که شد ناسِپاس
?بَه دِلْش اندرآیَد ز هر سو هَراس
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
همهیِ بیتها از جای جایِ شاهنامه گزینش شده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۱۸۳ ]
ستایش و بندگی پروردگار
?نَخُست آفرین کرد بر کَردَگار
?تُوانا و دانا و پروردگار!
?خداوندِ کیوان و خورشید و ماه
?خداوندِ پیروزی و دستگاه!
?ز بندَه نخواهد جُزاز راستی
?نجویَد بَه داد اندرون کاستی!
?بَه فَرمانِ اویَست گیتی بَه پای
?هَمویَست بر نیک و بَد رهنمای،
?کَسی را که خواهَد، کند ارجمند
?ز پَستی برآرد بَه چرخِ بلند،
?دِگر ماندَه زو در بَدِ روزگار
?چو نیکی نخواهد بَدو کَردَگار،
?بَه هر نیکیی زو شِناسم سِپاس
?وگر بَد کنی، زو دِل اندر هَراس!
?نخواهم که جان باشَد اندر تنم
?اگر بیم و اومید ازو بَرکَنم!
?هر آنکَس که او کَردَهی کَردَگار
?بَدانَد، گذشت از بَدِ روزگار،
?پَرَستیدنِ داور افرون کند
?ز دِل کاوشِ دیو بیرون کند!
?بَپَرهیزد از هرچِ ناکَردَنیست
?نِیازارَد آن را که نازَردَنیست!
بَه یزدان گراییم فَرجامِ کار
که روزی دِه اویَست و پَروردگار
از برافزودههایِ شاهنامه:
?خداوند و دانا که دانَد دُرُست
?که کَس تخت را جاودانی نَجُست [۱]
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرگ
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
۱- این بیت در دستنویسِ کتابخانهی عمومیِ لنینگراد مورخِ ۷۳۳ق آمده است.
اندرزها در شاهنامه ورجاوند
بخشِ [ ۱۸۲ ]
ستایش و بندگی پروردگار
?بیاندازَه از ما شما را دُرود
?هُنر با نِژاد اَر بُوَد، بَرفُزود
?نَخُستین سَخُن چون گُشایِش کنیم
?جَهانآفرین را سِتایش کنیم
?خِرَدمند و بینادِل آن را شِناس
?که دارد ز دادارِ گیهان سِپاس
?بَدانَد که هست او ز ما بینیاز
?بَه نزدیکِ او آشکارست راز
?کَسی را کجا سرفرازی دِهد
?نَخُستین وُرا بینیازی دِهد
?مرا داد فرمود و خود داوَرَست
?ز هر برتری جاودان برتَرَست!
?بَه یزدان سَزَد مُلک و مِهتر یَکیست
?کَسی را جُزاز بَندَگی کار نیست:
?ز مغزِ زَمین تا بَه چرخِ بُلند
?ز افلاک تا تیرَهخاکِ نِژَنْد؛
?پَیِ مور بر خویشتنبَر گُواست
?که ما بَندَگانیم و او پادشاست!
?نفرمود ما را جُز از راستی
?که دیو آوَرَد کژّی و کاستی!
?غم و کامِ دل بیگُمان بگذَرَد
?زمانه دَمِ ما هَمیبَشمُرَد
?هَمان بِه که ما جامِ مَی بَشکَریم
?بَرین چرخِ نامهربان ننگَریم!
?سِپاس از جَهاندارِ پیروزگر
?کزویست مردی و بخت و هُنر
?کنون مَی گُساریم تا نیمشب
?بَه یادِ بزرگان گُشاییم لب
?سَزَد گر دِل اندر سَرایِ سِپَنج
?نداریم چَندین بَه دَرد و بَه رنج
پینوشت:
سراینده: حکیم فردوسی بزرک
ویرایش: دکتر جلال خالقی مطلق
گزینش و نگارش: امیر مهدی بُردبار [اسپندیار]
بر پدر کسی لعنت که در این مکان آشغال بریزد
پست زیاد میزنیم ولی پاکشون میکنیم
اگر با پستی هم حال نکردین میتونین بیاین بگین تا پاکش نکنم(میکنم)
ارتباط : @c4chehar
تبلیغات : @mementive_ads
Last updated 4 days, 20 hours ago
ⓘ .. ────── 珈琲, 𝗥𝗘𝗩𝗢𝗟𝗦 𝗚𝗔𝗡𝗞 XXIIIV •• ⌱ this is the place where the demon sword was published in he year listed. want collabs and more? @Ofcrvlbot
ㅤ
ㅤ@KAWANREVOLSBOT ⎜ MPPS
@REVOLSPARTNER — AKTIF
☠️ VOL. 𝟎𝟑 - 𝟎𝟒 〈 𝟐 𝟎 𝟐 𝟐 〉
Last updated 1 month, 1 week ago