💥عبرت از سرنوشت سوریه سازی ایران💥

سرنوشت سوریه آیینه ی عبرت است برای ملت و دولت ایران که بدون توجه به اصلاحات و اقناع شهروندان و دخالت خارجی شیرازه نظام از هم گسیخت و کشور دچار بدبختی و شورش و نابودی گردیده و اسراییل از موقعیت سوءاستفاده نموده و ۱۵۰ نقطه حساس آن را بمباران کرد و سوریه تبدیل به حیات خلوت اسراییل و ترکیه شده و بیچاره مردم نادان که تا دیروز سکوت مرگ گرفته بودند اکنون از روی جهالت در خیابان ها جشن پیروزی می گیرند.
کدام پیروزی؟ پیروزی خشونت و تحجر بر ت وتالیتاریانیسم و کمونیست افراطی و دفع فاسد به افسد و خشونت علیه خشونت چه شادی و چه دستاوردی برای ملت سوریه دارد؟

سرنوشت سوریه، بازتاب یک نگرانی عمیق درباره عواقب تغییرات سریع و خشونت‌آمیز در ساختارهای حکومتی است. تجربه سوریه نشان می‌دهد که فروپاشی نظام‌های سیاسی، به‌ویژه در جوامعی که تنوع قومی، مذهبی و شکاف‌های اجتماعی عمیق دارند، اگر با برنامه‌ریزی دقیق و اجماع ملی همراه نباشد، می‌تواند به فجایع جبران‌ناپذیری منجر شود.

چند نکته تأمل‌برانگیز در این موضوع:

1. دخالت خارجی و از هم گسیختگی دولت:
   دخالت قدرت‌های خارجی، چه به بهانه حمایت از مردم و چه برای پیشبرد منافع خودشان، معمولاً به افزایش خشونت و بی‌ثباتی منجر می‌شود. تجربه سوریه نشان داد که این دخالت‌ها نه تنها باعث کمک به مردم نشد، بلکه با نابودی زیرساخت‌ها، شیرازه دولت را از هم گسیخت و به بحران‌های انسانی دامن زد.

2. شکاف‌های داخلی و بی‌ثباتی:
   اختلافات داخلی، اگر مدیریت نشوند، می‌توانند به ابزار دست نیروهای خارجی و افراط‌گرایان تبدیل شوند. در سوریه، گروه‌های افراطی از نارضایتی‌های مردم سوءاستفاده کردند و به سرعت به بازیگران اصلی صحنه تبدیل شدند، که خود مردم و آینده کشور را به گروگان گرفتند.

3. پیامدهای بی‌ثباتی برای ملت و منطقه:
   نابودی زیرساخت‌ها، آوارگی میلیون‌ها نفر، و ادامه بحران اقتصادی و اجتماعی، نتیجه مستقیم فقدان برنامه‌ریزی و اتحاد برای آینده کشور بود. در چنین شرایطی، قدرت‌هایی مثل اسرائیل نیز از این ضعف‌ها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردند.

4. درس برای ایران:
   تجربه سوریه می‌تواند هشداری جدی باشد. هر تغییری در ساختارهای حکومتی باید به‌گونه‌ای باشد که نه تنها مردم از آن حمایت کنند، بلکه امنیت و ثبات کشور نیز حفظ شود. ایجاد تغییرات ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی، در کشوری با ساختار پیچیده‌ای مانند ایران، می‌تواند به بحران‌هایی مشابه آنچه در سوریه رخ داد، منجر شود.

5. نقش آگاهی مردم:
   جشن گرفتن برای هر گروه یا ایده‌ای که احتمالاً خطرناک است، معمولاً ناشی از ناآگاهی یا ناامیدی است. آگاهی‌بخشی و تحلیل دقیق شرایط، می‌تواند مانع از تکرار چنین اشتباهاتی شود.

سوریه نمونه‌ای از این است که بی‌توجهی به ضرورت مدیریت تحولات، می‌تواند کل یک جامعه را به مسیر نابودی بکشاند. ایران نیز باید از این تجربه درس بگیرد و به‌جای افتادن در دام افراط‌گرایی یا دخالت‌های خارجی، بر تقویت اتحاد ملی و یافتن راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای مشکلات تمرکز کند.
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

تنفیذ
💥قانون حجاب .عفاف💥
آیا رییس جمهور در امضای قانون حجاب و عفاف مختار است یا مجبور؟ و اگر رییس جمهور قانون را واجد اشکالات اساسی حقوقی و قانون اساسی و حقوق و آزادی های ملت و منافع ملی تشخیص داد آیا مجلس باید به ایرادات وارده احترام بگذارد یا خیر؟
آیا رییس مجلس به عنوان هماهنگ کننده ی قوه مقننه با مجریه چه اقدامی باید انجام بدهد؟

این قانون در کنار مقررات مثبت و مفید و تحول آفرینش داری کاستی ها و نقایص چشمگیری است که ضرورت دارد حتما مورد بازنگری قرار گیرد. از جمله نقض اصول ۳۶ و ۳۷ و۹۱ و ۹۶ قانون اساسی است که متاسفانه شورای نگهبان به وظیفه قانونی خود در مطابقت با شریعت اسلام عمل ننموده است.
از جمله طبق آیه شریفه ولاتزروا وازره وزر اخری کسی را نمی توان به جرم ارتکابی دیگران مجازات نمود ولی در این قانون چندین جا بنگاههای اقتصادی و شغل ها و حرف و موسسات و کارگاهها و وسایل نقلیه به جرم بدپوششی دیگران مجرم تلقی شده اند و این واقعا خلاف شرع است.
اما حق و تکلیف رییس جمهور در توشیح و امضای قانون چیست؟
این قانون قرار است در روزهای آینده از طریق #رییس_جمهور امضاء و منتشر بشود.
آیا رییس جمهور حق دارد که با بررسی قانون و اشکالات فاحش آن مصوبه را برای بازنگری عودت بدهد؟

در پاسخ می گوییم امضای رییس جمهور بخشی از فرآیند قانونگذاری است و رییس جمهور به عنوان نماینده ی ملت ایران حق دارد که مصوبه را بررسی و برای رفع اشکال به مجلس عودت بدهد.
اگر رییس جمهور فقط ماشین امضاء تلقی و بگوییم بی اختیار و بی اراده قانون را امضاء و ابلاغ نماید که در آن صورت اصلاً نیازی به امضای رییس جمهور نیست
هدف قانون اساسی از لزوم امضای قانون توسط رییس جمهور یک فیلتر کنترل قانون است و در کنار تکلیف قانونی مبنی بر امضای قانون حق دارد که نظر قانونی خودش را لحاظ نماید.
اگر رییس جمهور علیرغم مغایرت قانون با قانون اساسی و شرع و حقوق ملت و منافع ملی کورکورانه و چشم بسته قانون را امضاء نماید در واقع به وظیفه قانونی و جایگاه ملی خود عمل ننموده است و علاوه بر خیانت به ملت ناقض اصول ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۲۳ قانون اساسی است و به عنوان پاسدار قانون اساسی به رسالت تاریخی و قانونی خود عمل ننموده است.
پیش بینی مرحله ی قانونی امضای قانون یعنی لزوم بررسی کارشناسی قانون و اعمال نظرات رییس جمهوری است. در مکتب جبر و اختیار امضای قانون جبری و تحمیلی و کورکورانه نیست.
امضای قانون که هیچ حتی امضای یک سند امری اختیاری است و امضاء کننده با امضای سند اراده انشایی خود را اعمال می نماید و این انشای اراده جبری نیست بلکه عقلانی و اختیاری است.
اگر کسی سندی را امضا می کند حداکثر به زیان خود و خانواده اش ممکن است بیانجامد ولی امضای یک قانون با سرنوشت ۸۰ میلیون نفر ارتباط دارد و نمی توان رییس جمهور را مقهور و مجبور و بی اراده تلقی کرد.
امضاء یعنی انشای اراده. هیچ امضایی بدون انشای اراده و شوق و اقناع وجدان و دخالت عقل و دانش و خردورزی محقق نمی شود.
پیش بینی مرحله ی امضای قانون یک مرحله اساسی در فرآیند قانونگذاری و آخرین فیلتر هک و اصلاح و رفع نواقص و چکش کاری یک قانون است.
اگر رییس جمهور مملکت با وجود ایرادات فاحش موجود در قانون آن را امضاء نماید به همه ملت ایران خیانت کرده و حقوق مردم را پایمال کرده است.

برابر ماده ۱ قانون مدنی چنانچه رییس جمهور از امضای قانون استنکاف ورزد رییس مجلس می تواند دستور انتشار قانون را صادر نماید ‌این مقرره قانون مدنی در موقعیت یک قانون عادی نیست بلکه شان این مقرره در صلاحیت وضع قانون اساسی است و این ماده هم خلاف ۱۲۳ قانون اساسی است. رییس مجلس در صورت اعلام اشکالات رییس جمهوری لازم است با رایزنی و هماهنگی دولت و مجلس اشکالات را رفع و قانون را تکمیل سازد و کار به لجاجت و چالش بین دو قوه نکشاند.
به هرحال هرچند ممکن است رییس مجلس چنین اقدامی را در دهن کجی به خواست و اراده ی ملت و اراده رییس جمهور بنماید ولی قانون بدون امضای رییس جمهور هم چنان یک قانون نامشروع و ناقص باقی می ماند.
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

💥قانون_حجاب_عفاف💥

این قانون فقط لعابی از قانون دارد و زور و نفرت و کینه به بخش مهمی از هم وطنان در ورای واژگان آن نهفته است.
نام زیبای عفاف و حجاب را هم به گند کشیده است. حجاب و عفاف نام های مقدس و ملکوتی و معنوی برای بیان حیا و عفت و ارزش های اخلاقی و انسانی است.
اما این قانون با زور عریان دارد از این واژگان مقدس و ملکوتی قداست زدایی می کند.
قانون در فلسفه ی حقوق باید معطوف به اخلاق باشد. حق بنیاد باشد. شفاف و روشن باشد. ترجمان عدالت باشد. مقبولیت حداکثری داشته باشد و قابلیت اجرا داشته باشد.
این قانون به هزار و یک دلیل هیچ کدام از اوصاف قانون مشروع را ندارد و پر از تحکم های زورگویانه است‌.
مجازات های سنگین برای بی حجابان و بد حجابان خلاف قواعد فقهی است. چون در منابع فقهی هیچ فقیهی بی حجابی را واجب التعزیر ندانسته و گناهان صغیره اصولا واجب التعزیر نبوده است. پس معطوف به اخلاق نمی باشد.
این قانون حق بنیاد نیست. اصول حقوق جزا یکی اصل شخصی بودن جرم و مجازات است. ماده ۴۱ قانون صاحبان حرف و مشاغل را بخاطر بی حجابی کارکنان شان به مجازات جزای نقدی یک چهارم درآمدشان مجرم می شناسد. در حالیکه صاحب کارگاه یا دفتر یا شرکت دخیل در امر جزایی نمی باشد ولی به جرم ارتکابی یکی از کارکنانش مجازات می شود.
قانون شفاف نیست و جرم و مجازات سنگین و مبهم است. مثلا مجازات یک چهارم سود چگونه محاسبه می شود؟ سود چند ماه ؟ چند روز؟ بعد سود خالص بنگاه تجاری منهای هزینه های ثابت و متغیر است و این امر مستلزم جلب نظر کارشناس حسابرس است.  یعنی قاضی باید ماهها و حتی سالها به یک پرونده رسیدگی تا مجازات کارفرما را تعیین کند.
این قانون مقبولیت ندارد و حتی مومنان و باورمندان به حجاب و عفت توسل به زور را برای رعایت اخلاق و عفت و حیا مرجوح می دانند.
چون حجاب و عفاف امری فطری و طبیعی است. در کربلا و نجف و بلاد مقدسه مردم بدون الزام قانونی محجبه اند.
نهی شارع مقدس از کشف مو و زینت نهی تنزیهی است و نه نهی تحریمی .قرآن مجید در سوره نور می فرماید ذالک ازکی لهم و  اطهر
جمله : " « ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن »" مانند جمله : " « و ان‌ یستعففن خیر لهن »" که در آیه 61 از سوره نور آمده است ، دلالت می‌کند که هر اندازه مرد و زن جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهائی که مستلزم‌ نظر است رعایت نمایند به تقوا و پاکی نزدیکتر است . همانطور که گفتیم‌ : رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است ، نباید رجحان‌ اخلاقی ستر و پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد .(مرتضی مطهری .مساله حجاب جلد اول.ص ۱۷۱)
از مفاد این نصوص شرعی استتباط می شود نهی از بی عفتی نهی تنزیهی است و تعزیر و مجازات بی حجابی در سیره امامان معصوم دیده نشده است..
باری قانون حجاب و عفاف با مجازات های سنگین و نامعقول برای مخالفان سیاسی حکومت شمشیر را از روی بسته و حجاب و عفاف قربانی منازعات سیاسی و ایدئولوژیک می شود.
این قانون قابل اجرا نیست زیرا سیاق قانون نویسی موجب مجرم سازی میلیون ها نفر می شود. در حالیکه قوانین جزایی برای سرکوب افراد کجرو اقلیت و تبهکاران ضد اجتماعی است.
کلمه تعزیر بمایراه الحاکم یعنی باید حاکم رویت کند که این تعزیر خصلت بازدارندگی دارد یا تنفیر
وقتی قانونگذار حکیم بداند که قانون جزایی موجب تنفیر و بدبینی به دیانت و اخلاقیات می شود باید قانون نویسی را بنحوی تنظیم نماید که موافق طبع و عرف جامعه باشد.
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

‍ سوریه، نقطه، سرخط
بخش عمده حلب مورد حمله یا تحت تصرف گروه‌های مسلح مخالف دولت اسد، به‌ویژه هیئت تحریر شام (HTS)، به رهبری ابومحمد‌جولانی‌ قرار گرفته است.
‍
ابو محمد جولانی اصالتا اهل جولان سوریه است که بعد از اشغال عراق به صف همراهان ابومصعب زرقاوی پیوست.

بعد از ترور زرقاوی در سال ۲۰۰۶ به لبنان رفت تا با کمک القاعده «جندالشام»را تاسیس کند. با ادامه جنگ عراق جولانی به عراق بازگشت اما توسط نیروهای آمریکایی بازداشت و به پایگاه نظامی بوکا منتقل شد. جولانی در آنجا مدتی هم بند ابوبکر البغدادی بود و همین باعث شد که پس از آزادی از زندان همراه او باشد و بعد از تشکیل دولت اسلامی به فرماندهی موصل انتخاب شود اما کمی بعد از سوی البغدادی ماموریت یافت که تشکیلات جدیدی را در سوریه تحت لوای دولت اسلامی بنا کند.

حمایت های بغدادی باعث شد که جولانی جبهه النصره را تاسیس و به یکی از قدرتمندترین گروه ها تبدیل کند، گروهی که مقصد بیشتر مجاهدین اروپایی بود و به تشکیلاتی چند ملیتی تبدیل شد و با مدیریت اولین انفجار انتحاری پس از ناآرامی های سوریه چهره ی جدیدی به نزاع داخلی این کشور داد.

قدرت گرفتن رو به افزایش جبهه النصره، ابوبکر بغدادی را واداشت تا از ابومحمد جولانی بخواهد که طی بیانیه‌ای بیعت مجدد خود با وی و تشکیل دولت اسلامی عراق و شام را اعلام کند، جولانی اما با  مشاهده رخوت دولت اسلامی در عراق و پیشرفت روزافزون نیروهایش از این دستور سرباز زد. بغدادی نیز بلافاصله نیروهای خود را از سوریه فراخواند و طی بیانیه ۸ آوریل ۲۰۱۳ هم انحلال جبهه النصره را اعلام کرد و هم تشکیل دولت اسلامی عراق و شام.

جولانی هم طی بیانیه‌ای جدایی از داعش و الحاق به ایمن الظواهری را اعلام کرد. نقطه افتراق ظواهری و ابومصعب زرقاوی در تشکیل دولت با قلمرو جغرافیایی مشخص بود و این بیانیه جولانی نوعی رجعت به آبشخور اصلی تروریسم تکفیری محسوب می‌شد به همین دلیل ایمن الظواهری در ژوئن ۲۰۱۳ طی بیانیه‌ای ضمن رد بیانیه تشکیل دولت اسلامی عراق و شام ، اعلام کرد که جبهه النصره شاخه‌ای از القاعده است و هیچ ربطی به تشکیلات زیر نظر بغدادی ندارد اما در عین حال از بغدادی خواست که تفکیک قلمرو عملیاتی عراق و سوریه را به رسمیت بشناسد و حتا یک میانجی برای رفع اختلافات اعزام کرد. ابوبکر بغدادی این پیام ظواهری را به هیچ گرفت زیرا از نظر او این تقید به مرزهای بین‌لمللی در سرزمین اسلامی در تعارض با مفهوم امت اسلامی بود.

دابق نشریه داعش در شماره دوم خود، ریشه این جدایی را به استناد عالم مورد وثوق خود یعنی «ابن القیم» ناشی از حسادت الجولانی دانست و حکم ارتداد او و ابوماریه مفتی جبهه النصره را نیز صادر کرد. جبهه النصره با ترکیه و گروه های مورد حمایت ترکیه همچون احرار الشام رابطه نزدیکی دارد، منابع تایید نشده ای از رابطه نزدیک آن با سرویس‌های اطلاعاتی اسراییل سخن گفته‌اند اما رابطه آن با  برخی گروه‌های سکولار معارض سوری همچون جبهه ملی و ارتش آزاد سوریه مسلم است.

نتیجه ائتلاف با دو گروه اخیر گاهی مواجهه مستقیم با داعش و ایراد ضربات کاری بود. ابومحمد جولانی کمی بعد با خونسردی تمام کشف هویت کرد و از تاسیس تشکیلات جدیدی به نام «جبهه فتح شام» خبرداد. نکته مهم اما اعلام جدایی جولانی از «القاعده» و انتخاب شکل و شمایلی شبیه به اسامه بن لادن بود که خبر از اوج جاه طلبی وی و وجهی ملیتی(جبهه فتح شام سوری و داعش عراقی) به جغرافیای تروریسم خاورمیانه می‌داد.
القاعده این جدایی را نتیجه منطقی تقویت نیروهای جهادی در سوریه می‌دانست و با آن مشکلی نداشت. آمریکا هم همان‌زمان کرد که تغییر نام این گروه تروریستی چیزی را تغییر نمی‌دهد، در آن زمان انتخاب مخفف «جفش»(جبهه فتح شام) از سوی شبکه العربیه کاربران هوادار جبهه فتح الشام را به شدت برانگیخت و العربیه را آلت دست شیعیان دانست(!) با این همه اما قدرت گرفتن جفش و ائتلاف آن با دیگر گروه های معارض سوریه که آمریکا آنها را معتدل می‌دانست، چالش میان روسیه و این کشور را بر سر ناهمگونی تفکیک میان تروریست‌ها و معارضین عمیق‌تر کرد.

بازگشت مجدد جولانی و تصرفات او در زمانه‌ای بسیار متفاوت از دوره قبل صورت گرفته است.
اکنون ایمن‌الظواهری، البغدادی و امارات اسلامی وجود ندارند، روسیه درگیر اوکراین است، کشورهای قطر و امارات دیگر داعیه بازیگری گذشته از طریق حمایت این گروه‌ها را ندارند، تصویر مردم سوریه از عملکرد این گروه‌های افراطی سلفی روشن است اما به نظر می‌رسد حالا برای اسراییل و آمریکا امکان سرنگونی بشار اسد و محدود‌تر کردن زمین‌بازی برای ایران معنای عمیق‌تری دارد در نتیجه معیارهای تحلیل موج دوم جنگ داخلی سوریه ماهیتی متفاوت با گذشته دارد.

💥💥چالش های قانون الزام به ثبت معاملات غیر منقول💥💥

این قانون بدون توجه به  زیرساخت های حقوقی و ثبتی کشور و بدون توجه به نظام حقوقی حاکمیت اراده و اصل آزادی اراده و رضایی بودن و سیستم فقه مدار و اصل حاکمیت اراده وضع شده و مشکلات فراوانی در رویه قضایی و حل اختلافات و حتی نظام اقتصادی تولید کرده است ‌.

این قانون موجب اخلال در صنعت ساختمان و پیش فروش ساختمان ها و سرمایه گذاری و اشتغال و جذب سرمایه ها در امر ساخت و ساز و رگود فعالیت های اقتصادی جنبی ساختمان و آسیب دیدن نظام اقتصادی جامعه شده است.

یکی از این چالش ها محدودیت مردم در تنظیم اسناد عادی و تعهدات و قراردادها است. دیگر هیچ کس نمی تواند ملک خود را پیش فروش نماید.
دیگر بسیاری معاملات ملکی به دلیل نبودن سابقه ثبتی و عدم امکان ثبت در دفترخانه ها و بی اعتباری اسناد عادی دچار رکود می شوند .
دیگر حتی دادگاهها هم طبق ماده ۹ قانون مزبور حق اصلاح ذات البین و تنظیم سازش نامه در دعاوی ملکی ندارند و قضات متخلف و مجرم می شوند.
دیگر املاک فاقد سند تفکیکی و دارای سابقه وام بانکی و توقیف و رهن و موروثی و مشاعی قابل انتقال نخواهند بود.
چالش مهم تر معاملات ملکی است که زمین ها و آپارتمان ها فاقد ثبت املاک است‌ . مانند شهرک ها و مناطق شهری و روستایی که یک سند مادر به صدها قطعه افراز عملی شده ولی هنوز امکان تنظیم صورتمجلس تفکیکی وجود ندارد و یا انبوه سازی های تعاونی که صدها واحد مسکونی ساخته شده ولی امکان صدور سند مالکیت وجود ندارد و حتی سند مادر هم فاقد سابقه افراز ثبتی و حتی فاقد سابقه ثبت در دفتر املاک است.
آیا این قبیل املاک باید عاطل و باطل شوند؟ آیا مالکان آنها اگر نیاز به پول یا تبدیل به احسن یا رفع نیازهای مبرم زندگی و بیماری و مسافرت و ایفای دیون و واجبات زندگی  داشته باشند باید دهها سال بمانند تا سند و معضل ثبتی شان حل شود؟
بنظر نگارنده با تفسیری دقیق از ماده ۱۰ قانون مزبور می توان گفت که تا زمان راه اندازی سامانه ی ثبت معاملات غیر رسمی در سازمان ثبت کماکان معاملات با سند عادی معتبر است و ای کاش هیچ گاه این سامانه ی ثبت معاملات غیر رسمی هم تا زمان ثبت کلیه املاک کشور در دفتر املاک و تفکیک و قطعه بندی و پایان کار و .....راه اندازی نشود تا نظام معاملات آزاد و گردش سرمایه و ثروت  مختل نشود.
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

💥ما نسلی بی‌نظیر اما در حال پایان هستیم 💥
ما با همه‌ی نسل‌ها فرق داریم.
ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قبلاً وجود داشته و نه بعدها به وجود می‌آید. 
در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود، اما امروز در هر شهر و محله‌ای تابلوی این مراکز خودنمایی می‌کند.
 ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سُنّتی  و اولین اهالی دهکده‌ی مجازی نسل مُدِرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم نسلی بی‌نظیریم ...

ما بی‌نظیرترین نسلیم! ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سنتی، و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم نسلی بی‌نظیریم.
نسلی که باورهای سنتی را پذیرفت تا بر جهان مدرن غلبه کند. نسلی هستیم که هم خانواده‌ی پرجمعیت را تجربه کردیم و هم خانواده کم‌جمعیت تک فرزندی را دیدیم .
نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود، و نسلی را دیدیم که کم‌کم با آن غریبه شدن.

نسلی هستیم که همسایه و هم‌محله‌ای بخش مهمی از خاطراتمان بود، و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی، کسی کسی را نمی‌شناسد. نسلی که گروه‌های گفت وگوی مان، جمع شدن‌های مان داخل کوچه بود،
نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمع‌های مجازی تشکیل دادند اما سال تا ماه یکدیگر را نمی بینند و بعضاً نمی‌شناسند.

نسلی که روزها و هفته‌ها در خانه‌ی پدربزرگ و عمو و دایی و… می‌ماندیم، و نسلی را دیدیم که بعد از دو ساعت مهمانی در خانه‌ی پدربزرگ و عمو و دایی، در گوش پدر و مادر غر می‌زند که چرا نمی‌رویم؟
نسلی هستیم که تماشای آلبوم‌های خانوادگی، یکی از سرگرمی‌های مهمانی‌های مان بود، و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بی‌حس را در حافظه گوشی و کامپیوتر ذخیره می‌کند و هرگز هوس نمی‌کند آنها را بار دیگر ببیند.

نسلی که در پذیرایی خانه‌هایمان فقط پُشتی و بالش‌ بود، اما با کلی مهمان و نسلی را دیدیم که مُبل، بخش زیادی از فضای خانه‌شان را اِشغال کرده است و کسی نیست روی آنها بنشیند.

ما نسلی بی‌نظیریم!ما جنگ دیده‌ایم، آژیر قرمز شنیده‌ایم، دشمن بی‌رحم دیده‌ایم، بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیده‌ایم. ما بی‌رحم‌ترین موجودات تاریخ را دیده‌ایم، داعش را تجربه کرده‌ایم و از آن طرف مردِ میدان را داشته‌ایم. (شهدا و جانبازان را) ......

ما با همه‌ی نسل‌ها فرق داریم. ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قبلاً وجود داشته و نه بعدها به وجود می‌آید. در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود، اما امروز در هر شهر و محله‌ای تابلوی این مراکز خودنمایی می‌کند. ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سُنّتی و اولین اهالی دهکده‌ی مجازی نسل مُدِرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم نسلی بی‌نظیریم...
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

#تروریسم_دولتی ۲

عملیات تروریستی اسراییل در خاک ایران غیرقانونی و مجرمانه بوده و قطعا موجب ایجاد حق دفاع مشروع برای ایران است . طبق بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد و قاعده آمره منع توسل به زور در روابط بین الملل عملیات تروریستی بدترین حالت توسل به زور بلکه ترکیبی از توسل به زور و ترور و جنایت و گسترش جنگ و تهدید صلح و امنیت بین المللی است.
بهمین خاطر است که شورای امنیت جلسه اضطراری تشکیل داد و این رخداد در حدود صلاحیت شورای امنیت و تهدید صلح و امنیت بین المللی و فصل هفتم منشور ملل متحد تلقی شده است. واقعا اگر وتوی امریکا نبود شورای امنیت باید طبق قصل هفتم منشور قطعنامه صادر می کرد.
بهمین خاطر دولت های غربی بجای تهدید از راه میانجی گری وارد می شوند.و از ایران می خواهند که خفیف بزند و اعمال دفاع مشروع به گونه ای باشد که موجب گسترش جنگ در خاورمیانه نباشد و ایران هم انصافا نهایت عقلانیت و خردورزی را در کنش های خود بکار برده است.

با همه این توصیفات دولت جمهوری اسلامی ایران باید منافع ملی را نصب العین قرار بدهد. ملت ایران قصد ندارد خود را فدای فلسطین نماید. قضیه فلسطین یک قضیه عربی و اسلامی است و ایران هم  باید در حد یکی از کشورهای اسلامی و حتی نه یک کشور عربی هزینه نماید.
اعراب با نهایت بی انصافی و نابرادری هزینه های فلسطین را بر ما تحمیل نموده و خودشان با اسراییل رابطه عاشقانه برقرار می کنند. اصلا توجیهی ندارد ایران و ایرانی خود را فدای فلسطین نماید.
با این وجود چون حاکمیت و تمامیت ارضی ایران نقض شده ملت ایران قبول دارند که برای پاسخ شایسته باید آمادگی داشته باشند.
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

#تروریسم_دولتی

اقدامات تروریستی اسراییل همه مرزهای حقوقی و اخلاقی و بین المللی را درنوردیده و دیگر هیچ اصل و قاعده حقوقی نمانده که زیر پا نگذارد.  دیگر هیچ جنایت ضدبشری نمانده که مرتکب نشده باشد.
شهادت #اسماعیل_هنیه در سفر سیاسی و در شرایط #مصونیت_دیپلماتیک و آن هم در #تهران و در شرایط یک انتخابات ملی و دموکراتیک و پیروزی یک دولت ملی گرا و اصلاح طلب و معتدل و صلح دوست و طرفدار تنش زدایی و تعامل بین المللی؛ نشان می دهد که رژیم منحوس صهیونیستی به هیچ یک از مبانی تمدن و انسانیت و ارزش های انسانی پای بند نمی باشد.

در شرایطی که ملت ایران به پای صندوق های رای رفته و دولتی منادی #گفتگوی_تمدنی انتخاب کرده اند این اقدام اسراییل نشان می دهد که رژیم منحوس جنایتکار ،بیشترین مشکلش با دموکراسی و حقوق بشر و صلح و امنیت و نوع دوستی است و  اگر یک دولت تندرو در ایران روی کار می آمد چنین تحرکات تروریستی انجام نمی داد.
اسراییل از استقرار یک دولت ملی گرا و مردم سالار و طرفدار ارزش های انسانی و دموکراتیک به وحشت افتاده و می کوشد با این اقدامات وحشیانه مانع استقرار صلح و امنیت و ثبات و آرامش در خاورمیانه گردد...

پیام این جنایت اسراییل به ملت ایران ثبات و استقامت در مسیر مبارزه با تجاوزگری و ستم و جنایت علیه بشریت و نسل کشی است.
اینها دیوانه وار از ترس نابودی و شکست تمام عیار  احساس می کنند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و همه پل های پشت سرشان را خراب می کنند.
اکنون زمان آن رسیده که ارکان نظام و عقلای قوم تدبیری قهرمانانه بیندیشند و در درجه اول جامعه بین المللی را در مسیر مهار این رژیم تروریست همراه کنیم و در درجه ی دوم کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی و عربی برای مقابله با این جنایات سازمان یافته اقدامات عملی نشان بدهند.
نگارنده هر اقدام راهبردی انفرادی توسط دولت ایران بدون حمایت و پشتیبانی جامعه بین المللی  وکشورهای عربی و اسلامی را صحیح نمی دانم .
هرچند که درد بزرگ مهمان کشی و تحقیر ملی و شهادت مهمان و ناتوانی میزبان بسیار غیر قابل تحمل و دردناک می باشد؛ باید پاسخ را در حد یک عملیات تاکتیکی و انتقام مقابله بمثل کوبنده بسنده نماییم .
بااین وجود منافع ملی و مصلحت و سرنوشت ملت در اولویت است و مضافا در یک برنامه حساب شده ما آخرش به وعده الهی عمل می کنیم و این قوم که بفرمایش خدای متعال ولتعلن فی الارض علوا کبیرا برابر روایات اسلامی این ملت ایران است که دست آخر عدالت را در حق این رژيم اجرا خواهد کرد.
نکته ی آخر عرض تاسف از ضعف شدید امنیتی و اطلاعاتی و نظامی کشورمان بسیار دردناک و جان سوز است و مطالبه اصلی مردم باید بازنگری اساسی ساختار امنیتی و اطلاعاتی و نظامی است.
بی گمان تقویت ساختار نظامی و امنیتی هم مستلزم تقویت قدرت اقتصادی و خروج از تحریم ها و انزوای بین المللی است. ما واقعا در این دنیا تنها هستیم. در مراسم تحلیف رییس جمهور هم دیدیم که مراسم در پایین ترین سطح دیپلماتیک برگزار و تنها رییس جمهور تاجیکستان حضور یافتند و حتی کشورهای عربی هم درسطوح عالی دیپلماتیک شرکت نکردند.
وقتی که در دنیا تحریم هستیم و دوستان زیادی نداریم و دشمنان زیادی داریم و تجارت و صادرات و واردات و سرمایه گذاری ضعیف داریم مشخص است که آثارش در تضعیف سطوح امنیتی هم ظاهر شده است.
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا..
✍محمد ایماندوست
@LAW_CITY

?بدنبال چه می‌گردی ?

خدایان در کاخ های خود بالای کوه های اُلَمپ   الهیه . زعفرانیه  دیباجی  وبعضا در سعادت آباد  زندگی میکنند .
آنها در سعادت پایدار به سر می برند . خوراکشان شهد عسل حیات بخش  مخصوص خدایان هست ..
وتفریح شان. انداختن مردم به جان هم و تماشای نبرد خونین آنان بجهت  رسیدن به بهشت ..
،حال آنکه راه رسیدن بهشت از میان کوه های آلمپ  می‌ گذرد  و بر گذرگاه آن اژدهایی خون آشام خفته  و معجون رام نمودن آن تنها در دست خدایان است پبس و.........
برای رسیدن به بهشت یکدیگر را می‌کشید !!!!!
✍ایماندوست ,
@LAW_CITY

بخش دوم .
??چرا پزشکیان ۲ ??

موج جدیدی در فضای مجازی شکل گرفته و مردم را به شرکت در انتخابات و انتخاب دکتر پزشکیان می خوانند و بسیاری متقاعد شده اند بجای نشستن باطل کاری بکنند و با انتخاب پزشکیان سرنوشت کشور را تغییر بدهند.
در این رابطه ذکر نکاتی چند ضروری است:
یکم : بررسی کنیم که هدف شان از تایید صلاحیت #پزشکیان چه بوده است؟ آیا برای گرم کردن تنور انتخابات است؟ آیا گمان کردند که توان بسیج توده های خاکستری  را ندارد؟ آیا واقعا قصدشان این است که صف آرایی جدی بشود و هر کس رای آورد سیاست هایش را اجرایی نماید و چوب لای چرخش،نیندازند؟
من شخصا معتقدم که تحلیل اصولگرایان این بوده که پزشکیان توان بسیج توده ی عظیم ملت را ندارد و مردم چون در انتخابات شرکت نمی کنند؛ یکی از افراد مد نظر خودشان در فضای مشارکت  بی روح و رمق اقلیت بیست در صدی رای می آورد.
در پاسخ برخی می گویند که اینها گاف دادند و چیزی شبیه دوم خرداد رقم خواهد خورد و ما بهتر است از این گاف اصولگرایان استفاده کنیم و پزشکیان را بر اریکه ی قدرت بنشانیم.

در پاسخ می توانیم بگوییم اگر تایید صلاحیت #پزشکیان از دست شان در رفته و گاف داده باشند ؛ در آن صورت در انتخابات جبرانش می کنند و صف آرایی انتخابات چیزی شبیه سال ۱۳۸۸ رقم خواهد خورد. در آن صورت طرفداران پزشکیان می گویند تقلب شده و اوضاع کشور بهم می ریزد .
حالا بر فرض مثل خرداد ۸۸ نشود و چیزی شبیه دوم خرداد سال ۷۶ یا خرداد سال ۱۳۹۲ رخ بدهد و پزشکیان با انتخابات شفاف و مشارکت حداکثری مردم رای بیاورد؛ آیا در اصطکاک با حاکمیت انتصابی کاری از پیش خواهد برد یا خیر؟ آیا دوباره ملت تحقیر نخواهند شد؟ آیا این دوگانگی حاکمیت بنفع ملت خواهد شد یا دوباره لج بازی متقابل و اختلال در جریان اداره ی کشور؟

بنظرم رهبری انقلاب باید در سخنرانی علنی به مردم تضمین بدهد و دعوت به شرکت حداکثری نمایند و خیال مردم را راحت کنند که هر جریان سیاسی در انتخابات پیروز بشود رای مردم صیانت می شود و از رییس جمهور منتخب ملت چه اصلاح طلب و چه اصولگرا حمایت خواهند کرد و کاندیداها هم قول شرف بدهند که مملکت را برای برخی هواداران رانت خوارشان مصادره نکنند.
در غیر این صورت مردم توقع شان از انتخابات بالا نبرند و با همین وضع موجود بسازند و اجازه بدهند اقلیت فعال رییس جمهوری اصولگرا و در خط خودشان انتخاب کنند و بدین ترتیب اداره ی امور کشور  با بحران و دوگانگی حاکمیت روبرو نشود.
کاندیداها هم اول با رهبری و حاکمیت انتصابی هماهنگ کنند و اگر توان کار با این جماعت را دارند در صحنه بمانند .
شعور سیاسی مان مانند انگلستان بشود وقتی نخست وزیر انگلیس با چارلز سوم مخالف بود و علیه او سخنرانی کرده بود خودش پس از تاجگذاری چارلز سوم استعفا دادند تا سوء جریان در اداره کشور رخ ندهد.
✍ایماندوست
@LAW_CITY