و معلمشون هم.. خب بهتره نگم.

قبل از هر چیزی هم بگم، این دوستم که جوابشو دادم اصلا اهل تبریز نیست و امتحانش دینی نبود و فرجه‌شون هم کم بود. قضاوت نکنید. :)

خب تو درست نتونسته بودی بخونیییییی ㅠㅡㅠ جبران میکنی بیخیاللل)))

نهههه بتیتسستستنسنی باورم نمیشههههه ::)))) مال ما هم منتظره فقط امتحان بگیره‌. از اول سال فقط داریم امتحان هندسه میدیم. :)

???امتحان مارو انداخته چهارشنبه چون خودش زورش میاد زودتر سوال طرح کنه بعد هر جلسه میگه نه بچه ها من تنبل نیستم فقط...

اولش مثل این میمونه که، انگار تابوئه...
اما اونقدرا هم چیزِ غیر قابل قبولی نیست. واقعا، اینهمه بیماری روانی داریم که به جامعه آسیب میزنن، و من اختلال دوقطبی رو واقعا یه آسیب برای بقیه نمیدونم، بلکه آسیبش به خودِ شخصه...
و فکر کنم دقیقا از چند ماه قبل که راجبش کامل فهمیدم، نظرم رو کاملا تغییر داد.
آره، خلاصه، بعضی وقت‌ها خیلی خیلی چیز‌های مختصری یاد میگیرم ولی فکر کنم توی زندگیم، حتی شده یه بخش کوچیک، قراره ازشون استفاده کنم. این هم جزو هموناست..

آدم‌های دو قطبی خیلی با چیزی که ما از ساختار این کلمه درک میکنیم فرق دارن. زندگیشون، احساساتشون، خیلی بزرگه. و همینطور خیلی سخته...
اما در کنار این، اون ها هم واقعا میتونن "زندگی" کنن. کار کنن، توی جامعه باشن، عاشق بشن یا... چه بدونم، کلا زندگی کنن.

آره، داشتم میگفتم، که فقط چند لحظه با خودم سکوت کردم. به این فکر کردم، واقعا ما اینهمه به آدم‌هایی که خودشون هم سردرگم هستن، و از رفتارشون سر درنمیاریم، میگیم دوقطبی... درحالی که.. اینطور نیست. واقعا اینطوری نیست..

نمیدونم امروز چقدر گریه کردم واسه این موضوع :)))