میز شماره سه

Description
احوالات فکری و تجربه‌های یه آدمی که به علوم انسانی و ادبیات خیلی علاقه داره
@amirkhan_97
Advertising
We recommend to visit

با خانواده کوئیزلت مثل آب خوردن انگلیسی یادمیگیری😍
دوره رایگان نیتیو پلاس رو داخل چنل حتما ببین😎💛

اگرم سوالی داشتی از طریق آیدی زیر بهمون پیام بدین🥰👇
👨‍💻 @Quizlet_Support

Last updated hace 6 días, 20 horas

🔥کانال تلگرامی پایه دهم🔥
🌱 بدون هیچگونه آگهی و تبلیغات آزار دهنده ☺
☎ ادمین : @nohom_robot

Last updated hace 3 meses, 3 semanas

📊 بزرگترین مرجع اطلاعات عمومی، آزمون های چالشی😉😜، هوش و سرگرمی
تبلیغات 👇👇
@QuizAdv
با داشتن این چنل نمیذاری تو جمع کسی حرف بزنه😂

Last updated hace 2 semanas, 6 días

3 months, 1 week ago

به یاد مامان‌بزرگ، برای مامان

مامان‌بزرگم چند روز پیش فوت شد، گفتم شاید خوب باشه یه نوشته‌ای بنویسم برای مامان‌ و مامان‌بزرگ

اول از مامان‌بزرگ بگم: از بامز‌گی‌هاش شروع می‌کنم. قبل از این که آلزایمرش پیشرفت کنه و درکش رو از دنیا از دست بده، مامان‌بزرگ به شدت آدم لجبازی بود. اگر نیت می‌کرد یکی کاری رو نکنه،‌ با جدیت تمام بر سر نگه داشتن موضوع خودش پافشاری می‌کرد. همیشه اصرار داشت که محمد (داداشم)‌ آقای آقاهاست و تا آخرین لحظه هم از این موضع دست نکشید (بین نوه‌ها علاقه‌ای خاص به داداشم داشت :)

بابت لج‌بازی‌های مامان‌بزرگ خاطره‌های زیادی برام مونده، هر چند که یه سری‌هاش در لحظه، روی اعصاب بودند (مثلا یهو از دست یه نفر ناراحت می‌شد و می‌گفت فلانی، فلان کار رو کرده که به من بی احترامی کنه و ... و بعدش کلی داستان) ولی الان که زمان گذشته، آدم برمی‌گرده عقب و به اون لحظه‌ها فکر می‌کنه، فکر کردن بهش یه جور حس خوبی به آدم میده

غیر از چیزی که من از مامان‌بزرگ درک کردم، یه خورده از زندگی عجیب و غریب حدود ۷۰ سال پیشش بنویسم، از برخوردهایی که با خانم‌ها اون‌ زمان‌ها میشده. یه خاطره‌ای از مامان‌بزرگ یادمه که خانواده‌ی شوهرش با خانواده‌ی مامان‌بزرگ دعواشون میشه و خانواده‌ی شوهری، از عروسشون یعنی مامان‌بزرگ من، به خاطر اون دعوا، طلاق میگیرن، یه جوری انگار یه کالایی که از خانواده‌ی مامان‌بزرگ‌ اینا گرفته بودند رو پس می‌فرستن (چقدر این برخورد کالاگونه با خانم‌ها مشمئز کننده بوده)

برم سراغ مامان (صادقانه که نیت اصلی این نوشته، به خاطر مامانم بود)، توی این بیش از ۱۰ سالی که مامان‌بزرگ با ما زندگی می‌کرد،‌ تقریبا هر کاری که مامان از دستش برمیومد رو برای مامان‌بزرگ انجام داد. البته که این کمک کردن مامان فقط برای مامان‌بزرگ هم نبوده و مامان برای همه‌ی اعضای‌ خانواده همچین نقشی رو داره. توی این ۲ سال آخر که مامان‌بزرگ کاملا تواناییش رو از دست داده بود (کرونا مامان‌بزرگ رو خیلی ضعیف کرد)‌ تقریبا همه‌ی کارهای مامان‌بزرگ رو مامان انجام می‌داد

جان حرفم، ازخودگذشتگی عاشقانه‌ی مامانم و مامان‌ها است، چیزی که مثل چسب، خانواده رو به هم می‌چسبونه ولی تقریبا توی خیلی از مواقع ارزش و اهمیت این ازخودگذشتگی توسط بقیه نادیده گرفته میشه. مثل خیلی از زمان‌هایی که امثال من بابت غذا غر می‌زنن یا خیلی از وقتا که آدما به این موضوع دقت نمی‌کنن که اگر مامان‌ها این نقش رو ایفا نکنن، احتمالا خانواده که توی ایجاد کردن آرامش نقش خیلی پررنگی داشته باشه، از بین بره

با توجه به بازخوردی که از دو تا از دوستای خیلی عزیزم دارم، به نظرم وقتی که ارتباط یه نفر با خانواده‌اش ضعیف میشه. وقتی که یه آدم نمی‌تونه به هر دلیلی روی خانواده‌اش حساب باز کنه (این حتی برای خود مامان‌ها هم صادقه فکر می‌کنم)،‌ به شدت میزان آرامشش توی زندگی کاهش پیدا می‌کنه. دقیق‌تر بخوام توضیح بدم، آدم‌ها توی زندگی به احتمال تقریبا قطعی با یه سری مسائل چالش‌برانگیز روبرو میشن. اگر دور و بر آدم، یه جمع قوی که پشتش وایسند حضور نداشته باشه، اون جور مسائل باعث میشه که اون آدم زیر فشار داغون بشه. یه جمع قوی مثل خانواده فشار همچین مسائلی رو خیلی کم می‌کنه

توی بند آخر میخوام خطاب به مامان‌ها و کسایی که می‌تونن این نقش رو بازی کنن بنویسم (مخصوصا مامان خودم که البته چون احساس شرمندگی دارم امیدوارم این متن رو نخونه). خطاب به مامان‌ها: دانم که امثال من ارزش فداکارهای مامان‌ها رو درک نمی‌کنن و خیلی وقتا کارهایی می‌کنن که نوعی بی‌احترامی است به اون‌ها ولی کاری که می‌کنید به شدت کار مهم و ارزش‌مندی است. به طور خلاصه دمتون گرم.

و خطاب به کسایی که می‌تونن این نقش رو داشته باشند: شنیدم که بعضی‌ها از دوستان من میگن چه کاری همچین نقشی رو بپذیریم و دهن خودمون رو سرویس کنیم؟ اما بدانید و آگاه باشید (البته اگر من درست فکر کرده باشم :)، نقش مادری یحتمل توی ایجاد آرامش نقش خیلی جدی داره و اگر قرار باشه این نقش از بین بره، احتمالا آرامش هممون (حتی خود کسایی که این نقش رو می‌تونستند داشته باشند) تحت‌تاثیر قرار بگیره

پ.ن:‌ معمولا توی نوشته‌هام، حساسیت دارم که قوائدی که برای پژوهش یاد گرفتم رو رعایت کنم ولی خیلی توی این نوشته به همچین چیزهایی فکر نکردم

@table_number3
#دل‌نوشته

3 months, 2 weeks ago
3 months, 3 weeks ago
5 months, 1 week ago

مشورت با یک روانشناس (روایت انجام یک پژوهش، قسمت دوم) بعد از این که تصمیمم برای انجام یه تز بین‌رشته‌ای روانشناسی و سیستم‌های اطلاعاتی قطعی شد، اولین کاری که به ذهنم رسید این بود که برم یه روانشناس پیدا کنم و باهاش مشورت کنم توی سالن مطالعه‌ی فردوسی مشهد…

5 months, 1 week ago
5 months, 2 weeks ago
7 months, 2 weeks ago

دوستان ده دقیقه پشت سیستم نبودم، برگشتم دیدم که خواهرزاده‌ام یه پستی با لبتاب این جا گذاشته بود که پاکش کردم ???

7 months, 2 weeks ago
7 months, 3 weeks ago

مرور کتاب Essentials of Social Research، فصل دوم (گفتمانِ علم)، بخش دوم: - یکی بخشی از کتاب در مورد نمونه‌گیری صحبت کرده که به نظرم هم مطلب فارسی و هم مطلب انگلیسی خوب بابتش هست (برای نمونه این لینک رو بخونید)، این جا فقط اسامی انگلیسیش رو بذارم که آشنا باشید…

7 months, 3 weeks ago

نوشتن مسئله است (مرور کتاب نوشتن برای زیستن)
امتیاز کتاب 5 از 5

قبل از گفتن هر چیزی، خواهش بسیار می‌کنم که این کتاب رو به معلم‌هایی که می‌شناسید معرفی کنید ?

منشاء ایده‌ی کتاب، چالش‌هایی نوشتنِ دانشجویان ژاپنی‌ (کتاب از ژاپنی ترجمه شده) در دانشگاه‌های آمریکایی بوده. در مدارس و دانشگاه‌های آمریکایی سبک‌های خاصی برای نگارش به دانش‌آموزان درس داده می‌شه اما با توجه به این که، نگارش به سبک آمریکایی، اسِیِ، در نظام آموزشی ژاپن تدریس نمی‌شه؛ ژاپنی‌هایی که در آمریکا تحصیل می‌کنند، با چالش بزرگی برای نوشتن روبرو می‌شوند (معلمینشون فکر می‌کنند که اون‌ها قدرت تجزیه و تحلیل خوبی ندارند).

توی این کتاب، ماساکو واتانابه، به بررسی علل این پدیده می‌پردازه. این پژوهش از مقایسه‌ی سبک آموزش در مدارس ژاپن و آمریکا شروع می‌شه و با بررسی تاریخچه‌ی نگارش در دو کشور و اتفاقات اجتماعی هر دو جامعه، به بحث ادامه می‌ده. آخرین فصل کتاب هم (این فصل مقاله‌ای از نویسنده بوده که به صورت مستقل نوشته شده)به بررسی سبک نگارش فرانسوی، دیسرتاسیون، با سبک نگارش آمریکایی اختصاص یافته. بررسی این سبک‌های نگارش به ما نشون میده که چقدر تفکر ما تحت تاثیر نوشتن ما است.

کتاب رو باید به دو دلیل خوند. اول این که به نظر، ما ایرانی‌های خیلی خیلی کم به نوشتن فکر می‌کنیم. در صورتی که فکر کردن و تحلیل کردن آدم‌ها به شدت به نوشتن وابسته است. از اساتید هم که در دانشگاه‌های غربی تحصیل یا تدریس کردند به دفعات شنیدم که ایرانی‌ها (و البته شرقی‌ها مثل ژاپنی‌ها) برای نوشتن با سبک اسِیِ با چالش‌های زیادی روبرو هستند. در نتیجه واقعا لازم هست که بیشتر به نحوه‌ی نگارش نوشته‌هامون فکر کنیم.

دلیل دوم، دیدن یه تحقیق کیفی جذاب هست. تا جایی که من دیدم توی دانشگاه‌های ایران، تحقیق کیفی خوبی انجام نمیشه که به نظرم این موضوع باعث شده که دانشجویان ایرانی حسی از تحقیق کیفی با کیفیت نداشته باشند. برای کسی که بخواد با یه تحقیق کیفی خوب آشنا بشه، خواندن این کتاب مفید خواهد بود. در نظر هم داشته باشید که نویسنده‌ی کتاب دکترای جامعه‌شناسی خودش رو از دانشگاه کلمبیا گرفته و قائدتا تسلط مناسبی بر روش تحقیق داره

از ته قلب هم از مترجم این کتاب، آقای دکتر علیرضا رضائی باید تشکر کنم (امیدوارم تشکرم رو بشنوند :). امیدوار هم هستم که تعداد کتاب‌هایی که از زبان‌هایی این چنینی ترجمه می‌شوند بیشتر بشه

@table_number3
#مرور_کتاب

We recommend to visit

با خانواده کوئیزلت مثل آب خوردن انگلیسی یادمیگیری😍
دوره رایگان نیتیو پلاس رو داخل چنل حتما ببین😎💛

اگرم سوالی داشتی از طریق آیدی زیر بهمون پیام بدین🥰👇
👨‍💻 @Quizlet_Support

Last updated hace 6 días, 20 horas

🔥کانال تلگرامی پایه دهم🔥
🌱 بدون هیچگونه آگهی و تبلیغات آزار دهنده ☺
☎ ادمین : @nohom_robot

Last updated hace 3 meses, 3 semanas

📊 بزرگترین مرجع اطلاعات عمومی، آزمون های چالشی😉😜، هوش و سرگرمی
تبلیغات 👇👇
@QuizAdv
با داشتن این چنل نمیذاری تو جمع کسی حرف بزنه😂

Last updated hace 2 semanas, 6 días