.

چه کشتزارانی
که بی آتش و دود
آرزوهای سوخته را
به داس شب می سپارند...

سکوت گندمهای خرمن نشده
غریو قحط است و
اشک خوشه ها
مرثیه ی گرسنگی ...

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

#۸

#قطعه_ضربی
(چه دانستم که این سودا ...)
(بیات ترک دستگاه شور)
با صدای استاد #شهرام_ناظری
شعر #مولانا
آهنگساز #رضا_قاسمی
آلبوم #گل_صد_برگ

.

گلبرگ های جوانی ات را
گذاشته ام
لابه لای شعرهایم

ورق که می زنم
بلند بلند می خوانمت
به گریه می افتند
سطرها

وقتی با واژه ها
در آغوشت می گیرم و
می بوسمت
شره می کشد
سپیدهایی سرخ
از سرانگشتان دفتر

أه...
تشنه ی سرگردانی
در برگ های تقویمم
از جغرافیایی سبز
با تاریخی که آفتابی است

4/4/1304

#زیبا_حسینی_جیرندهی

.

...و راز چشم هایت
شیرین ترین
پنهان ِ من است

کجای دنیای ات بایستم
که قد احساسم
به قامت دوست داشتنت برسد

#زیبا_حسینی_جیرندهی

.

#تابستان

تابستان می چکد
از همهمه ی کوچ
بر کوچه کوچه ی‌خاطرات ایلاتی
آه...
آه از آواز رمه ی رفتن
از هی هی بغضی فروخورده
دشت تا دشت
تا فراخنای سینه ی مه آلودم
و نگاهی که
تا چشم کار می کند
با دلشوره ای شیرین
کوچ اشک را
در گوشه ی چارقد ململی اش
گلدوزی می کند

فصل هاست
که بی هرم چشم هات
از تیره ی تنهایی
" تیر " می کشد پشت دلتنگی ام 
تا ییلاق سینه ام
تابستان به تابستان 
از تب سرد کوچت بسوزد

#زیبا_حسینی_جیرندهی

.

جوانه می زنی در من شکوفه می شوم با تو

بیا گیسوی" زیبا‌ "  را پر از رقص پرستو کن

#زیبا_حسینی_جیرندهی

تیری گُرگرفته و خیس،
از ازدحام خاطرات
با دامانی پر از شاتوت،
در آن سوی پنجره
با کوچه ای می رقصد
که از بهار برگشته.

می رقصد تا تابستانی را،
به نمایش بگذارد که گونه هایش
از بلندی شعر آفتاب می سوزاند.

آنقدر بلند/
که گیسوان مجنون بید
بر شانه های سایه می لرزد.

این سوی پنجره
هنوز استخوان های خاطره ات
از سرمای جانسوز نبودنت می سوزند
بر ساقه های اقاقیای قالی.

زمستان جوانه زده
و هنوز گوشه لبخند سردت 
بر چشمان خیس ات در عکس  
کلمه ای است که شعر می شود
تا همیشه.

#زیبا_حسینی_جیرندهی

? آهنگیفای: جستجوی موزیک

.

سبز کن
بوسه ی آفتاب را
بر بغض پنجره
تا پوست بیاندازد
بذر تا بذر
گندم موهایی
که در رویای شانه ات
خاک خیس خاطرات را
هم آغوش است / هم آغوش !

#زیبا_حسینی_جیرندهی