꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات👇 :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 1 day, 22 hours ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
? تبليغات بنرى
@Pink_Bad
? تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 4 months, 2 weeks ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 2 months, 2 weeks ago
همه چیز میگذره و فراموش میشه به غیر از سه چیز :
چشم ها ، بوی عطر و قول هایی که میدین.
یه جوری خستم از همچی که فقط لطفا بذار من بخوابم و بیدارم نکن.
بذار برم تو اتاقم بمونم و همونجا بمیرم اما سمتم نیا به هیچ عنوان درو باز نکن.
الانبغضممیشکنهوقتیکهاسمتمیاد،
حالاکجایجهانهستی؟
ایاکسیانقدردوستتدارهکهازجهاننترسی؟
یکسیبافتادوجهانازقانونجاذبهباخبرشد،
میلیونهاجسدافتاد،ولیبشرمعنیانسانیت
رادرکنکرد..
ادماییکهدرگیرشونیم، یهزمانیدرگیرمون
میشنکهدیگهکارازکارگذشته..
توسیاهیوازقلبمگرفتی
وبهجاشماهگذاشتی،
اون شب داشتم تو خیابون راه میرفتم.
هوای سرد و تاریک بهم ارامش میداد..
کلی ادم دیدم،اخم رو صورتشون بود ولی من میخواستم لبخند بزنم بهشون.
راه طولانی بود،همه میومدن تا سریع برن،ولی من وقتی داشتم میرفتم قدمامم میشمردم.
صدای ادما بلند شد،بلند و بلند تر،عمیق و عمیق تر.
به خودم اومدم،کم کم سردم شد،اخمای ادما بیشتر شد،لبخند منم از روی لبم رفت..
قدمام تندتر شد،شمارششون از دستم در رفت..
یادم نمیومد و نمیدونستم چرا اونجا بودم و اصن اونجا چیکار میکردم..
انگار داشتم فرار میکردم،نه از چیزی،از خودم.
دیگه خودمو نشناختم،راه برام طولانی تر و خسته کننده تر شد. رفتم.. نرسیدم.
دیگه هیچوقت نرسیدم.
به اون منِ انتهای مسیر زُل زدم و میدیدم که داره ازم دور میشه.
منم یکی از اون عابرهای سرد و پراخم شدم،پر از نگاه های سرد و بی امید.
سرشار از حس بد و ناراحتی شدم.درد رو توی قلبم حس میکردم..
꧁❀✰﷽✰❀꧂
In The Name Of God
تبلیغات👇 :
https://t.me/+TJeRqfNn3Y4_fteA
Last updated 1 day, 22 hours ago
☑️ Collection of MTProto Proxies
? تبليغات بنرى
@Pink_Bad
? تبليغات اسپانسری
@Pink_Pad
پینک پروکسی قدیمی ترین تیم پروکسی ایران
Last updated 4 months, 2 weeks ago
Official Channel for HA Tunnel - www.hatunnel.com
Last updated 2 months, 2 weeks ago