از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 2 months ago
Last updated 10 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 2 months, 2 weeks ago
اما تاریکی دیوارهای بلندی دورش چیده بود. خارج از اون دیوارها چی بود؟ روشنایی؟ بعید میدونست جایی خارج از این منجلاب، حتی ذرهای نور وجود داشته باشه.
«دست و پا زدن کافیه، تمامش میکنم.»
«تو با تاریکی آمیخته شدی، دیگه به روشنایی نیاز نداری.»
به سکوت نیاز داشت، اما هیولای زیر تختش به کودک درونش تجاوز میکرد و ملکهی ذهنش بالای تن نیمه جانِ کودک، شیون میکرد. سرش پر از صدا بود و در نگاهش یک عفریتهی مُرده، با نفرت خودزنی میکرد.
فقط رنگ پوست، رنگ چشم و رنگ موها نیست. ما از والدینمون ترسها، زخمها و سیاهترین جلوههای وجودشون رو به ارث میبریم.
روان شدنِ جریان خونِ محبوس در رگهایش، بر روی سنگفرشهای پوست تنش، نشان از بی صبریاش برای همخوابی با مرگ بود.
پرسید: به نظرت مرگ چه شکلیه؟
جوابی نداشتم، اما الان فکر میکنم مرگ، زنی زیباست با چشمهایی سیاهتر از تمام روزگارم.
تنش زخم و روحش در حال خونریزی بود؛ حاملهی جنین غم، روی گورش پایکوبی میکرد.
این بار سکوت کرده بود، اما چشمهای افسارگسیختهاش فریاد میزدند.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند..💕
ارتباط با ادمین کانال👇
@khodshenasivo_comment
Last updated 2 months ago
Last updated 10 months, 1 week ago
﮼ظاهرا چشم شما میل به کشتن دارد...
شعور داشته باشید، با منبع کپی کنید
Last updated 2 months, 2 weeks ago