🇷🇺 🤝 🇮🇷
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 3 months, 2 weeks ago
Last updated 7 months, 2 weeks ago
Prommmmmmo coode ( bebo505 )
للتواصل @beboxcrew2
Last updated 1 week ago
عزیزترینم!
همهی خوشبختی زندگیام را مدیون تو هستم. تو صبورانه با من مدارا کردهای و بیش از اندازه خوب هستی. میخواهم بگویم همه این را میدانند. اگر کسی میتوانست مرا نجات بدهد، آن فرد تو بودی. همه چیز را از دست دادهام جز ایمان به خوب بودن تو. نمیتوانم بیشتر از این، زندگیات را خراب کنم. گمان نمیکنم هیچ دو نفری خوشبخت تر از من و تو بوده باشند.
-نامه خودکشی ویرجینیا ولف به همسرش، ۲۸ مارس ۱۹۴۱
تو، فرشته و نفرین من هستی؛ در حضورت به شوقی الهی میرسم و در غیابت، به جهنم سقوط میکنم.
به این گوش بدید دوستان من 🍃🥀
دلم میخواد هوا اونقدر سرد باشه تا مجبور شم اینطوری پتو بپیچم دورم و یه نوشیدنی داغ دستم باشه
«تنها نشینی» واقعا در این نیست که روی تختمون بشینیم و جایی نریم؛ معناش اینه که در تنهایی خودمون بی تابی نکنیم و قدر لذت های کوچک تر رو بدونیم؛ معناش اینه که مضامین فکر خودمون رو بررسی کنیم، احازه بدیم بخش های آرام تر روانمون مجال بروز پیدا کنن, و پیش از عمل اندیشه کنیم.صدا های بلند تر در فرهنگ ما مدام در جهت مخالف حرف میزنن. اون ها تحریکمون میکنن که بیشتر بیرون بریم،بیشتر دچار اضطراب بشیم, بیشتر دنبال نمایش بریم, بیشتر میان ابر ها پرسه بزنیم و وقت کمتری رو در خیالات پر اندیشه خودمون سپری کنیم در نهایت یادمیگیریم که دوست بهتری برای خودمون باشیم
از داستانهای موردعلاقم میتونم به ژیزل (Giselle) اشاره کنم، ژیزل جزو بالههای سفید به شمار میره، یعنی برخلاف بقیه موارد فارغ از توجه به اینکه کی این داستان رو نوشته و خود داستان چه چیزی رو بیان میکنه، نوع رقصش مورد توجه قرار گرفته شده و به خاطر موسیقی بینظیرش، به عنوان شاهکار تئاتر رمانتیک به حساب میاد.
پرده اول بیرون از کلبه روستایی ژیزل و در روز اتفاق میفته. ژیزل عاشق رقصیدنه، اما مادرش بهش هشدار میده که قلب ضعیفی داره و اگه قبل از ازدواج کردن بمیره، به یه ویلی تبدیل میشه. ژیزل که دختری روستایی و سادست، عاشق آلبرشت میشه و تصورش رو هم نمیکنه که اون یه شاهزادست و با باتیلده، دختر دوک کورلند، نامزد. آلبرشت هم عاشق ژیزل میشه و بهش محبت میکنه. این عشق، حسادت هیلاریون شکاربان رو که ابراز عشقش به ژیزل بدون پاسخ موند، برمیانگیزه. روزی که دوک، باتیلده و همراهانشون در حال شکار و تفریح بودن، هیلاریون هویت واقعی دوک و نامزدی باتیلده و آلبرشت رو فاش میکنه. در نتیجه ژیزل با دیدن آلبرشت و باتیلده و حلقه نامزدیشون آشفته میشه، به جنون میرسه و جون خودش رو از دست میده و آلبرشت هم تو اندوهی عمیق فرو میره.
پرده دوم در شب و کنار مزار ژیزل اتفاق میفته. هیلاریون و آلبرشت هر دو به اونجا میرن تا دعا بخونن. اما نیمه شب، ارواح به رهبری ملکشون، میرتا، نمایان میشن. اونا تجسم روح عروسهایی هستن که پیش از عروسیشون جونشون رو از دست دادن. اونا که به تشریفات و حرکات آیینیشون مشغول بودن، متوجه هیلاریون میشن و اون رو به سمت دریاچه هدایت میکنن. ملکه ویلیها به ژیزل دستور میده از قبرش بیرون بیاد و آلبرشت مرگ رو جلوی چشمان خودش میبینه؛ اما ژیزل که بین طبیعت ویلی بودنش و کشتن آلبرشت و عشق خالصش به اون مونده بود، تا سپیده صبح، زمان بازگشت ارواح به قبرها، باهاش میرقصه و مانع از مرگش میشه. در انتها، موقعی که آلبرشت خسته میشه و از پا میفته، خورشید هم طلوع میکنه. آلبرشت زنده میمونه و روح ژیزل هم به قبر خودش برمیگرده.
روح من ساکن برکه ای است فرو رفته در سکوت،
برکه ای ساکن، عمیق زیبا آرام وسرد
برای یه روح کوچولو خوب نیست که تا اینوقت شب بیدار بمونه
🇷🇺 🤝 🇮🇷
WE LOVE HELICOPTERS!!!
Last updated 3 months, 2 weeks ago
Last updated 7 months, 2 weeks ago
Prommmmmmo coode ( bebo505 )
للتواصل @beboxcrew2
Last updated 1 week ago